«کلاه پهلوی» پروژه تاریخی و پربازیگر تلویزیون/ سریالی که یک دهه از عمر کارگردان فقید را گرفت!
به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها بازار تماشای سریال در سرتاسر جهان داغ است و پس از اینکه قسمت جدید هر سریالی منتشر میشود، سیل واکنشها نسبت به بخشهای مختلف آن، مثل روند قصه، بازی بازیگران، سکانس خاص آن قسمت و... آغاز میشود. این حجم از توجه نسبت به سریالها، باعث شده که بسیاری از فیلمسازان مطرح (هم در ایران و هم در خارج از کشور) برای مدت زمان محدودی هم شده، از فضای سینما فاصله بگیرند و به سریالسازی روی بیاورند.
واکنش جمعی به سریالهای در حال پخش اگر در ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر به یک حرکت اجتماعی در جهان تبدیل شده، در کشور ما سابقه بیشتری دارد. از سالهای پایانی دهه شصت تا ابتدای دهه هشتاد بسیاری از سریالهای تلویزیونی بودند که از شبکههای سیما پخش شدند و فراتر از یک اثر نمایشی، خودشان را به بطن جامعه و اصطلاحاً «کف خیابان» کشاندند.
در سلسله گزارشهای «یادگار جعبه جادو» که به صورت هفتگی در گروه فرهنگ خبرگزاری آنا منتشر میشود، نگاهی میاندازیم به آثاری که در این دسته قرار میگیرند و در زمان پخش در جذب تماشاگر بسیار موفق بودند.
تاریخیهای پرطرفدار
پروژههای تاریخی تلویزیون، همواره در دسته مهمترین آثار رسانه ملی بودند، پروژههایی که فقط تولید آنها چند سال زمان لازم داشت و با اضافه شدن پیشتولید و پستولید بعضا ۸ تا ۱۰ سال گروهی بزرگ از هنرمندان را درگیر خود میکرد. هرچه این پروژهها بزرگتر بود، خروجی کار هم بهتر میشد. البته این فرمول بیشتر مخصوص سریالهای تاریخی دهههای ۶۰ تا ۸۰ و است، چون در دهه ۹۰ پروژههای الف، یا الف ویژه تاریخی در رسانه ملی ساخته شد که اگرچه بودجه کلانی داشتند و زمان زیادی برای ساخت آنها صرف شد، اما خروجیشان به هیچ عنوان مخاطبپسند نشد و عملا شکست محسوب میشدند.
یکی از سریالهای تاریخی و ویژه تلویزیون که فرآیند تولید آن در دهه هشتاد آغاز شد و پخش آن به اوایل دهه نود رسید، سریال «کلاه پهلوی» بود، اثری به کارگردانی زندهیاد سید ضیاءالدین دری و تهیهکنندگی محمدرضا تختکشیان که شهریور ۹۱ از شبکه اول سیما به نمایش درآمد. دری که با کولهباری از تجربه پس از ساخت «کیف انگلیسی» روی صندلی کارگردانی «کلاه پهلوی» نشست، نزدیک به ۱۰ سال برای ساخت این اثر زمان گذاشت و بسیاری از بازیگران شناختهشده سینما و تلویزیون را مقابل دوربین آورد.
«کلاه پهلوی» روایتگر داستان جوان تحصیلکرده و از فرنگ برگشتهای به نام فرخ باستانی (با بازی امیرعلی دانایی) بود که با توجه به ارتباطاتش با وزرای دربار، فرمانداری شهری کوچک به نام «سامان» را به او سپرده بودند و این جوان که همسری فرانسوی – ایرانی داشت، به دنبال این بود که بافت سنتی شهر سامان را از بین ببرد و تغییراتی عمده در سبک زندگی مردم به وجود بیاورد. تلاشی که با اتفاقات ریز و درشت مثل قانون منع حجاب رضا خان و شخصیتهای تأثیرگذار شهر، دردسرهای زیادی برای قهرمان داستان به وجود آورد.
بیشتر بخوانید:
«آرایشگاه زیبا»؛ حکایت عاشقی پردردسر «آقا اسد»
راهزنان خشن اما دوستداشتنی «روزی روزگاری» چگونه ستارههای تلویزیون شدند؟
«شهریار»؛ قصه پرحاشیه شاعری که عاشق بود
«شب دهم» ماندگارترین سریال مناسبتی تلویزیون
تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو
خاطره بازی با «پس از باران» ۲۰ سال بعد از پخش
«زیر آسمان شهر» آغاز محبوبیت مهران غفوریان در تلویزیون
قصهگویی به سبک شرقی در «هزاردستان» علی حاتمی
قصههای مسافران و رانندگان به روایت «آژانس دوستی»
«خانه سبز»؛ خانه رویایی چند نسل مردم ایران
«مردان آنجلس» سریالی که مهتاب کرامتی را به سیما و سینما معرفی کرد
«کلاه پهلوی»؛ پربازیگر و شلوغ
یکی از مهمترین ویژگیهای سریال «کلاه پهلوی» گروه بازیگران این مجموعه است، با نگاهی به فهرست هنرپیشههایی که در نقشهای اصلی و فرعی این اثر حضور داشتند، میتوان گفت که درصد بالایی از چهرهها شناخته شده سینما و تلویزیون در آن به ایفای نقش پرداختند. به جز امیرعلی دانایی که اولین تجربه بازیگریاش در مقابل دوربین را پشت سر میگذاشت، مابقی بازیگران اصلی چهرههای مطرحی بودند، امین حیایی، مریلا زارعی، داریوش فرهنگ، محمدرضا شریفینیا، شقایق فراهانی، فرهاد آئیش، رضا کیانیان، داود رشیدی، سیروس گرجستانی، سارا خوئینیها، ماهچهره خلیلی، داریوش کاردان، ثریا قاسمی، گوهر خیراندیش، حسام نواب صفوی و... گروهی از چهرههای شناختهشدهای بودند که نقشهایی تاثیرگذار در این سریال داشتند. البته که این فهرست میتوانست با حضور بازیگران مطرحی که نقشهای کوتاهی در فیلم داشتند، کاملتر هم بشود.
نکته مثبت دیگر این سریال شخصیتپردازی دقیق کاراکترها بود، مسئلهای که کار را برای بازیگران راحت میکرد. بازیگران اصلی «کلاه پهلوی» نزدیک به هفت سال درگیر این شخصیتها بودند و اگر پرداخت درستی در این کاراکترها وجود نداشت، قطعا از اواسط سریال به بعد، شاهد افت کیفی بازیها و از مدار خارج شدن بازیگرها میشدیم، اما این مسئله (حداقل برای شخصیتهای اصلی و تأثیرگذار داستان) رخ نداد و ما تا پایان این کاراکترها را با روندی منطقی دنبال میکردیم. اگرچه در رابطه با شخصیتهای تاریخی سریال این مسئله نمود چندانی نداشت و انتقاداتی از شخصیتهای تاریخی که در سریال حضور داشتند، مطرح شد. مخصوصا شخصیت «سر پاس مختاری»، رئیس کل شهربانی کشور در آن دوران که فرهاد آئیش بازی در آن نقش را برعهده داشت.
بیشتر بخوانید:
پوستاندازی جامعه ایرانی به روایت «در پناه تو»
«خونه مادربزرگه» هزار خاطره داره!
«در چشم باد»؛ حماسه «ایرانی» در ۳ مقطع تاریخی
همسفر با نرون، حسن کچل و رابینهود در «قطار ابدی»
همراه با «یوزارسیف» از انتهای پاه تا عزیزی مصر
سراب «خط قرمز» به امید رسیدن به هوای تازهتر
تماشای زندگی آدمهایی شبیه به ما در «خانه ما»
اثری جذاب و خوشساخت برای اثبات اینکه «پهلوانان نمیمیرند»
«مزد ترس» یکی از پرچمداران ژانر پلیسی در تلویزیون
دُری و نقدها از کارش
انتقاد به برخی ضعفها در ویژگیهای شخصیتی کاراکترهای تاریخی، تنها نقد مهم به سریال مرحوم دری نبود و انتقادات ریز و درشت دیگری هم نسبت به این سریال وجود داشت که در زمان پخش حاشیههایی برای «کلاه پهلوی» ایجاد کرد. این موارد همگی جزو آن دسته از اشتباهات تصویری بود که شاید مردم معمولی به آن توجهی نمیکردند و بیش از همه تاریخشناسان و محققان دورههای تاریخ معاصر نسبت به آن نقد داشتند. مثل استفاده از خودرویی که سال تولید آن مربوط به ۱۳۵۰ بود و ما در دهه ۳۰ شمسی میدیدیمش یا لباس نظامیان دوران رضاخانی که شباهتی به اصل لباسها در آن دوران نداشت. توجه نکردن به مواردی اینچنینی با این بهانه که مورد توجه عموم تماشاگران قرار نمیگیرد، دلیل درستی برای انتقاد نکردن از سازندگان سریالهای تاریخی نیست، بلکه برعکس، توجه به جزئیاتی از این دست روی خروجی کار و کیفیت نهایی اثر بسیار اثرگذار است.
«کلاه پهلوی» زمانی روی آنتن تلویزیون رفت که موج سریالهای ترکیهای، شبکههای فارسیزبان ماهوارهای را برداشته بود و سریالی مثل «حریم سلطان» در آن زمان از این شبکهها پخش میشد. در آن سالها بسیاری از منتقدان کیفیت ساخت این دو سریال تاریخی را با هم قیاس میکردند و ضیاالدین دری و تیم همراهش را به نقد میکشیدند که چرا شما نمیتوانید سریالی مثل «حریم سلطان» بسازید که مخاطب را بهراحتی به سمت خود جذب کند. این انتقادات به حدی بود که دری در گفتوگویی نسبت به آن واکنش نشان داد و اعلام کرد که این سریال ترکیهای اصلا در دسته آثار تاریخی قرار نمیگیرد. «افراد جویای فکر و اندیشه میدانند که سریال حریم سلطان نمایشگر بخشی از عیاشیها و رقابتهای موجود در بین زنان حرمسرا بوده است. این سریال مسائل ممنوعهای را به تصویر میکشد که فیلمسازان ایرانی قصد پرداختن به این مسائل را در سریالهای تاریخی و معاصر ندارند. حریم سلطان سعی کرده است که با لباس، طلا و جواهرات کار را به یک اثر تاریخی نزدیک کند در صورتی که ادبیات و نوع بیان دیالوگهای این سریال هیچ تشابهی به آثار تاریخی ندارد.»
با وجود تمام نقدها و حواشی مربوط به سریال «کلاه پهلوی» اما نمیتوان آن را در دسته ماندگارترین سریالهای تولید شده در رسانه ملی قرار نداد، سریالی که بسیاری از ویژگیهای یک اثر دیدنی و جذاب را داشت و در زمان خودش هم جزو آثار پرطرفدار تلویزیون محسوب میشد. این سریال از درجه دیگری هم اهمیت دارد و آن اینکه آخرین ساخته مرحوم ضیاءالدین دری محسوب میشود، کارگردانی که فعالیت هنریاش را از سینما آغاز کرد، اما در مدیوم تلویزیون موفقتر بود و سریالهایی ساخت که هنوز هم بعد از سالها که از پخش اولیهشان میگذرد، در جدول پخش سیما قرار میگیرند. مثل همین «کلاه پهلوی» که بعد از پخش چند باره از شبکههای سیما، اخیرا در جدول پخش شبکه آی فیلم هم قرار گرفته است.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/