دعوای بیحاصل «جیران» و « آهوی من مارال» به خاطر سوژهای یکسان/ تاریخ ایران را به قاجار خلاصه نکنیم
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، پگاه ماسوری ـ دعوای حقوقی مهرداد غفارزاده کارگردان و سعید خندقآبادی تهیهکننده و سریال «آهوی من مارال» از یک سو و حسن فتحی کارگردان و اسماعیل عفیفه تهیهکننده مجموعه «جیران» باز هم بالا گرفت و به توقیف (احتمالاً موقت) پخش مجموعه «جیران» با حکم قضایی انجامید.
از زمانی که خبر تولید سریال جیران منتشر و ساخت آن آغاز شد، اکثر مردم انتظار دیدن یک سریال قوی دیگر از کارگردان سریالهایی مانند «پهلوانان نمیمیرند» و «شب دهم» را داشتند. با این حال استفاده از تعداد زیادی چهره در این سریال نشان میداد که سازندگان آن، به معیارهای تجاری مرسوم در شبکه نمایش خانگی اولویت دادهاند.
در چند دهه اخیر، تعدد سریالهایی که ماجراهای دربار قاجار و به خصوص دوران ناصرالدینشاه را به تصویر میکشند یکی از نکات قابل توجه در حوزه سریالسازی است. اتفاقی که ابتدا در تلویزیون و بعدها در شبکه نمایش خانگی به وضوح قابل مشاهده بود. یکی از تاریکترین دوران تاریخ ایران، دوران سلطنت شاهان قاجار است. در این دوران طولانی، علاوه بر از دست رفتن بخش زیادی از قلمرو کشور، شاهد وابستگی شاهان و شاهزادگان قاجار به دولتهای روس و انگلیس و به تاراج رفتن سرمایههای مادی و معنوی کشور به دست استعمارگران بودیم. ناصرالدینشاه به عنوان مشهورترین شاه قاجار که طول دوران حکومتش از سایر شاهان قاجار بیشتر بود، بیش از سایر شاهان این عهد، مورد توجه فیلمسازان ایرانی قرار گرفته است. این شاه قاجاری اکنون در مجموعه «جیران» چهرهای مثبت و دوست داشتنی پیدا کرده و به عنوان یکی از سمبلهای مرد عاشق و وفادار معرفی می شود.
قرار نیست در «جیران» پرداخت چندانی به مسائل سیاسی و کشوری دوران قاجار صورت بگیرد اما چهره و حال و هوای دربار نیز به شکلی نمایش داده میشود که گویی در این کشور، مهمتر از موضوع روابط شاه با همسرانش و فتنههای عاطفی، چیز دیگری وجود ندارد. شاید اگر به لحاظ بعد اقتصادی قضیه نگاه کنیم همین ماجراها موجب شد تا بینندگان زیادی جذب این سریال تاریخی شوند. مخاطبان از همان قسمت اول که پریناز ایزدیار با حجم زیادی از آرایش و ابروهای هاشور زده به عنوان دختر ۱۶ ساله روستایی نشان داده شد باید توقع نگاه حتی نیمه اصولی به ابعاد تاریخی را نمی داشتند. موضوعی که نشان دهنده این حقیقت است که جذب مخاطب و مسائل تجاری بر هر چیز دیگری در این سریال، ارجحیت دارد. در هر حال کارگردان برای جذب مخاطب در این سریال آنچنان سنجیده عمل کرده که در ازای هر انتقاد به آن، عدهای از مخاطبان به دفاع از عملکردش بپردازند.
پس از تبلیغات پر دامنه و درست در آستانه پخش قسمت اول، شکایتی از این سریال، صورت گرفت که توزیع آن را مدت کوتاهی به تعویق انداخت. پس از چند هفته و گویا با برگزاری جلسات مشترک این اختلاف به سرانجام صلح آمیز رسید اما چند روز پیش اکنون تهیهکننده «سریال آهوی من مارال» با ادعای تشابه داستان سریال جیران با داستان سریالش و احتمال سرقت ادبی مانع از پخش ادامه آن شده است.
فارغ از بررسی شکایت، علیه این سریال و توقیف آن باید دید که آیا یک ماجرای عاشقانه در دربار، که تاثیر چندانی در تاریخ و سرنوشت ایران نداشته، ارزش چند پردازش تا حدودی یکسان را در قالب سریالهای پرهزینه دارد. موضوعات بسیار زیادی در گوشه کتابخانههای تاریخ در حال خاک خوردن هستند که پردازش به آنها هم ارزشمند خواهد بود و هم داستانهای متعدد و متنوعتری را در دل خود جای دادهاند.
شاید اگر کارگردانان و نویسندگان رضایت بدهند و نگاهی به روزگار دیگری از تاریخ به غیر از قاجار هم بیندازند. در این صورت شاید اصلاً دعوایی بر سر انتخاب موضوع یکسان در دو سریال صورت نمیگرفت. تاریخ غنی و پرماجرای ایران به اندازه هزاران سریال و فیلم، داستان در دل خود جای داده است؛ اگر هم دعوا بر سر نشان دادن ماجرای عاشقانه در دل تاریخ است چه بستری مناسبتر از تاریخ سرزمینی که شاعرانش شهرت جهانی دارند و با دلپذیرترین تعابیر از عشق و عرفان و حماسه سرودهاند. امید میرود که نگاه وسیع کارگردانان ایرانی ابعاد دیگری از تاریخ ایران را هم مد نظر قرار دهند بیش از آنچه تاکنون بوده است.
انتهای پیام/۴۱۰۴/
انتهای پیام/