صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۲ - ۰۹ شهريور ۱۴۰۰
در گزارش آنا بخوانید؛

بایدها و نبایدهای سلطه طالبان بر افغانستان/ چالش کابل با موضوع زنان و «دره پنجشیر»

طالبان پس از سلطه بر افغانستان به‌دنبال رفع اشکالات ساختار حکومتی است، اما در این میان، چالش‌هایی همچون مقاومت پنجشیر و حقوق زنان وجود دارند که حل و فصل مقبول آنها، به پایبندی طالبان به وعده‌هایش بستگی دارد.
کد خبر : 603801

گروه جهان خبرگزاری آنا - مجتبی اسماعیلی، مدتی است افغانستان ناآرام حکومت و سلطه طالبان را بر خود می‌بیند؛ گروهی که برخلاف سال‌های نه‌چندان دور قدرت که با خشونت و غارت همراه بود، رویه‌ای مسالمت‌آمیز و صلح‌جو از خود نشان داده‌اند. نه از ادعاهای غربی‌ها درباره نقض حقوق زنان خبری هست و نه از سیاه‌نمایی‌ها در زمینه حمله به سفارتخانه‌ها و کنسول‌گری‌ها. طالبان نرم و آرام خود را بر افغانستان چیره کردند، به‌گونه‌ای که بسیاری از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی از سرعت سلطه طالبان غافلگیر شدند. حوادث افغانستان همه طرف‌های درگیر یا ذی‌نفع را غافلگیر کرد و حتی برخی همسایگان افغانستان احتمال معامله آمریکا با طالبان را نیز قبل از انجام رسمی آن در فرضیات با احتمال بالا قرار داده بودند. درباره سقوط کابل نیز گمانه‌زنی‌ها اواخر مرداد را نشان می‌داد، ولی سرعت طالبان این رخداد را جلوتر رقم زد.


افغانستان این روزها طالب‌هایی را به خود می‌بیند که تنها هدفشان کنار زدن اشرف غنی، رئیس‌جمهور بود، فردی که تا روزهای آخر قصد نداشت تسلیم شود و از قدرت کناره‌گیری کند. پس از کسب قدرت طالبان، سؤالی که اذهان را به‌خود مشغول کرد این بود که آن‌ها چه سبک حکومتی را دنبال خواهند کرد و راهبردشان برای امور داخلی و ارتباط با همسایگان و طرف‌های بین‌المللی چیست؟ از بُعد خارجی، جمهوری اسلامی ایران و قدرت‌هایی همچون روسیه به‌رسمیت شناختن طالبان را به‌عنوان عهده‌دار حکومت افغانستان به ارزیابی‌های خود نسبت به رفتارهای این گروه، عمل به‌وعده‌ها و پایبندی به تعهداتش منوط کرده‌اند.



برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، طالبان در دوره تثبیت قدرت تلاش می‌کند با تسامح و تساهل با رسانه‌ها و آزادی‌های مشروع بانوان برخورد کند



از منظر داخلی نیز طالبان به‌دنبال رفع اشکالات ساختار حکومتی قبل است و در این مسیر، الگوهای مختلفی را در سال‌های اخیر بررسی کرده‌اند. آن‌ها به‌طور کلی مدل جمهوری اسلامی ایران را به‌جز مبحث انتخابات، مناسب می‌دانند و قائل به شأنیت رهبری دینی در رأس امور اجرایی و تصمیم‌سازی هستند. طالبان می‌خواهد ساختاری برای کنترل اسلامی بودن قوانین، احاله امور اجرایی به وزیران، ایجاد جایگاه مشورتی ـ نظارتی برای برخی رهبران و چهره‌های باتجربه به‌وجود آورد که در صورت انجام، شباهت‌هایی با نظام ایران خواهد داشت. با وجود این، همچنان برای چنین تشبیهی زود است و حکومت افغانستان در محتوا نیز تفاوت‌هایی با نظام ایران خواهد داشت.


آزادی بانوان و رسانه‌ها از منظر طالبان


در مدتی که طالبان سلطه بر افغانستان داشته، گزارشی رسمی و مستند که نشان دهد این گروه خشونت‌هایی علیه بانوان اعمال کرده است، وجود ندارد و موارد معدودی که تاکنون مطرح شده‌اند، در حد ادعای رسانه‌ای باقی مانده‌اند. پس از سلطه طالبان غربی‌ها و رسانه‌های وابسته به آمریکا برای جبران شکست تلاش کردند چهره‌ای وحشتناک از طالبان نشان دهند و خبر پیشروی‌های آن‌ها در ولایت‌ها را با چاشنی سیاه‌نمایی به‌ویژه در زمینه برخورد با زنان منتشر می‌کردند.



برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، طالبان در زمینه زنان اقدام تحریک‌آمیز و خشنی انجام نداده است.


برخلاف ادعاهای مطرح‌شده، طالبان در دوره تثبیت قدرت تلاش می‌کند با تسامح و تساهل با رسانه‌ها و آزادی‌های مشروع بانوان برخورد کند و تاکنون نسبت به زبان فارسی، موضع خاصی نداشته است. روند کنونی در صورت ادامه، فرصت‌های بیشتری را نسبت به دوره قبل حاکمیت این گروه در اختیار رسانه‌ها و بانوان قرار می‌دهد ولی برای ارزیابی پایداری این رویه و هرگونه قضاوتی زود است. درباره زبان فارسی، تقریباً تمام اطلاعیه‌ها و بخشنامه‌ها در چند هفته اخیر به زبان پشتو صادر شد و همین موضوع تا حدودی مشخص‌کننده مسیر آینده و رویکرد گروه در زمینه زبان است. فارس‌زبانان نباید از چنین رویکردی ناامید باشند و با توجه استفاده بیشتر مردم افغانستان (بیش از ۷۰ درصد) از زبان فارسی در محاوره‌ها و تولیدات علمی و رسانه‌ای، بعید است طالبان بتواند به‌سادگی با این پدیده مقابله کند و شاید با واقعیت موجود کنار بیاید.


سؤالی که مطرح می‌شود، این است آیا تضمینی برای ادامه رفتار کنونی طالبان وجود دارد؟ در پاسخ می‌توان گفت، هیچ تضمینی برای ادامه رفتار طالبان وجود ندارد، ولی این گروه تا کسب مشروعیت بین‌المللی و رفع تحریم‌ها مجبور است رویه کنونی را ادامه دهد. در آینده نیز فشارهای بین‌المللی می‌تواند تا حدودی متضمن این رفتار باشد. نباید فراموش کرد طالبان به‌دلیل باورها و برداشت خود از دین اسلام، چندان با برگزاری همه‌پرسی و انتخابات موافق نیست و خوب می‌دانند با توجه به نبود اقبال عمومی نسبت به خود و ناتوانی در کسب اکثریت آرای مردمی (در صورت برگزاری انتخاباتی آزاد و بدون فشار)، نمی‌توانند چنین کاری انجام بدهند.




بیشتر بخوانید:


طالبان: برای تشکیل دولتی قوی و فراگیر تلاش می‌کنیم


طالبان دستگیری شهروندان پاکستانی را در کابل تکذیب کرد




در افغانستان نمی‌توان بر هیچ موضوعی تضمین درنظر گرفت، ولی با توجه به تغییرات رخ داده در طالبان در راستای توجه آن‌ها به حکومت در داخل و نیاز شدید به تعاملات بین‌المللی برای حفظ این حاکمیت، شاید رفتار اخیر طالبان در برخورد با اقلیت‌های قومی و مذهبی، تا میان‌مدت استمرار یابد. درواقع خوش‌بینی وجود ندارد، ولی نباید نسبت به آینده توهم داشت و از فرصت‌های کنونی غافل شد که بهره‌گیری شیعیان از موقعیت کنونی در برگزاری شکوهمند و کم‌نظیر مراسم دهه محرم سال جاری نمونه‌ای از آن است.


استقرار طالبان خواست آمریکاست؟


ناظران منطقه‌ای معتقدند مدل مذاکرات زلمای خلیل‌زاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان با طالبان گویای تمایل جدی واشنگتن برای واگذاری حاکمیت کشور به این گروه بود. با وجود اینکه در میزان مشارکت سایر طرف‌ها یا شکل دولت طالبان ملاحظاتی از سوی واشنگتن مطرح می‌شد، ولی تحویل حاکمیت به طالبان از سوی آمریکا بدون آنکه ابزارهای لازم حاکمیت را در اختیار داشته باشند، جزو برنامه‌های آمریکا در منطقه بود.



گفته می‌شود تحویل حاکمیت افغانستان به طالبان جزو برنامه‌های آمریکا در منطقه بوده است.


نباید فراموش کرد طالبان مشکل اصولی با نظام آمریکا نداشته و ندارد. مشکل اصلی این گروه با آمریکا، در قدرت سیاسی و حاکمیت بر سرزمین و جغرافیای افغانستان است. ارتباط کنونی طالبان با واشنگتن مبتنی بر منافع طرفینی است و درنهایت، آمریکا به‌دنبال استحاله طالبان در دوره‌ای مشخص و طالبان به‌دنبال ارتباط سیاسی و اقتصادی با آمریکا با هدف رفع تحریم‌ها، خروج از فهرست سیاه، کسب جایگاه و مشروعیت بین‌المللی و درنهایت بهره‌گیری از فرصت‌های سرمایه‌گذاری یا جذب کمک‌های اقتصادی آن کشور برای حکمرانی است.


حمایت ایران از منافع ملی و مرزهاست، نه الزاماً از طالبان


به گزارش آنا، جمهوری اسلامی ایران طبق اصول منطقی سیاست خارجی خود در امور داخلی هیچ‌یک از طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دخالت نمی‌کند. با وجود این، برخی شرایط باعث می‌شود ناامنی در کشورهای همسایه موجب به خطر افتادن منافع ملی جمهوری اسلامی شود که در این‌صورت تهران با پایتخت‌ همسایه در هماهنگی است. در موضوع طالبان و تسلط آن‌ها بر افغانستان، کابل هیچ موضع خاصی اتخاذ نکرد و حتی می‌توان گفت در سقوط پایتخت افغانستان دخیل بود؛ بنابراین جمهوری اسلامی ایران به سیاست اصولی خود مبنی بر نظارت بر تحولات افغانستان و رصد آخرین اخبار و رایزنی‌ها ادامه داد تا با راه‌ افتادن جنجال رسانه‌ای موج منفی علیه ایران یا افغانستان به‌وجود نیاید. با وجود این، سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه بارها در اظهارنظرهای خود موضع اصولی ایران را تبیین کرد و به طرف افغانستانی تذکرات مشفقانه‌ای داد، ولی حساسیت لازم در طرف مقابل وجود نداشت.



ایران به‌طور منطقی باید با موضوع دره پنجشیر برخورد کند و سیاست کشورمان مبتنی بر جلوگیری از کشتار غیرنظامیان، حفظ وجهه مقاومت و از بین نرفتن اعتبار و ارزش آن و نیز شخص احمدمسعود باشد



ایران به‌دلیل نیاز به حفظ امنیت مرزهایش با افغانستان، حدود چهار دهه است به‌دلیل ضعف دولت مرکزی کابل در بیشتر مقاطع نیازمند تعامل با بزرگان و فرماندهان محلی در استان‌های مرزی این کشور بوده است. دولت ساقط‌شده افغانستان در حدود یک دهه اخیر نیز با خالی کردن بیشتر پاسگاه‌های مرزی، در موضوع حفظ امنیت از خود سلب مسئولیت کرد و روشن است در چنین وضعیتی راهی جز ادامه مسیر گذشته وجود نداشت. در این زمینه با توجه به پیوستن برخی عناصر محلی به طالبان، ارتباطات و مساعدت‌های لجستیک ایران به بزرگان و فرماندهان محلی برای حفظ امنیت مرزها و به‌ویژه مقابله با داعش، از سوی بلندگوی تبلیغاتی غرب و بعضا دستگاه‌های رسانه‌ای دولت قبلی افغانستان، به حمایت ایران از طالبان تعبیر و تبلیغ شد. نکته قابل تأمل این است بسیاری از مدارک دولت افغانستان در این زمینه، مخدوش و در نشست‌های رسمی و پس از بررسی کارشناسی، کذب بود. در هر صورت به نظر می‌آید ایران برای حفظ امنیت خود در آینده نیز با توجه به ضعف بزرگ دولت جدید افغانستان، به ادامه شیوه مذکور مجبور خواهد بود مگر آنکه تغییری جدی در فرآیندهای امنیتی منطقه رخ دهد.


رویکرد ایران به جریان مقاومت در پنجشیر


جبهه مقاومت در برابر طالبان «مقاومت پنجشیر» ائتلافی از اعضای پیشین ائتلاف شمال و دیگر مخالفان طالبان است که در پاسخ به پیشروی طالبان در افغانستان در روزهای پایانی مردادماه سال جاری و پس از سقوط افغانستان به سرکردگی احمد مسعود و معاونش بنیان گذاشته شد. امرالله صالح، معاون اول رئیس‌جمهور و بسم‌الله خان محمدی، وزیر دفاع افغانستان در این گروه حضور دارند و مقرشان دره پنجشیر است که آخرین منطقه باقی‌مانده تحت کنترل افغانستان به‌شمار می‌رود. ازجمله ابهاماتی که در زمینه این گروه وجود دارد، رابطه احمد مسعود با برنارد هنری، صهیونیست فرانسوی است. این رابطه به موضوع روابط شهید احمدشاه مسعود با فرانسویان و سپس امتداد این رابطه با فرزند وی بازمی‌گردد. نکته‌ای که نباید از آن غافل شد، این است که احمدمسعود از رهبران جوان، منطقی و همسو با ایران است و رابطه‌اش با هنری، از نوع روابط منفی دیپلماتیک که در عرف در زمینه رابطه با رژیم صهیونیستی مرسوم است، نیست.


ایران باید در برابر مقاومت پنجشیر رویکردی معتدل داشته باشد و اگر برخی‌ها ادعا می‌کنند ایران حاضر است در این موضوع مداخله نظامی کند، سخت در اشتباهند. تهران در پنجشیر نباید از مقاومت دفاع کند و نه حامی طالبان باشد. تجربه دخالت‌های نظامی انگلیس در بازه‌های زمانی ۱۸۴۹-۱۸۳۹، ۱۸۸۰-۱۸۸۷ و ۱۹۱۹ میلادی، شکست شوروی سابق در بازه ۱۹۸۹-۱۹۷۹ و شکست خفت‌بار و بسیار پرهزینه آمریکا و متحدانش در دوره جدید نشان می‌دهد موضوعات داخلی افغانستان راه‌حل نظامی ندارد و باید با راه‌حل‌های داخلی و نه مداخله خارجی آن را حل‌وفصل کرد. ایران به‌طور منطقی باید با موضوع دره پنجشیر برخورد کند و سیاست کشورمان مبتنی بر جلوگیری از کشتار غیرنظامیان، حفظ وجهه مقاومت و از بین نرفتن اعتبار و ارزش آن و نیز شخص احمدمسعود باشد.


انتهای پیام/۴۰۳۳/


انتهای پیام/

ارسال نظر