روش تحقیق علمی باید مفروضات اساسی حوزه دین را بپذیرد/ لزوم شکلگیری پیوست دینی در فضای عقلانیت اجتماعی
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ خبرگزاری آنا، آیتالله محمدمهدی میرباقری، رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم هماهنگی بین «معرفتهای دینی و معرفتهای علمی» را نیازمند هماهنگی روشهای آنها و هماهنگی روشها را نیازمند فلسفه روش (فلسفه شدن) میداندو معتقد است اگر روش علم این قابلیت را نداشته باشد که مفروضات اساسی حوزه دین را بپذیرد و مانند روشهای پوزیتیویستی عمل کند، هرگز امکان تولید علم دینی وجود نخواهد داشت؛ همچنانکه علم فلسفی الهی نیز به این ترتیب تولید نخواهد شد؛ لذا به نظریه راهنمایی نیازمندیم تا زمینه این کار را فراهم کند.
میرباقری معتقد است منظومه عقلانیت اجتماعی نباید بهصورت جزایر مستقل عمل کنند، بلکه به صورت پیوستار عمل کنند، همچنین این منظومه، متعبّد به وحی باشد و بر اساس مدیریت دینی شکل بگیرد و معرفتهای دینی، نظری و تجربی در این منظومه باید مستند به وحی شوند و معرفت دینی، متغیّر اصلی باشد. در این صورت، باید مأموریت تفقه دینی گسترش پیدا کند و وارد عرصهای شود که بتواند نیازهای دانشهای تجریدی و تجربی به مفروضات اساسی را تأمین کند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میگوید: اگر تفقه دینی به دنبال پاسخگویی به مفروضات علوم تجربی و علوم تجریدی نباشد، نمیتواند در موضع متغیر اصلی در منظومه معرفتی بشر قرار بگیرد، بلکه ممکن است دانشهای دیگر، معرفتهای دینی را تحتتأثیر قرار دهند و فقه نیز عرفی شود؛ یعنی در تعامل بین فقه و دانش اقتصادی، روانشناسی، جامعهشناسی و سایر دانشها، آن دانشها، عینیت را بازسازی کنند و معرفت دینی را تابع شرایط عینی تغییر دهند.
وی میافزاید: معنای دینیسازی این فضای کیهانی آن نیست که عقل، تجربه و شهود را تعطیل کنیم، بلکه میخواهیم مبتنی بر دین، آنها را شکوفا کنیم. همچنین، وحی را حوزه موازی با شهود و تعقل و تجربه فرض نمیکنیم و معیار صحت هر یک را جدا تعریف نمیکنیم تا هرکدام معیار صحت مستقل و روش تحقیق مستقل از دیگری داشته باشند؛ بلکه این منظومه کلان تعقل باید مبتنی بر یک نظام هماهنگ روش تحقیق اتفاق بیفتد که در آن، استناد به وحی و محاسبات نظری و عقل تجربی و نیز شهود، به هم پیوسته عمل میکند و چگونگی کاربردی کردن فرهنگ دین نشان داده میشود.
میرباقری درباره لزوم انسجام روشها تصریح میکند: به عبارت دیگر، یک معیار صحت ترکیبی در این منظومه وجود دارد؛ چرا که اگر جزایر مستقلی با معیار صحتها و روش تحقیقهای مختلف درست کنیم، یک پیوست عقلانی به وجود نخواهد آمد و به طور طبیعی یک تصمیمگیری منسجم هم نخواهیم داشت؛ چرا که تصمیمگیریها در مقیاس توسعه، کلان و خُرد، ناشی از عقلانیت اجتماعی هستند و چنانچه عقلانیت اجتماعی دارای یک پیوستار مناسب نباشد، این تصمیمگیریها نیز جزیرهای خواهد شد.
وی شکلگیری پیوستار دینی در فضای عقلانیت اجتماعی نیازمند نرمافزارهایی میداند که بتواند تحقیقات را در حوزههای مختلف بهگونهای سامان دهد که همه آنها، مستند به دین شوند و همچنین جایگاه تعقل، تجربه و احساس و شهود انسان در کنار تعبد به وحی محفوظ بماند و میگوید: این امر به یک روش تحقیق نیاز دارد که بتواند حوزههای مختلف را بهصورت پیوسته ببیند و حوزه فقاهت را با حوزه دانشهای تجریدی و تجربی، مرتبط کند و بالعکس.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میافزاید این نرمافزار، ایمان به وحی را معیار اصلی صحّت قرار میدهد و در عین حال، معیار صحت حتما به کارآمدی تجربی و هماهنگی نظری هم قید میخورد؛ در این صورت، روش تفقه دینی با روشهای تجربی در هم تنیده میشوند و انعکاس روشها در یکدیگر دیده میشود. بنابراین، این نرمافزار بهدنبال نادیده گرفتن جایگاه مطالعات تجربی، مطالعات میدانی، محاسبات نظری و شهود بشر نیست بلکه به دنبال برقراری نسبتی بین این موارد بر اساس تعبد و استناد به وحی است.
وی میگوید: نظام روش تحقیق به عنوان نرمافزار پیوستارسازی دینی، باید به گونهای شکل بگیرد که تحقیقات را به هم پیوند دهد و بتواند انعکاس آنها را در یکدیگر مشاهده کند.
میرباقری روشهای تحقیق را نیازمند فلسفه روش تحقیق میداند و میگوید: فلسفه روش تحقیق عهدهدار هماهنگی روش تحقیقهاست. این فلسفه میتواند فعل تحقیق را تحلیل و مدلسازی کند، و زمینه هماهنگ شدن تحقیقات اجتماعی را فراهم آورد؛ یعنی این فلسفه هم تولید نرمافزار و هم سازماندهی مدیریتِ آن را به عهده دارد.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم میگوید «فلسفه روش تحقیق» را میتوان نظریه راهنما هم نامید. این نظریه باید در حوزه تفقه دینی و حوزه دانشهای تجربی و تجریدی، نظام روشگان هماهنگ ارائه دهد و موجب تعامل محصولات آنها شود. در غیر این صورت، اگر روش تفقه دینی با روشها و تحقیقات تجریدی و تجربی تعامل نداشته باشد، هماهنگسازی محصولات آنها دشوار خواهد بود. به عبارت دیگر، قابلیت انعکاس دانشهای دینی در حوزه تجریدی و تجربی و نیز انعکاس دانشهای تجربی و تجریدی در تفقه دینی را دارا باشد.
وی میگوید: فلسفه روش تحقیق عهدهدار چنین تعاملی در هماهنگی حوزههای تفقه دینی و حوزههای علوم تجریدی و تجربی نظام روشگان است. اگر روش علم این قابلیت را نداشته باشد که مفروضات اساسی حوزه دین را بپذیرد و مانند روشهای پوزیتیویستی عمل کند، هرگز امکان تولید علم دینی وجود نخواهد داشت؛ همچنانکه علم فلسفی الهی نیز به این ترتیب تولید نخواهد شد؛ لذا به نظریه راهنمایی نیازمندیم تا زمینه این کار را فراهم کند.
انتهای پیام/۴۱۰۷/
انتهای پیام/