قصهگویی به سبک شرقی در «هزاردستان» / شاهکار علی حاتمی چطور در سینما و تلویزیون ایران ماندگار شد؟ +فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه تلویزیون گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، این روزها بازار تماشای سریال در سرتاسر جهان داغ است و پس از اینکه قسمت جدید هر سریالی منتشر میشود، سیل واکنشها نسبت به بخشهای مختلف آن، مثل روند قصه، بازی بازیگران، سکانس خاص آن قسمت و... آغاز میشود. این حجم از توجه نسبت به سریالها، باعث شده که بسیاری از فیلمسازان مطرح (هم در ایران و هم در خارج از کشور) برای مدت زمان محدودی هم شده، از فضای سینما فاصله بگیرند و به سریالسازی روی بیاورند.
واکنش جمعی به سریالهای در حال پخش اگر ۱۰ تا ۱۵ سال اخیر به یک حرکت اجتماعی در جهان تبدیل شده، در کشور ما سابقه بیشتری دارد. از سالهای پایانی دهه شصت تا ابتدای دهه هشتاد بسیاری از سریالهای تلویزیونی بودند که از شبکههای سیما پخش شدند و فراتر از یک اثر نمایشی، خودشان را به بطن جامعه و اصطلاحاً «کف خیابان» فرهنگ کشاندند.
در سلسله گزارشهای «یادگار جعبه جادو» که به صورت هفتگی در گروه فرهنگ خبرگزاری آنا منتشر میشود، نگاهی میاندازیم به آثاری که در این دسته قرار میگیرند و در زمان پخش در جذب تماشاگر بسیار موفق بودند. سریال «هزاردستان»، اثر جاودان مرحوم علی حاتمی یکی از مهمترین سریالهای این دسته است. اثر نمایشی محبوبی که برای اولین بار سال ۱۳۶۷ سر از شبکه اول سیما درآورد.
نوشتن در رابطه با سریال «هزاردستان» کاری آسان و در عین حال سخت است! آسان از این جهت که با توجه به جایگاهی که در دل تاریخ هنرهای نمایشی ایران دارد، حرفها و سخنان زیادی میتوان از آن گفت، از گروه فوقالعاده بازیگران و بازیهای درجه یکشان گرفته، تا کارگردانی و دیالوگنویسی بهیادماندنی علی حاتمی و دهها نکته فنی دیگر در رابطه با موسیقی، فیلمبرداری، طراحی صحنه و لباس و غیره. نکته سخت ماجرا اما این است که شاید مجبور شویم به دلیل کم بودن فضا به برخی از ویژگیهای مثبت سریال آنطور که باید و شاید اشاره نکنیم و یا با توجه به گستردگی سوژهها مواردی را سهواً فراموش کنیم.
نقش فراموش نشدنی علی حاتمی
در سریال «هزاردستان» بسیاری از بزرگان تاریخ سینما و تلویزیون ایران حضور دارند، افرادی که نام یکی از آنها برای اعتبار دادن به هر اثری کافی است و در کنار هم قرار گرفتنشان، وزن هنری این اثر را بسیار بالاتر برده است. اما با وجود این تیم بزرگ در پشت و مقابل دوربین، نقش اصلی «هزاردستان» علی حاتمی است، کارگردانی که هشت سال برای ساخت این اثر زحمت کشید و نتیجه کارش هم شد یکی از ماندگارترین سریالهای تاریخ تلویزیون.
حاتمی ایده اولیه این اثر با عنوان «جاده ابریشم» را در سال ۱۳۵۴ نوشت، اما تا پخته شدن آن و آغاز فیلمبرداریاش چهار سال طول کشید. اگرچه نسخه فیلمبرداری شده با آن طرح بزرگی که در ابتدا در ذهن حاتمی شکل گرفته بود بسیار متفاوت بود و همین نسخه نیز در زمان تولید با اصلاحات فراوانی مواجه شد. اصلاحاتی که بعضی از آنها پس از ضبط سکانسها به وجود آمد، یعنی هنوز این سکانسها و پلانهای حذفشده همچنان در آرشیو صداوسیما موجود است و هرازچندگاهی در بازپخشهای مختلف این سریال، برخی از آنها را میبینیم.
حاتمی شخصیتهای سریالش را با وسواسی عجیب طراحی کرده، او نام شخصیتها را به نوعی از افراد واقعی در تاریخ وام گرفته، اما ویژگیها، سبک زندگی، کنش و عملکردشان ترکیبی از چند شخصیت تاریخی است. به همین دلیل است که اگر کمی در رابطه با تاریخ معاصر ایران در زمان آغاز سلطنت رضاخان و پایان کار او مطالعه داشته باشید، ممکن است افراد مختلفی را در جلد یک شخصیت ببینید.
حالا که بیش از سه دهه از پخش اولیه این سریال گذشته است و ضعف دیگر آثار نمایشی تلویزیون، درخشش سریالهای قدیمی را چند برابر کرده است، صحبت کردن راجع به شاهکارهای دهه شصت، کار آسانی است. اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید سریال «هزاردستان» در زمان پخش، منتقدان سفت و سختی داشته که این اثر را سریال خوبی نمیدانستند. به زعم این منتقدان سریال آشفتگی زیادی دارد، توالی زمانی در آن رعایت نشده، قصه آن با آثار تاریخی – سیاسی که پیش از آن ساخته میشده تفاوتهای معناداری دارد و سبک رواییاش هم ساختار اصولی و استانداردی ندارد. حاتمی در صحبتهایش در همان سالها پاسخهای جالبی در رابطه با قصه، ساختار و سبک فنی تولید این سریال داد و تا مدتها مشغول قانع کردن منتقدان «هزاردستان» بود. مهمترین نکته او در پاسخ به منتقدان این بود که نباید سریالش را با اثر هیچ کارگردان و قصه آن را با فیلمنامه هیچ نویسندهای مقایسه کنند، چون داستان «هزاردستان» به سبک قصهگویی شرقی (شبیه به هزار و یک شب) نوشته شده است و نوع روایت آن هم جدیدتر از آثار دهه ۵۰ و ۶۰ است.
تسلط علی حاتمی در دیالوگنویسی بر کسی پوشیده نیست و این خصلتی است که در همه آثار او به وضوح دیده میشود. فیلمنامه و دیالوگهای «هزاردستان» یکی از بهترین نمونهها در خصوص آثار تاریخی در میان هنرهای نمایشی است. لحن و ادبیات خاص شخصیتها (که در هرکدام با توجه به نحلهای که به آن تعلق دارند متفاوت است)، سبک و سیاق گفتوگوها در سکانسهای خلوت و شلوغ، برخورد با شخصیتهای مختلف با توجه به جایگاه اجتماعی آنها و... همگی شبیه به کلاس درسی برای دوستداران فیلمنامهنویسی و دیالوگ نویسی هستند. بد نیست چند نمونه از از دیالوگهای جذاب این سریال را با هم بخوانیم.
«خان مظفر: خواب بعداز ظهر، برزخ شب و روز، نزاع خیر و شر؛ با این تفاوت که در میانه روز بعضیها خیرشون خسته میشه بعضیها شر. من که شرورتر برخاستم.»، «خوشنویس: ابراهیم و اسماعیل، هر دو در یک تن بودند، با من. پس گفتم ابراهیم، اسماعیلت را قربان کن که وقت وقت قربان کردن است. قربانی کردم در این قربانگاه و جوهر این دفتر، خون اسماعیل است. پسری که نداریم. دریغ که گوسفندی از غیب نرسید برای ذبح»، «کفیل نظمیه: حرف و سخن نشخوار آدمیزاده. دهن آدم زنده به علامت حیات دائم باید بجنبه یا با خوردنی یا با حرف مفت به هر حال ضرر درد دل کمتره تا تنقلات درد دل آور. بگید از همون خاطرات شیرین کودکی.»، «ابوالفتح: بیقراری شأنِ مردها نیست. بشور این کف احساسات رو از تنت رضا! صلابت آب رودخانه گرچه به لطف گرمابه نیست، اما تنهای مقاوم در آب رود آبدیده میشوند نه خزینه حمام.»
بیشتر بخوانید:
«آرایشگاه زیبا»؛ حکایت عاشقی پردردسر «آقا اسد»
راهزنان خشن اما دوستداشتنی «روزی روزگاری» چگونه ستارههای تلویزیون شدند؟
«شهریار»؛ قصه پرحاشیه شاعری که عاشق بود
«شب دهم» ماندگارترین سریال مناسبتی تلویزیون
تقابل «پدرسالار» مقتدر و عروس طغیانگر در جعبه جادو
خاطره بازی با «پس از باران» ۲۰ سال بعد از پخش
«زیر آسمان شهر» آغاز محبوبیت مهران غفوریان در تلویزیون
اسطورهها در قاب
فهرست بلند بالای بازیگران سریال «هزاردستان» یکی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد سینمای ایران است. جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، علی نصیریان، محمدعلی کشاورز و داوود رشیدی پنج ستاره درخشان تاریخ سینمای ایران هستند که نقشهای اصلی این سریال را برعهده داشتند، بازیگرانی که در آن سالها در اوج دوران بازیگریشان بودند و با ایفای نقش در سریال علی حاتمی، نام خود را جاودان کردند.
البته این سریال به قدری مهم بود که تیم بازیگرانش صرفاً به این پنج اسطوره بازیگری سینمای ایران خلاصه نمیشد، جهانگیر فروهر، پرویز پورحسینی، جمشید لایق، محمد مطیع، جعفر والی، سعید امیرسلیمانی، حسین گیل، جهانگیر الماسی و رقیه چهرهآزاد هم تعدادی دیگر از بازیگران اصلی این سریال ۱۵ قسمتی هستند، بازیگرانی که همگی در دسته چهرههای مطرح سینمای ایران در دهههای ۶۰ و ۷۰ قرار میگیرند و در کارنامه بازیگریشان بسیاری از فیلمها و سریالهای بهیادماندنی کشورمان به چشم میخورد.
با توجه به اینکه دوبله در آن سالها عضو جداییناپذیر فیلم و سریالها بود، حاتمی برای دوبله سریالش هم سنگ تمام گذاشت و از افرادی استفاده کرد که نام هرکدام از آنها در تاریخ دوبله ایران ماندگار است. «منوچهر اسماعیلی» نقش اصلی دوبله این سریال است که در «هزاردستان» به جای چهار بازیگر (جمشید مشایخی، عزتالله انتظامی، محمدعلی کشاورز، جمشید لایق) صحبت کرده است. درحالی که در بسیاری از سکانسها، این بازیگران رودرروی یکدیگر بازی داشتند. به جز اسماعیلی «ناصر تهماسب» هم با صحبت کردن به جای ۵ بازیگر (علی نصیریان، جهانگیر فروهر، اسماعیل محرابی، اسماعیل محمدی، نعمتالله گرجی) از دیگر رکوردداران این سریال است.
نکته جالب توجه دیگر در مورد دوبلورهای «هزاردستان» این است که با وسواس «علی کسمایی» مدیر دوبلاژ این اثر برای نقشهای فرعی نیز از دوبلورهای مهم کشورمان استفاده کرده است و به همین دلیل است که نامهای بزرگی همچون عزتالله مقبلی، ایرج ناظریان، بهرام زند، زهره شکوفنده، خسرو خسروشاهی، حسین عرفانی، ژرژ پطروسی، جلال مقامی، منوچهر نوذری، منوچهر والیزاده و... نیز نامشان در تیتراژ این سریال به چشم میخورد.
شهرک سینمایی، یادگاری شیرین «هزاردستان»
یکی دیگر از مهمترین ویژگیهای سریال علی حاتمی که آن را در تاریخ هنرهای نمایشی ایران جاودانه کرده، طراحی دکور آن است. حاتمی برای ساخت «هزاردستان» دست به کار بزرگی زد و «شهرک سینمایی غزالی» را بنا نهاد، شهرکی در کیلومتر ۱۵ جاده تهران – کرج که بزرگترین یادگاری علی حاتمی برای سینما و تلویزیون ایران بود. فضای تهران در سالهای آغازین و پایانی حکومت رضاخان، در دل این شهرک سینمایی به تصویر کشیده شد، لالهزار و سینماهایش، «گراند هتل» و نمای بیرونی بسیاری از ساختمانهای معروف پایتخت در آن سالها در شهرک سینمایی ساخته شد و این مجموعه پس از ساخت سریال «هزاردستان» به یکی از لوکیشنهای اصلی و ثابت سریالها و فیلمهای تاریخی تبدیل شد.
سریال «هزاردستان» رکوردهای ویژه دیگری هم دارد، رکوردهایی که این اثر را به یکی از مهمترین سریالهای ایرانی تبدیل کرده است. مثلا اینکه تنها سریال تاریخ ایران است که از روی آن دو فیلم سینمایی تهیه شده است، «کمیته مجازات» و «طهران روزگار نو» دو فیلمی بودند که واروژ کریم مسیحی از تدوین مجدد این سریال تولید کرد و در سالهای ۷۷ و ۷۸ در سینماهای سراسر کشور به اکران درآمدند. «کمیته مجازات» تا سال ۷۹ نیز در بسیاری از سینماهای ایران، اکران میشد، محبوبترین صحنه این فیلم هم سکانس درگیری شعبان استخوانی (کشاورز) و نوچههایش با رضا تفنگچی (مشایخی) بود که با وجود تکراری بودن، اما هربار تماشاگران «کمیته مجازات» را سر ذوق میآورد.
انتهای پیام/۴۱۷۳/پ
انتهای پیام/