افزایش تقاضای جهانی غذا در قرن ۲۱
گروه استانهای خبرگزاری آنا، بانک جهانی امنیت غذایی (Food Security) را «دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم» تعریف کرد که در کنفرانس رم مورد تأکید قرار گرفت.
این تعریف به سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» استوار است.
عنصر موجود بودن غذا تنها به میزان مواد غذایی در مرزهای ملی که درگذشته عنصر اصلی امنیت غذایی بود، تکیه ندارد و امروزه شامل تولید (عرضه داخلی) و واردات مواد غذایی است.
مفهوم «دسترسی به غذا» نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع برای تأمین اقلام غذایی موردنیاز جامعه است و معنای «پایداری در دریافت غذا»، ثبات و پایداری دریافت ارزشهای غذایی مورد نیاز جامعه است.
دویچه بانک آلمان در تحقیقی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که "توسعه پایدار" در بخش کشاورزی نقش مؤثری در حفظ امنیت غذایی جهان دارد.
بر اساس پیشبینیهای صورت گرفته، افزایش جمعیت و افزایش رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه در دهههای آتی به رشد تقاضای غذا منجر میشود.
علاوه بر این، تقاضای جهانی غذا نه تنها افزایش مییابد، بلکه از لحاظ ماهیتی نیز دچار تغییرات عمده میشود.
گسترش شهرسازی و تغییر ترجیحات غذایی موجب شده است تقاضا برای تولیدات گرانقیمت غذایی در کشورهای در حال توسعه افزایش یابد.
تخریب محیطزیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است، این مسئله با محدود کردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد، از سوی دیگر، این مسئله حاصل فعالیتهای ناصحیح کشاورزی است.
از طرفی عرضه غذا تحتتأثیر عوامل متعددی قرار دارد، فائو اعلام کرده است که برای تأمین غذای مورد نیاز جمعیت ۹ میلیارد نفری جهان در سال ۲۰۵۰، باید تولید کنونی را دو برابر کرد. تحقق این هدف مستلزم رفع موانعی از قبیل محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، قیمت بالای انرژی، افت سرمایهگذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی است.
این گزارش با پرداختن به چشمانداز امنیت غذایی در قرن ۲۱ اعلام کرده است که مسائل مربوط به کمبود مواد غذایی، تولید را در این قرن با مشکل اساسی مواجه میکند، رقابت بر سر زمینهای کشاورزی و منابع آب، قیمت بالای انرژی و تغییرات آب و هوایی همگی بدان معنا است که جهان باید با منابع کمتر، غذای بیشتری تولید کند. توسعه پایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهههای آتی است.
دویچه بانک گفته است که جهان در حال حاضر سه چالش غذایی عمده در پیش رو دارد:
چالش نخست این است که گرسنگی در سطح جهان در حال افزایش است. اوایل دهه ۱۹۹۰، افزایش تعداد افراد گرسنه در سطح جهان بعد از طی دو دهه سیر نزولی دچار تغییر فاحشی شد و از آن پس به دلیل افزایش قیمت غذا در اثر بحران مالی، رو به افزایش گذاشت. بحران مالی نیز به نوبه خود موجب شد قیمت محصولات کشاورزی تا حدودی افت کند و تجارت محصولات کشاورزی و مبادلات مرتبط با آن کاهش یابد. امروزه اقشار کثیری از مردم گرسنه جهان به طور مستقیم یا غیرمستقیم برای بقای خود به کشاورزی وابستهاند.
بر اساس آخرین ارزیابی به عمل آمده از سوی سازمان فائو (FAO)، امروزه بالغ بر ۹۶۹ میلیون نفر در جهان با هزینهای کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و حدود سه چهارم از آنها برای بقا خود به کشاورزی وابسته هستند. در واقع، فقر و تنگدستی شدید این افراد خروج از این وضعیت را برای آنها غیرممکن ساخته است.
چالش دوم، نبود وجود تعادل در رژیم غذایی روزانه افراد است. اگرچه سوء تغذیه ناشی از فقر همچنان یکی از دلایل عمده مرگ در سراسر جهان است، سایر بیماریهای مرتبط با رژیم غذایی از جمله چاقی، بیماریهای قلبی، انفارکتوس و دیابت نیز در حال گسترش است. اتحادیه اروپا اخیرا هشدار داده است که پرخوری و نداشتن تحرک ناشی از زندگی مدرن باعث شده چاقی به چالش نخست بهداشت عمومی انسانها در قرن ۲۱ تبدیل شود و این مسئله نگرانی جهانیان در مورد رشد روزافزون چاقی میان کودکان را به شدت افزایش داده است.
چالش سوم تولید غذا، نابودی محیط زیست و طبیعت است، تخریب محیطزیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است. این مسئله با محدودکردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، این مسئله حاصل فعالیتهای نادرست کشاورزی است، مشکلاتی مانند فرسایش خاک، آلودگی آب، انتشار گازهای گلخانهای و از میان رفتن تنوع زیست محیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار میرود.
نتیجه گیری:
نیل به امنیت غذایی بیش از هر چیز دیگری توجه ما را به اصلاح الگوی مصرف جلب میکند، حجم زیاد ضایعات نان، اتلاف زیاد منابع آبی به دلیل استفاده روشهای نادرست آبیاری کشاورزی و از سوی دیگر توجه نکردن به نگهداری مناسب از محصولات زراعی و باغی از مصادیق نگران کننده در این زمینه است.
باید پذیرفت که گذر از بحران غذا و نیل به توسعه منابع طبیعی و انسانی تنها از مسیر توجه شایسته به کشاورزی، به عنوان موتور توسعه پایدار امکان پذیر است.
برای این منظور، باید توانمندیها و قابلیتهای بخش کشاورزی را شناخت و برای برطرف کردن موانع و عوامل بازدارنده توسعه تلاش کرد.
بخش کشاورزی از چنان قابلیتهایی برخوردار است که میباید در مراکز تصمیمگیری کلان کشور به عنوان موتور به حرکت در آورنده توسعه اقتصادی - اجتماعی کشور مد نظر قرارگرفته و تدوین طرح جامع امنیت غذایی کشور باید از اولویتهای دولت سیزدهم در بخش کشاورزی بوده و با همکاری دستگاههای اجرایی،متخصصین مراکز علمی – تحقیقاتی و دانشگاهی داخلی و بینالمللی بهویژه فائو به این امر اهتمام ورزد .
افشین اسماعیلیفر رئیس دبیرخانه کنسرسیوم غذا و امنیت غذایی دانشگاه آزاد اسلامی
انتهای پیام/۴۱۱۷/
انتهای پیام/