صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۴۴ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
یادداشت | مهدی عسگری

همسری که هم‌راه بود

جلال ده سال قبل از نگارش کتاب مشهورش به نام غرب‌زدگی که در سال 1341منتشر شد، در نامه‌هایی که به همسرش می‌نویسد به این موضوع اشاره می‌کند و ده سال بعد، ابتدا در مجله کتاب ماه و کیهان ماه و سپس در کتابی مجزا و مفصل به تبیین این موضوع در سطح جامعه پرداخت.
کد خبر : 569663

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - مهدی عسگری، پژوهشگر تاریخ: همه‌چیز از اتوبوس طهران-شیراز آغاز شد. جایی که دختر 25 ساله، نویسنده مشهور مجلات ادبی را دید و تا شیراز در مورد موضوعات مختلف باهم گفت‌وگو کردند. دو سال بعد نیز به‌طور اتفاقی، این بار در اتوبوس اصفهان-تهران کنار هم نشستند و در لحظه جدایی باهم قرار ملاقات گذاشتند و نُه روز بعد هم سیمین خانم سر سفره عقد با اجازه بزرگ‌ترها بله گفت و به عقد دائم آقا جلال درآمد. ازدواجی که 20 سال دوام داشت و با مرگ جلال آل احمد به نقطه پایان رسید. سیمین خانم بعد از جلال تن به تجدید فراش نداد و در 18 اسفند 1390 در سن 90 سالگی درگذشت.


ازجمله یادگاری‌های این عشق بیست ‌و دو سه ‌ساله نامه‌های عاشقانه‌ای است که از این دو نفر به‌جامانده است. نامه‌هایی که علاوه بر رگه‌های عاشقانه، ردپاهای ایدئولوژی نیز در آن وجود دارد؛ جلال ده سال قبل از نگارش کتاب مشهورش به نام غرب‌زدگی که در سال 1341منتشر شد، در نامه‌هایی که به همسرش می‌نویسد به این موضوع اشاره می‌کند و ده سال بعد، ابتدا در مجله کتاب ماه و کیهان ماه و سپس در کتابی مجزا و مفصل به تبیین این موضوع در سطح جامعه پرداخت.


این کتاب که حرف‌های تازه و جنجالی را در برداشت خیلی سریع فراگیر شد و خیلی زود هم تیغ سانسور را حس کرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی توقیف شد. اما «غرب‌زدگی» یک کتاب نبود که با توقیف بتوان جلوی آن را گرفت. «غرب‌زدگی» سانسور شده بود اما ایدئولوژی و تفکر مقابله با غرب‌زدگی ادامه داشت.


مهرزاد بروجردی، نویسنده کتاب روشنفکران ایرانی و غرب در این مورد چنین می‌نویسد:


«به عقیده‌ی برخی این تأثیر [تأثیر ایدئولوژی غرب‌زدگی] به‌قدری بود که باید دهه‌های سی و چهل را دوران سیطره فکری آل احمد و پروژه‌ غرب‌زدگی او دانست.»


تأثیر این ایدئولوژی در سال‌های دهه سی و چهل در ادبیات داستانی ایران نیز مشهود است.


سیمین دانشور درست در سالی که همسرش فوت کرد اولین (و معروف‌ترین) کتاب خود را منتشر کرد. متن و تفکر حاکم بر کتاب نشان از تأثیرات تفکر جلال آل احمد بر سیمین دارد. چنانچه هوشنگ گلشیری می‌گوید، تأثیر فکری جلال و آثار او نیز در نگارش این کتاب مشهود است.


سیمین دانشور در  کتاب «سووشون»، که در سال 1348 منتشر شد، با ادبیات داستانی به خطرات و معضلات غرب‌زدگی در ایران می‌پردازد. «زری» قهرمان داستان كه ماجراهای رمان از چشم او ديده و بيان می‌شود، درواقع فردی غرب‌زده است که  گرفتار نوعی «ضعف و سستی» در برابر آموزه‌های زندگی غربی و مسیحی است. سیر داستان سووشون دلالت بر گذر زری از این حالت خودباختگی و رسیدن به خودباوری دلالت دارد.


جلال در توصیف غرب‌زدگی این پدیده را طاعون می‌نامد:


«غرب‌زدگی آفتی است که از غرب می‌آید و ما و کشورهای جهان‌سومی از پیشرفت وامانده را مانند طاعون گرفتار و بیمار می‌کند. آدم غرب‌زده ریشه و بنیادی ندارد، نه شرقی مانده، نه غربی شده؛ هرهری مآب و چشم و گوش بسته از آداب و سنن و فرهنگ غرب تقلید می‌کند.»


سیمین در سووشون نیز حضور انگلیسی‌ها در شیراز را علل  تمام مصیبت‌ها و بدبختی‌ها، ازجمله بیماری، تیفوس و قحطی می‌داند.


نمونه دیگر؛ آل احمد در «غرب‌زدگی» آورده است:


«پیش‌قراول استعمار در کنار هر نمایندگی تجاری، یک کلیسا هم می‌سازد و مردم بومی را به لطایف‌الحیل به حضور در آن می‌خواند و علاوه بر نفت و ...، اساطیر، عوالم علوی و ... را نیز به غارت می‌برد ... و شناسنامه ایرانی جز یک برگ ندارد: نفت. دیگر نه اساطیری، نه تاریخی، نه شعری و نه فرهنگی.»


در سووشون نیز می‌بینیم که در بیمارستان‌ها و مدارس انگلیسی، پزشکان و مدیران، بیماران و جوانان را به‌سوی مسیحیت می‌خوانند؛ آن‌چنان‌که کلو، پسر چوپان یوسف، با یک هفته بستری شدن در بیمارستان مرسلین مسیحی می‌شود و عملاً با خانواده یوسف و همسایه‌های او دشمنی می‌کند و پس از قتل او ادعا می‌کند که یوسف را وی کشته است که گویا این ادعا، رمزی از دشمنی فرهنگ ستیزانه غرب‌زدگانی است که باارزش‌ها و سنن معنوی و مادی قومی به مقابله می‌پردازند.


جلال یکی از خصوصیات غرب‌زدگان را بی‌اعتنایی آن‌ها به فرهنگ و مردم و در صورت بروز شرایطی خاص، دشمنی با آنان می‌داند. در سووشون نیز همین سخن را از زبان یوسف که زندگی‌اش شبیه شخص جلال است، می‌شنویم که خطاب به خارجیان می‌گوید: «... مردم این شهر شاعر متولد می‌شوند. شماها شعرشان را کشته‌اید... پهلوان‌هایشان را اخته کرده‌اید.»


همان‌طور که در این نمونه‌ها ذکر شد شاهکار سیمین دانشور، سووشون، به‌شدت متأثر از تفکر غرب‌زدگی جلال آل احمد است.


تفکر غرب‌زدگی و مقابله باسیل تمدن فرنگی سبب مخالفت روشنفکران ایرانی با جلال آل احمد و همسرش شد. جلال و سیمین اگر با غرب و غرب‌زدگان سر ستیز و مبارزه نداشتند، امروزه بردن نامشان موجب تفاخر در میان روشنفکران بود؛ اما همان‌طور که جلال به رضا داوری گفته بود قرار نبود تا بازار روشنفکران ایرانی را گرم کند و زینت‌المجالس آن‌ها باشد:«رئیس ، زینت المجالس نشو ، اگر بودنت کارساز است و موجب خیری یا روشن شدن حقیقتی، باش اما هیچ‌گاه بازار هیچ نطربوقی را گرم نکن که وقت ما کمتر از این اداواطوارهاست...»


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر