چگونه سلامت روان را افزایش دهیم؟/ آمار ابتلا به کرونا کمتر از شیوع اضطراب در بین افراد
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ لالهقلیپور- ویروس کرونا نزدیک به ۲ سال پیش، وارد کشور شد و نوعی تهدید و فشار را نه تنها به مردم ما، بلکه به تمام مردم جهان وارد کرد ولی به واسطه واکسیناسیون سراسری و رعایت پروتکلهای بهداشتی، آمار مرگ و میر و مبتلایان درحال فروکش کردن است و دیر یا زود این بیماری هم به اتمام میرسد.
البته بر طبق علم روانشناسی و جامعهشناسی، هر نوع تهدید و فشار موجب بروز مشکلات روانی بین مردم میشود و دیر یا زود خود را نشان میدهد. نکته مهمی که مسئولان و وزارت بهداشت نباید از آن غافل شوند، بروز اختلالات روانی در پساکرونا است و این اتفاق با شکلگیری آسیبهای اجتماعی روانی در جامعه ظهور پیدا میکند. بنابراین از امروز باید چارهای اندیشید تا جلو سونامی اختلالات روانی در جامعه گرفته شود.
در راستای تأثیرات و اختلالات روانی پساکرونا با احمد احمدیپور، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی تهران به گفتوگو پرداختیم. بخش اول این مصاحبه پیش از این منتشر شد و در ادامه بخش دوم آن را از نظر می گذرانید.
آنچه در مصاحبه ما با احمد احمدیپور میخوانید:
*افزایش فشار روانی در میان کادر درمان، کاهش راندمان را در پی داشت
*کادر درمان در رسیدگی به سلامت روان غفلت میورزد
*خشمی که منجر به کاهش همدلیها شد/ شیوع اضطراب در بین افراد بیش از تعداد ابتلا به کرونا بود
*افزایش سواد سلامت روان افراد جامعه ضرورت دارد
افزایش فشار روانی در میان کادر درمان، کاهش راندمان را در پی داشت
آنا: ترس از مرگ در میان کادر درمان در ابتدای شیوع کرونا وجود داشت؟
احمدیپور: بله به هر حال این قشر بیشتر در معرض خطر قرار میگرفتند، با سویههای خطرناکی در ارتباط بودند و بدیهی است، شخصی که اطلاعات بیشتری از بیماری دارد، بار روانی بیشتری تحمل میکند.
در بسیاری از اوقات، وقتی اطلاعات بیشتری داریم، گاهی ترسمان نیز بیشتر است. بیخبری شاید کمی خوشخبری باشد! ترس از مرگ بهخصوص برای خانواده کادر درمان، فشار روانی مضاعفی برای این قشر ایجاد میکرد و آنها باید در ضمن اینکه از خودشان مراقبت میکردند، از دیگران نیز مراقبت میکردند و در صورت ابتلای خانواده باید برای بستری شدن آنها دنبال تخت میگشتند. از یک طرف فشار کاری و از سوی دیگر نیز فشار روانی حاکم بود.
خشمی از سوی رعایتکنندگان پروتکلها نسبت به این افرادی که رعایت نمیکنند ایجاد شد و این خشم باعث کاهش همدلیها شدالبته مسئله روانی بغرنجی برای کادر درمان وجود داشت و آن احساس عذاب وجدان بود که آیا من باعث شدم این فرد نزدیک خانوادهام مبتلا شود یا نه؟ آیا من مقصر بودم یا نه؟ آیا من باید بیشتر رعایت میکردم؟ آیا من نباید قرنطینهام را قطع میکردم؟ افزایش فشار روانی در میان کادر درمان کاهش راندمان خدمت رسانی را در پی دارد و نیاز به یک حمایت ویژه پیدا میکردند.
بسیاری از روانپزشکان به خاطر کار بالینی و ویزیتهایشان مبتلا شدند تا اینکه از جاهای دیگری مبتلا شده باشند. تعداد بسیار زیادی از همکاران را نیز به همین دلیل از دست دادیم. خستگی ذهنی از یک طرف، فرسودگی شغلی به خاطر کار روزمره، سخت، طاقتفرسا، پراسترس و تحت فشار یک طرف، به این خاطر که به خیلیها حتی وقت استراحت چند روزه هم داده نمیشد، همه بسیج بودند و هستند، مرخصی به این راحتی نبود و نیست و همه در واقع به دلیل فشار کار به آن نیاز داشتند.
کادر درمان در رسیدگی به سلامت روان غفلت میورزد
آنا: برای از بین بردن استرسها و اضطرابهای کادر درمان چه توصیهای دارید؟
احمدیپور: کادر درمان بیش از هر قشری باید مسائل و مشکلات مربوط به روان خودش را بشناسد و خیلی سریعتر هم اقدام کند چون دسترسیاش به سرویس گرفتن خدمات سلامت روان به خاطر کار در مجموعههای بهداشتی، نسبت به افراد دیگر بالاتر است اما متأسفانه در کادر درمان غفلت در رسیدگی به سلامت روان وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
- کاربرد همگرایی علوم نوین پزشکی در حوزه سلامت چیست؟
- مراقب پیک ششم کرونا باشیم
- ورزش بهترین عرصه برای اعتلای سلامت جسم و روان
ولی همین که با آنها همدلی شود نیز قابل تقدیر است و کمی در افزایش سلامت روان این قشر تأثیر مطلوبی دارد همین که از آنها پرسیده شود که در این مدت خسته شدی؟ حالت خوب است؟ اضطراب زیاد نداری؟ افسردگی داری یا نداری؟
خیلی بیش و پیش از اینکه کرونا بخواهد تک به تک افراد را مبتلا کند، یک شیوع دیگری رخ داد، آن هم شیوع اضطراب بودهمدلی کردن یعنی اینکه بخواهیم درک کنیم که آنها در این شرایط دارند چه کار میکنند. شاید خیلی از افراد نیامدهاند و در ICU شیفت ندادهاند و نمیدانند چه خبر است ولی اینکه بتوانیم درکشان کنیم و با آنها همدلی کنیم که کار سختی داری! اذیت داری میشوی! از جان میگذری! اینها جملاتی است که بسیار میتواند جلوی افسردگی یا حتی اضطراب کاریشان را بگیرد.
البته همانطور که ممکن است من اگر مبتلا به بیماری کووید شوم، طبیعتاً از همکار متخصص عفونیام کمک بگیرم، اگر کادر درمان اعم از پزشکان و پرستاران و غیره نیز نگرانیشان افزایش یافت، افسرده و خسته شدند و کشش نداشتند باید از یک همکار روانپزشک در این زمینه کمک بگیرند.
خشمی که منجر به کاهش همدلیها شد/ شیوع اضطراب در بین افراد بیش از تعداد ابتلا به کرونا بود
آنا: منشأ خستگی مردم نیز روانی است؟
احمدیپور: بله، منشأ آن روانی و خستگی ذهنی است و با طولانی شدن روند پروتکلهای بهداشتی با خود میگویند، خسته شدیم! تا کی؟ تا چقدر؟ چرا فقط من رعایت کنم؟ چرا بقیه رعایت نمیکنند؟ و درست زمانی که وقتی فرد خسته میشود، قدرت تصمیمگیریاش دچار مشکل میشود و در آن لحظه، تصمیمات اشتباهی میگیرد در رابطه با کرونا، هر برخوردی ممکن است انجام شود و خطرات بالاتری دارد.
مسئلهای که در اینجا پیش میآید این است؛ چرا بیمسئولیتی کسانی که رعایت نمیکنند باید متوجه کسانی که رعایت میکنند، باشد؟ و خشمی از سوی رعایتکنندگان پروتکلها نسبت به این افراد ایجاد شد و این خشم باعث کاهش همدلیها شد.
بیشتر بخوانید:
پیامدهای روانشناختی شیوع ویروس کرونا در گروههای سنی مختلف چیست؟
البته این امر میتوانست در میان پرسنل درمانی هم رخ دهد و بگویند مردم رعایت نمیکنند، مسئولیتی متوجه ما نیست و وقتی حس مسئولیت کم شود، عملکرد فرد پایین میآید و مراقبتها کم میشود که خوشبختانه این اتفاقات در این قشر دیده نشد.
کادر درمان به دلیل داشتن اطلاعات بیشتری که از بیماریها و عوارض آن دارند، بار روانی بیشتری تحمل میکننددر زمانهای که کرونا شایع شد، اگر قرار بود که کووید از راه تماس نزدیک و انتقال تنفسی به همدیگر منتقل شود، با جدی بودن و کُشندگی مریضی که از خودش نشان داد، خیلی بیش و پیش از اینکه کرونا بخواهد تک به تک افراد را مبتلا کند، یک شیوع دیگری رخ داد، آن هم شیوع اضطراب بود.
اضطرابی که سطح جامعه را فرا گرفت اضطرابی از ابتلا، مرگ و میر، وسواس و غیره و خیلی زودتر از اینکه اصلاً این بیماری ویروسی بخواهد تک تک افراد را مبتلا کند، اضطرابی ایجاد کرد البته در ادامه روند بیماری با کاهش اضطرابها، متأسفانه جرئتها زیاد شد، پروتکلها کمتر رعایت شد که همیشه به همین منوال است. اضطراب و ترس برای بقایمان لازم است، این مورد مسئله مهمی بود.
البته مسئله دیگری نیز وجود داشت و ثابت شد که کووید چه مستقیم، چه غیرمستقیم، بیماری روانپزشکی ایجاد میکند. خیلیها اصرار کردند برای اینکه بیماریتان زودتر خوب شود، استراحت کنید، آرامش داشته باشید، خواب و تغذیهتان مناسب باشد، میزان اضطراب و تنش خود را کم کنید، تمام این فاکتورها برای سلامت روان توصیه میشود و این همان است که سلامت روان چیزی جدای از سلامت جسم نیست. تقویت سلامت روان متأسفانه حلقه مفقوده است.
یک مسئله دیگر تشدید بیماری در افرادی با زمینه اضطراب و افسردگی بود که مبتلا به کووید-۱۹ شدند و علاوه بر آن امکان بستری این افراد در ICU و نیز مرگ و میرشان بالاتر بود یعنی کرونا در کنار افسردگی یا اضطراب عواقب بدتری را به همراه داشته و خواهد داشت.
مردم باید به سلامت روان به همان اندازه سلامت جسمی اهمیت دهند. اضطرابی که به نظر میرسد مهم نیست یا افسردگی میتواند در کنار مریضی دیگری باعث تحمیل عاقب بدتر شود و فرد در معرض خطرات بیشتری قرار میگیرد.
افزایش سواد سلامت روان افراد جامعه ضرورت دارد
آنا: راهکار کاهش اضطراب در جامعه چیست؟
وقتی افراد از اطلاعات عمومی بالاتری نسب به سلامت روان برخوردار باشند آن جامعه با کاهش عوارض روانی هر بیماری مواجه خواهد شداحمدیپور: اضطراب و تمامی نشانههای روانی آن باید جدی گرفته شود. مهمترین گام در این راستا آگاهیبخشی است. باید سواد سلامت روان افراد جامعه بالا برود و اطلاعات بیشتری داشته باشند. چه کسی سواد سلامت روان را بالا میبرد؟
وقتی افراد بیشتری از اطلاعات عمومی بالاتری نسب به سلامت فیزیکی و سلامت روان برخوردار باشند آن جامعه با کاهش عوارض جسمی و روانی هر بیماری مواجه خواهد شد. هر چه سواد سلامت روان افراد بالاتر باشد در پیشگیری از ایجاد مسائل روانی با هر ابعادی جلوگیری میکند.
انتهای پیام/۴۱۶۷/پ
انتهای پیام/