یادداشت | روح دانشبنیان باید در تمام حوزهها و علوم دمیده شود
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تفسیر اینکه در رابطه با نقشآفرینی دانشجویان در تحقق شعار سال، شعار «تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین» چه مسئولیتی بر عهده فعالان دانشجویی اعم از فعالان علمی-دانشجویی، فعالان تشکیلاتی و فعالان اسلامی و غیره است، مهم به نظر میرسد. اولین مسئولیت تبیین این شعار است. یعنی در راستای فرمایش مقام معظم رهبری در رابطه با بحث جهاد تبیین، این مهمترین وظیفهای است که برای فعالان دانشجویی وجود دارد.
در گام دوم وظیفهای که یک مقدار سنگینتر بر دوش فعالان علمی-دانشجویی قرارگرفته، با توجه به اینکه در حوزههای علمی و تخصصی فعالیت میکنند و شبکهسازی گستردهای در کشور با در اختیار داشتن ظرفیت بیش از ۱۰ هزار انجمن علمی در دانشگاههای سراسر کشور و بیش از ۴۰ اتحادیه علمی-دانشجویی کشوری در اختیاردارند، این است که از این ظرفیتها برای هموار ساختن مسیر تحقق شعار سال استفاده کنند.
در شعار سال ما سه کلیدواژه داریم، تولید، دانشبنیان و اشتغال آفرین. میدانیم که تحقق تولید درگرو حمایت از کارآفرینان و افرادی است که در عرصه فعالیتهای کسبوکاری مشغول فعالیت هستند و برای حمایت از این افراد یا باید دولت ورود مستقیم داشته باشد و حمایتهای مالی انجام دهد یا به اشکال غیرمالی این حمایتها صورت بگیرد.
در اوایل دهه ۶۰ و دهه ۷۰ دیدیم که حمایت مالی جوابگو نیست و هرچقدر به سمت دولتی شدن صنایع پیش رفتیم، ضررهایش را در دهههای بعد متحمل شدیم اما اینکه بتوانیم صنایع خود را به سمت خصوصیسازی ببریم و با کوچکتر کردن سهم دولت در صنایع، تصمیمگیریها و انتصابات صنایع بزرگ بتوانیم بازده و راندمان بیشتری در بحث تولید داشته باشیم، یکی از مهمترین راهکارها برای افزایش تولید است تا فضا، فضایی رقابتی شود. برای این مسئله اقدامی که انجام دادیم ورود خیلی مؤثر به فضای خصوصیسازی بوده اما در این رابطه با یکسری موانع و چالشهای متعددی روبهرو بودیم که این موانع را در میتوان در شیوه اجرای بحث خصوصیسازی دید.
همانطور که مقام معظم رهبری نیز در دیدار دانشجویی سال ۹۸ اشارهکرده بودند اتفاقاً خصوصیسازی موضوعی است که باید اجرا شود اما مشکل اصلی که وجود دارد و اتفاقاً تشکلهای دانشجویی نیز بهدفعات به آن پرداختهاند در شیوه اجرای خصوصیسازی است.
باید دو صنعت بزرگ کشور (نفت و خودرو) را به صنایع پاییندستی خصوصی گره بزنیم و اتفاقاً دولت نبایستی درروند سرمایهگذاری و سهامداری این نوع شرکتها ورود کند و راهکاری که در این خصوص وجود دارد، استفاده از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان است. اینجاست که کلیدواژه اول و دوم شعار سال به همدیگر مرتبط میشوند. یعنی درواقع افزایش و رونق تولید درگرو تولید دانشبنیان است.
درنتیجه زمانی که این مسیر دانشبنیان شدن تولید را ادامه میدهیم، مهمترین معضلی که با آن مواجه میشویم کمبود نیروی متخصص است. نه اینکه در کشور نیروی متخصص کم داشته باشیم، داریم اما برای اینکه بتوانیم فضای دانشبنیان را توسعه بیشتری دهیم نیاز به این است که بتوانیم از ظرفیت نخبگان علمیمان بیشتر استفاده کنیم. یعنی تا جایی که میتوانیم از فرار مغزها و مهاجرت نخبگانمان جلوگیری کنیم و اتفاقاً آنهایی که از کشور خارجشدهاند را به انحای مختلف برگردانیم. اینیکی از راهکارهای مهم برای توسعه فضا و اکوسیستم دانشبنیان است.
برای این موضوع انتظاری که یک نخبه علمی برای در کشور ماندن و ورود پیدا کردن به عرصه دانشبنیان دارد، این است که بتواند انگیزههای مادی و معنویاش در عرصه ورود به تولید دانشبنیان یا فضای دانشبنیان پاسخ داده شود و برای این مسئله هم نکته نظری که وجود دارد این است که نخبه علمی خودش منشأ اثر باشد و تأسیس کننده یک شرکت دانشبنیان باشد یا بهعنوان یک نیروی متخصص جذب یک شرکت دانشبنیان یا فضاهای اینچنینی مشغول به فعالیت شود.
برای دستیابی به این مسئله طبیعتاً نیاز به گسترش و وسعت پیدا کردن بحث اشتغال آفرینی داریم. اینجاست که کلیدواژه دوم شعار سال هم به کلیدواژه سومش متصل میشود، یعنی ما دانشبنیان را محقق نخواهیم کرد مگر اینکه بتوانیم فضای اشتغال آفرینی را توسعه دهیم. اگر یک نگاه کلی کلان به این مسئله داشته باشیم، میبینیم که اتفاقاً هر سه کلیدواژه به هم متصل هستند و اینکه ما نمیتوانیم تولید را بهتنهایی، دانشبنیان را بهتنهایی یا اشتغال آفرینی را بهتنهایی محقق کنیم.
بیشتر بخوانید:
یادداشت | چارچوبی برای ایجاد شرکتهای دانشبنیان در رشتههای علوم انسانی
موضوع دیگری که در بخش اشتغال آفرینی بهعنوان سومین کلیدواژه اما اولین گام در مسیر ورود به عرصه تحقق شعار سال وجود دارد، یکی از راهکارهای دیگرش بحث سرمایهگذاری در زیرساختهاست. برای اینکه بتوانید اشتغال آفرینی را توسعه دهید، نیاز دارید که در زیرساختها سرمایهگذاری کلانی صورت بگیرد. این سرمایهگذاری میتواند توسط دولت انجام بگیرد اما راهکار صحیح این است که با جذب سرمایهگذار خارجی و داخلی این اتفاق بیفتد و این مسئله نیز درگرو این است که اقتصاد ما بتواند اقتصاد پایدارتری باشد و فضای بازار بتواند منطقی، معمول و مطمئن برای سرمایهگذاری باشد.
فضای دانشمحور شدن این مباحث اعم از تولید، اقتصاد و صنعت درگرو این است که یک روح یکپارچه علمی در همه اینها تزریق شود برای اینکه بتواند یک فضای مؤثر در کشور را برای رفع چالشهای موجود فراهم کند و این محقق نخواهد شد جز با میدان دادن به نخبگان علمی کشور و ارجوقرب قائل شدن برای آنها، همانطور که در بیانیه گام دوم مشاهده میکنیم.
در بیانیه گام دوم اولین توصیه مقام معظم رهبری از توصیههای چندگانهای که ایشان مطرح کردند، بحث علم و پژوهش است، حتی بالاتر از معنویت و اخلاق، حتی بالاتر از اقتصاد! درنتیجه این موضوع، موضوع مهمی است که بهعنوان اولین توصیه رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب مطرحشده است. همچنین کلیدواژههای دیگری را هم در این مدت از ایشان شنیدهایم، بحث مدیریت ناکارآمد است که این هم با ورود نخبگان علمی ما حل خواهد شد. همانطور که در سخنرانی مقام معظم رهبری نیز ایشان اشاره کردند که بیشتر از ۳۰ درصد مشکلاتمان با محقق شدن برجام اتفاق نخواهد افتاد برای ۷۰ درصد مابقی بایستی مدیریتمان کارآمد باشد.
موضوع مهم دیگر این است که چه سیاستی باید در پیشگرفته شود تا فارغالتحصیلان رشتههای علوم انسانی به بحثهای دانشبنیانی ورود کنند. بدیهی است برای اینکه بتوانیم همه اینها را بهعنوان قطعات مختلف یک جورچین قرار دهیم، نیاز به این دارد که روح دانشبنیان بهتمامی حوزهها دمیده شود.
تا زمانی که مدیریت شناخت و فهم درستی از حوزه دانشبنیان نداشته باشد حتی بهعنوان یک شخصی که مهندس یا یک متخصص فنی مهندسی متبحر هم هستید، فهم درستی از شما در سیستم مدیریتی به وجود نمیآید برای اینکه به شما میدان داده شود.
نهتنها در عرصههای فنی و مهندسی بلکه در عرصههای مختلف علوم انسانی، فضاهای مدیریت و همه این موارد دیده شود. مجموع این مفاهیم در فضای کلان، کلیدواژه حکمرانی دانشبنیان را میسازد که با تحقق این مسئله، این فهم درست محقق میشود اما اینکه دانشجویان علوم انسانی به چه صورت میتوانند به این فضا ورود پیدا کنند، ظرفیتهای زیادی را معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری اخیراً به وجود آورده است.
بحث دانشبنیان نوع ۳ و صنایع فرهنگی و صنایع خلاق، ظرفیتهایی هستند که از طرف معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایجادشده برای شرکتهایی که بخواهند در حوزههای علوم انسانی حرف نویی را برای زدن داشته باشند. ابزارهای مختلفی در این راستا وجود دارد یا نوآوری در بحث رویه است یا در بستر است. اگر در بستر است، در قالب پلتفرمها و سامانههای مختلف، ارائه خدمات مختلفی که در حوزههای مختلف رشتههای علوم انسانی، از رشتههای حقوق گرفته تا بسترهایی که میتواند فراهم شود برای ارائه در اینها میتواند بسترهای نوینی باشد.
در حال حاضر شرکتهایی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که برند دانشبنیان را به دست آوردهاند، درواقع ایجاد یکرویهای باشد ارائه خدمات مشاورهای دانشبنیان یا ارائه خدمات مشاورهای حقوقی. اینها هم بهمثابه فعالیتهای دانشبنیان اشاره دارد که آن بحث نوآوری و فضای نوآورانهاش در حوزه تخصصی خودش دیده میشود. اشخاصی که در فضای علوم انسانی فعالیت میکنند نیز میتوانند به این فضا ورود پیدا کنند. وقتی وارد فضای مطالعاتی میشویم، فضای خدمات محور است زیرا در حال حاضر در معاونت علمی ریاست جمهوری، شرکتهای دانشبنیان در دو قالب پذیرش میشوند، محصول دانشبنیان و خدمات دانشبنیان در قالب خدمات دانشبنیان است.
اما مسائل مطالعاتی و فعالیتهای این مدلی ذیل پژوهشکدهها و اندیشکدههای مختلف قرار میگیرد که در حوزههای علوم انسانی فعالیت میکنند و علاقهمندان باید به آن فضا ورود پیدا کنند اما در بحث ارائه خدمات میتوانند ورود پیدا کنند از ظرفیت شرکتهای دانشبنیان نوع ۳ و صنایع فرهنگی و خلاق.
*کمیل یزدانی، دانشجوی دکترای مهندسی برق دانشگاه شهید بهشتی
انتهای پیام/۴۱۶۷/
انتهای پیام/