غافلگیری در روز دوم جشنواره با فیلم «علفزار» / وقتی پژمان جمشیدی برای سیمرغ تور پهن میکند!
گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، محمدرضا کاظمی - معمولاً در ادوار مختلف جشنواره فجر اینطور بوده که بعد از روزهای چهارم و پنجم و با توجه به اکران حداقل نیمی از آثار، به برخی فیلمها القاب مختلفی مثل شگفتی یا پدیده میدادند، فیلمهایی که از حد انتظار اهالی رسانه و منتقدان بالاتر بودند و بیش از آن چیزی که همه انتظار داشتند، ظاهر شدند. امسال اما به نظر میرسد میتوان از روز دوم این لقب را به فیلم «علفزار» داد، البته اگر در ادامه جشنواره اثری دیگر قصد غافلگیری ما و مخاطبان سینما را نداشته باشد.
فیلم سینمایی «علفزار» یک روز کاری بازپرسی را به تصویر میکشد که همزمان درگیر سه پرونده مختلف است، پروندههایی که هرکدام از آنها مختصات خاص خود را دارند و به یکدیگر هیچ ارتباطی ندارند و نخ تسبیح آنها «حاج آقا»یی است که مسئول رسیدگی به پرونده است، شخصیتی که پژمان جمشیدی آن را به تصویر کشیده است و به اذعان بسیاری از تماشاگران فیلم، یکی از بهترین بازیهای این بازیگر بااستعداد است.
یکی از نقاط قوت اصلی «علفزار» بازیهای خوب گروه بازیگران آن است. پژمان جمشیدی نقش پرچالش بازپرسی را ایفا میکند که در مواجهه با متهمان و کارمندان زیردستش اقتدار کافی را دارد و زمانی که در مقابل مافوقش قرار میگیرد، پایین بودن جایگاهش را میتوان از میمیک صورت، زبان بدن و لحن متفاوتش فهمید؛ یا سارا بهرامی که اگرچه برای بار چندم نقش زنی آسیبدیده را ایفا میکند، اما بهخوبی در قامت شخصیت محوری پرونده اصلی فیلم جا افتاده است و حضور مثبتش در هر سکانس و مواجهه با دیگر شخصیتها کاملاً به چشم میآید.
بازیهای خوب و استاندارد
در میان نقشهای مکمل این فیلم هم ریزهکاریهای زیادی وجود دارد، از ترلان پروانه و ستاره پسیانی گرفته که کاملاً باورپذیر شخصیتهایشان را به تصویر کشیدند تا زوج مهدی زمینپرداز و صدف اسپهبدی که پرونده آنها یکی از بخشهای جذاب و خوش ساخت فیلم بود. دیگر شخصیتهای فرعی داستان هم کاملاً به اندازه و مناسب در هر بخش داستان حضور داشتند و تقریباً میتوان گفت کاراکتری در فیلم نبود که حضورش زیادی باشد یا اصطلاحاً از فیلم بیرون زده باشد.
بیشتر بخوانید:
«شادروان» نقدی طنز بر یک رفتار اجتماعی غلط
«مرگ بازنده» برگ برنده کارنامه بازیگری جواد عزتی
وقتی علیرضا بیرانوند «سوباسا» میشود
داستان فیلم «علفزار» نیز با وجود پیچیدگیها و خردهروایتهایی که در دلش وجود داشت، اما از منطق روایی پیروی میکرد و سر و شکل مرتبی داشت. شروع هیجانانگیز فیلم نیز بدون شک یکی از بهترین سکانسهای ابتدایی سینمای ایران در چند سال اخیر است. جایی که مخاطب در انتظار یک تعقیب و گریز پلیسی است، ناگهان با یک شوک بزرگ مواجه میشود و برای یک لحظه تمام تصورات و پیشبینیهایش از ادامه روند فیلم از دست میرود و باز وقتی در ادامه تصور میکند قرار است این شوک بزرگ تم اصلی فیلم تا انتها باشد، اما سازنده برگ برنده دیگری رو میکند و ما درگیر پروندهای میشویم که تا لحظه آخر با پیچ و خمهای جذاب آن همراه هستیم.
خوشریتم و جذاب
فیلم «علفزار» ریتم بسیار مناسبی دارد، پروندههای مطرحشده در آن نه آنقدر کشدار است که نیاز باشد برای روایتشان به فیلم آب بست، نه آنقدر کوتاه شده که سروشکل ناقصی داشته باشد. اگرچه در این میان پرونده مربوط به اشتباه مأمور قوه قضاییه که باعث توبیخ بازپرس پرونده هم میشود، تا حدودی ابتر است اما از آنجایی که این مسئله، نقش پررنگی در ادامه داستان ندارد، تماشاگر به همان اندازه که نیاز قصه است، با آن درگیر میشود. با وجود اینکه بخشهایی زیادی از فیلم در لوکیشنهای محدود (دادگاه و ساختمانهای اطراف آن) ساخته شده است، اما این فضای محدود نیز به هیچ عنوان خستهکننده نیست و مخاطب را تا انتها با خود همراه میکند.
دانشی، فیلم اولیِ موفق امسال
در جریان شکلگیری فیلم «علفزار» جدا از تأثیرگذاری بازیگران کار، باید به شخص ویژهای به نام کاظم دانشی اشاره کرد، کارگردان جوان و دهه هفتادی که بهعنوان یک فیلم اولی، اثر قابل قبول و خوش ساختی را روانه سینما کرده است و با این فیلم میتوان آینده خوبی را برایش متصور شد. البته دانشی جدا از کارگردانی، نویسندگی این فیلم را نیز بر عهده داشته است و همین مسئله باعث شده با تسلط کافی بر بخشهای مختلف داستان، فیلم را کاملاً استاندارد و اصولی کارگردانی کند. اصولاً در چند سال اخیر کارگردانهای فیلم اولی زیادی بودند که نخستین ساختهشان در جشنواره موردتوجه قرار گرفت و پسازآن حضور موفقی در جریان فیلمسازی کشور داشتند، چهرههایی مثل سعید روستایی که حالا به یکی از فیلمسازان مهم کشور بدل شده است.
با توجه به کیفیت بالای فیلم «علفزار» و توانمندی دانشی در نویسندگی و کارگردانی این فیلم، اصلاً بعید نیست که او نیز در این مسیر گام بردارد و در سالهای آتی اخبار بیشتری از فیلمسازیاش بشنویم. اگرچه در این میان نباید از نقش بهرام رادان نیز غافل شد، چهرهای که سالها به عنوان سوپراستار در سینمای ایران فعالیت کرده و این بار در قامت یک تهیهکننده، با حمایت از جوانی فیلمساز، اثری را به جشنواره فرستاده که استانداردهای یک فیلم خوش ساخت را دارد و بهعنوان یک فیلم جنایی، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
و جسارتی که «علفزار» کم داشت...
شاید تنها نقطه تاریک فیلم «علفزار» کوچک جلوه دادن سوژه پرونده باشد که آن هم به دلیل حساسیتهای پیرامون پرونده اصلی است. این فیلم روایتگر یک پرونده جنایی واقعی است، پروندهای که در دهه نود حرف و حدیثهای فراوانی را به وجود آورد و در ابتدای پخش اثر هم به آن اشاره میشود. اما با وجود اینکه این پرونده، واقعهای تلخ و تکاندهنده را روایت میکند، اما تماشاگر اتفاقی با این ضریب را در فیلم نمیبیند و اینطور به نظر میرسد که سازنده تلاش کرده درصد تلخی موجود در پرونده را بگیرد و آن اتفاق هولناک را تا حدودی کمرنگ جلوه دهد، چون روایت بیپرده و عریان این اتفاق، قطعاً با دردسرهایی برای کلیت اثر مواجه میشد و بعید نبود حتی فیلم با اصلاحاتی اساسی مواجه شود. اتفاقی که اگرچه هنوز هم ممکن است گریبان «علفزار» را بگیرد و این فیلم را به دلیل سوژه خاصی که دارد با جرح و تعدیلهایی برای اکران مواجه سازد. شاید اگر کاظم دانشی با نگاهی جسورانهتر به این حادثه ورود میکرد، در نتیجه فیلمش هم به یک شاهکار بدل میشد، اما همانطور که خودش هم در نشست خبری «علفزار» اشاره کرد، سعی کرده مسائلی مثل جنبههای انسانی و روابط مادر و فرزندی را به کار اضافه کند تا دُز تلخی آن را کاهش دهد.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/