مشفقِ غزل معاصر
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ در جدال میان اصحاب نوگرایی و سنتگرایان؛ آنچه بیش از همه وجهالمصالحه و بهانه نزاع شمرده میشد، غزل فارسی بود که اتهامهایی سنگین از قبیل تشویق جوانان به عشقبازی و... را متوجه خود میدید.
برای دفاع از ساختار و سازمان معنایی و حتی شکلی غزل؛ شاعرانی مانند استاد شهریار و حمیدی شیرازی و کمی بعد مشفق کاشانی و سیمین بهبهانی و رهی معیری و سپس حسین منزوی وارد میدان شدند و در عمل نشان دادند که کام طفل شعر فارسی را از روز نخست با غزل برداشتهاند و نمیتوان این عادت روشن و ستوده را کنار نهاد.
بیشتر بخوانید:
«دکتر شهیدی» مجتهد راستین ادب فارسی
مشفق کاشانی(٢٨ دی سالگرد ارتحال استاد شعر معاصر - ١٣٩٣) با همه کارکردهایش در قصیده و دیگر قالبهای ادبی، البته شاعر غزل شناخته میشود و غزل او توانستهاست به مدد تصویرهای تازه و ترکیبآفرینیهایش، حرفی برای گفتن داشته باشد و حتی اگر شاگردان مشفق که نان هنر و ذوق و راهنمایی او را در سفره خویش دارند، اشتهایی برای ستودن استاد خویش ندارد و این خود، نقد چنین شاعر و چنان شعری را به محاق تأخیر میاندازد؛ اما باعثی برای محدود شدن نگرشها درباره این شاعر بزرگ نیست.
هرچند مشفق وفاداری خود را به اصلیترین کارکرد غزل فارسی یعنی عشقسرایی حفظ کرد؛ اما این پایبندی مانع توجه شاعر به دیگر گونههای ادبغنایی نبود به ویژه آن که اشتغال شاعر در امور دیوانی برآمده از انقلاباسلامی، سرودن غزلهای آیینی و گرامیداشت شأن و مقام آلالله -علیهمالسّلام - را در صدر موضوعات ادبی قرار میداد.
عبور موفق و همگام شاعر از سالهای دفاع مقدس؛ اگرچه پارهای شعرهای شعارگونه را هم در پی داشت؛ اما مانع از آن آمد که چون بسیار کسان ادعای وطندوستی شاعر در حد زبانآوری صرف باقی بماند و این نکته بعدها در تحلیل شخصیت مشاهیر ادبی، بیشتر توجه منتقدان را جلب خواهد کرد.
خدمتی که شاعران همنسل با مشفقکاشانی به ادب معاصر ما انجام دادند، بی آنکه تعریض و تعرضی به نوگرایان در آن باشد، پیشکشیدن تابآوری زبان فارسی برای از پس نوگراییها برآمدن است و اینکه یادمان باشد، شعر پیش از آن و بیش از آن که سپید باشد باید در برابر پسند دیگران روسپید باشد.
عبدالرضا مدرس زاده دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کاشان
انتهای پیام/