صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۴۲ - ۲۴ خرداد ۱۴۰۰

روحانی متهم است

سوء مدیریت دولت‌های یازدهم و دوازدهم و رفتار روحانی بیشترین ضربه را به اعتماد عمومی و انگیزه مردم برای مشارکت سیاسی وارد کرد.
کد خبر : 587964

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، «طلبکاری» را احتمالا بتوان مهم‌ترین برگ برنده و استراتژی تغییرناپذیر دولت روحانی در طول 8 سال گذشته دانست؛ چه از آن زمان که پس از کسب تنها 7/0 درصد بیش از نصاب ممکن رای راهی پاستور شد و بابت نقد منتقدان آنها را شایسته توهین و تحقیر می‌دانست، تا اکنون که پس از انباشت نارضایتی‌های عمومی هر روز خود و دولتش را با صفاتی عجیب مورد تمجید و تقدیر قرار می‌دهد.


اما آنچه در روزهای اخیر به چشم می‌آید را باید فراتر از تمجید صرف دانست؛ چه از آن رو که حتی کاندیداهای همسو با دولت نیز نطق خود را با برائت از دولت آغاز می‌کنند و چه از این جهت که عاقبت ناخوشایند دولت روحانی باعث ثبت رکورد در منفوریت اجتماعی شده است.


1- سخنان رئیس‌جمهور در طول یک هفته گذشته را می‌توان در زمره عصبانی‌ترین نطق‌های 8 ساله او به حساب آورد. او که همواره سعی داشت با کوچک شمردن منتقدانش برای خود وجه ایجابی کسب کند، این روزها بیش از هر چیز بابت عدم تشکر از دولت عصبانی است تا جایی که صراحتا در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا اظهار داشت: «این روزها زبان تشکر در کشور ما دچار لکنت عجیبی شده است».


انتظار تقدیر آن هم در پایان بی‌دستاوردترین و پرهزینه‌ترین دولتی که مردم در سال‌های پس از انقلاب تجربه کرده‌اند، بیش از هر چیز تنها یادآور «طلبکاری» دولت در مواجهه با افکار عمومی است؛ طلبی که البته نمی‌توان موضوع آن را براحتی پیدا کرد.


2- با نزدیک شدن به سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری فضای انتخاباتی کشور کمابیش درگیر گفت‌وشنودهای سیاسی شده است، با این حال نمی‌توان از افول فضای سیاسی کشور در قیاس با انتخابات‌های پیشین چشم‌ پوشید. در این میان نطق‌های توهین‌آمیز و تند کاندیداهای همسو با دولت کمترین تاثیر را نیز بر فضای عمومی جامعه نگذاشت تا بیش از پیش این توجیه نیروهای غربگرا پیرامون علت سردی فضای سیاسی کشور بی‌اعتبار شود.


بر همین اساس شاید چهره سیاسی امروز را باید پا به پای چهره اقتصادی کشور نماد و نمودی از میراث روحانی دانست؛ میراثی که عملا باعث فراگیری بی‌اعتمادی عمومی و سرخوردگی سیاسی در میان بخش بزرگی از جامعه ایران شده است. دولت هر قدر که روی فراموشکاری جامعه نیز حساب باز کرده باشد، نمی‌تواند مانع یادآوری وعده‌های انتخاباتی خود در سال‌های 92 و 96 شود.


جامعه‌ای که با اعتماد به این وعده‌ها پای صندوق‌های رای حاضر شد و در نهایت در روزگاری که هیچ کدام از آن وعده‌ها به چند فرسخی واقعیت نیز نزدیک نشده، شاهد ریشخند مقامات دولتی و ارجاع وعده‌ها به شرایط سال95 شد. یقینا این رفتار نقش پررنگی در سرخوردگی و بی‌اعتمادی جامعه نسبت به فضای سیاسی کشور دارد. بر همین اساس بازگرداندن اعتماد به جامعه و احیای مجدد امید به مشارکت سیاسی یکی از خطیرترین و ضروری‌ترین وظایفی است که دولت آینده در بدو شکل‌گیری باید در دستور کار قرار دهد.


3- انتخابات 28 خرداد با همه فراز و نشیب‌ها و شرایط ویژه‌اش، پایان این هفته برگزار خواهد شد و قصه پرغصه دولت روحانی نیز لاجرم به پایان خواهد رسید. در این فضا اما آنچه نباید مورد غفلت قرار گیرد نتایج بلندمدت و نامرئی دولت‌داری روحانی بر ساختار اجتماعی و الگوی رفتار سیاسی مردم است.


مشارکت 42 درصدی مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و افت احتمالی مشارکت در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری (بر اساس نظرسنجی‌های موجود) میراثی است که در سایه مدیریت، مردم‌گریزی و بی‌اعتمادسازی جامعه در دوران زمامداری حسن روحانی به وقوع پیوست.


عمدتا در پایان دوره مدیریت هر فرد و جریانی، نخبگان سیاسی سعی می‌کنند با تبیین نقاط قوت و ضعف دوره مذکور راه را برای اصلاح مدیریت هموار کنند. بر این مبنا در آخرین روزهای ریاست‌جمهوری روحانی، عینیت یافتن این الگوی دولت‌داری در سیاست‌گریزی مردم را می‌توان به عنوان یک پکیج کامل از ضعف‌های دولت‌داری مورد مطالعه قرار داد. روحانی فارغ از نوع مواجهه با وعده‌های انتخاباتی‌اش، در سایر شئون سیاسی نیز نمادی از یک دولت مردم‌گریز است که بیشترین نقش را در سیاست‌گریزی جامعه داشته است.


نوع مواجهه با گران شدن بنزین و عبارت مشهور «خودم صبح جمعه فهمیدم!»، در کنار تناقض‌های گفتاری و رفتاری در مصادیقی همانند دعوت مردم به سرازیر کردن سرمایه‌های‌شان در بورس، اعلام پایان پیک کرونا و باز گذاشتن جاده‌ها در ایام نوروز و... را می‌توان مصادیقی از دولت‌داری روحانی دانست که مستقیما با زندگی روزمره مردم در ارتباط بوده است.


در چنین موقعیتی یقینا سرخوردگی و سیاست‌گریزی عمومی طبیعی‌ترین واکنشی است که از سوی جامعه مشاهده خواهد شد. بر همین مبنا اگر قرار باشد یک نفر را به‌عنوان عامل اصلی کاهش مشارکت در انتخابات پیدا کرد، شخص مذکور کسی جز آخرین منتخب ریاست‌جمهوری از صندوق‌های رای مردم نیست؛ شخصی که بیشترین ضربه را به اعتبار همان صندوق‌ها و اعتماد عمومی وارد کرد.


منبع: روزنامه وطن امروز


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر