دو نیمه متفاوت در اولین روز نمایش سینمای رسانه؛ یک رمانتیک معمولی تا اقتباسی موفق بر پرده نقرهای
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سیدمرتضی حسینی ـ این، نه یک گزارش فنی و تخصصی است نه مروری بر فیلمهای جشنواره سی و نهم فیلم فجر، که روزنوشتهایی است کوتاه و اجمالی از رخدادهای سینمای رسانه. جایی که در سال کرونایی، برج میلاد کمرونقتر و خلوتتر از همیشه میزبان اهالی رسانه و منتقدان شده تا شاهد 16 فیلم برگزیده جشنواره باشند.
تابلو
روز اول جشنواره برای اهالی رسانه و فیلمسازان مثل بیداری از خواب زمستانی است. اشتباه نکنید! اتفاقاً در روزهای منتهی به آغاز این رویداد، فعالان رسانهای و روزنامهنگاران سینمایی هوشیارتر و پرکارتر از همیشهاند. اصلاً چه جای خواب و آسودگی!؟
تا قبل از برگزاری جشنواره همه در تکاپو و دویدن هستند. هم برگزار کنندگان و ستاد اجرایی و هم خبرنگاران تلاش میکنند تا گزارشها و اخبار ویژه خود را به جشنواره برسانند. درست مثل پرکاریها و بدوبدوهای روزهای آخر اسفند که به محض شلیک توپ سال تحویل رنگ میبازد و جایش را به یک رخوت دلپذیر میدهد. روز اول جشنواره برای اهالی رسانه چنین طعمی دارد. ترکیبی از رخوت، امید، خستگی،کنجکاوی، هیجان و البته امسال همراه با دلهره کرونا و سختیهای ناشی از آن.
چه دیدیم؟
«رُمانتیسم عماد و طوبا»
کارگردان: کاوه صباغ زاده/ تهیهکننده: مهدی صباغ زاده
بازیگران: حسام محمودی، الناز حبیبی، علی انصاریان، مرتضی علی عباسمیرزایی
امتیاز: 3 از 10
ارزیابی کلی: یک فیلم معمولی اما خوش آب و رنگ با پیامهای گل درشت و گاه سانتیمانتال برای زوجهای جوان. مناسب برای کلاسهای مشاوره پیش از ازدواج. ریتم کند و کسلکننده و بازیهایی معمولی. البته با توجه به پیشزمینه قبلی، علی انصاریانش را میشد دوست داشت!
«بی همهچیز»
کارگردان: محسن قرایی/ تهیهکننده: جواد نوروزبیگی
بازیگران: پرویز پرستویی، هدیه تهرانی، هادی حجازیفر، باران کوثری، فرید سجادی حسینی، مهتاب نصیرپور، بابک کریمی
امتیاز: 7 از 10
ارزیابی کلی: اقتباس سینمایی جذاب از «ملاقات با بانوی سالخورده» فردریش دورنمات. محسن قرایی با عبور از «سد معبر» دست به تجربهای جذاب زده است. بازیهای یکپارچه و خوب، یک فیلمبرداری درجه یک از مرتضی هدایی و موسیقی گوشنواز حامد ثابت. شاید اگر غلظت سیاهنمایی و برخی استعارههای سیاسی آن کمتر بود، جذابیت و تأثیرگذاری بیشتری داشت. فیلمی که احتمالاً در اکران عمومی هم خبرساز خواهد شد.
رخداد ویژه
در جشنوارهای که با ترس و لرز کرونا و جمعیتی بسیار کمتر از سالهای قبل (چه در سینمای رسانه و چه در سینمای مردمی) برگزار میشود نباید انتظار زیادی از اتفاقات ویژه داشت. شاید حضور عادل فردوسیپور در برهوت خبری روز اول جشنواره تا اندازهای این خلأ را جران کرد! از صحبتهای تند و تیز و شکوهآمیز پرستویی در نشست خبری «بی همهچیز» همه نباید غافل شد. همین و شاید دیگر هیچ!
اتفاق خوب
سینمای روستایی (با سعید روستایی اشتباه نشود!) در دهه شصت و هفتاد با آثار قابلتوجهی همراه بود. سینمایی که در ژانرها و مضامین مختلف فیلمهای ماندگاری برای علاقهمندان سینما به جا گذاشت. از «اتوبوس» و «ساوالان» مرحوم یدالله صمدی گرفته تا «گلنار» زندهیاد پرتوی، سهگانه کوکر زندهیاد کیارستمی (افسوس که جمع زندهیادان رو به فزونی رفته!) و «ای ایران» ناصر تقوایی و «رنگ خدا»ی مجید مجیدی و ... آثار خوش ساختی هستند که در این بستر جغرافیایی تولید شدهاند.
همینکه «بی همهچیز» محسن قرایی طبیعت، معماری و روابط اجتماعی این بخش مغفول مانده را محور کار خود قرار داده اتفاق خوبی را رقم زده است. هرچند چگونگی پرداختن به این مناسبات اجتماعی و سیاهنمایی بیش از حد آن جای نقد دارد. این اتفاق خوب فارغ از هر گونه ارزیابی فنی و محتوایی است که در جای خود باید به آن پرداخت. فیلمی که حداقل تا سکانس پایانی آن یک اثر استاندارد است که البته در شیبی ملایم وارد استعارات سیاسی شده و لحن گزنده و ناامیدکننده آن مخاطب را پس میزند.
اتفاق بد
1- با همه تلاش برگزارکنندگان و تمهیداتی که اندیشیده شده بود، شیوهنامههای بهداشتی در برخی بخشهای جشنواره رعایت نشد و یا بهتر بگوییم اصولاً امکان اجرا نداشت. سوای بخش فوتوکال که ناگزیر با تجمع و درهم فشردگی عکاسان همراه بود، باید به بیاعتنایی برخی عوامل فیلم هم اشاره کرد که گویا فراموش کرده بودند شبح شوم کرونا هنوز در همه جای پایتخت جولان میدهد و برج میلاد هم بنایی است در دل همین شهر!
بیشتر بخوانید:
گزارش تصویری: اولین روز برگزاری سی و نهمین جشنواره فیلم فجر
دیروز هم تصاویر و فیلمهایی خوش و بش عوامل فیلمها با همکاران و مهمانان منتشر شد که در آن نشانی از شیوهنامهها نبود. شاید مشهورترین نمونه دیدار و احوالپرسی عادل فردوسیپور و پرویز پرستویی پیش از آغاز فیلم «بی همهچیز» بود. روز اول جشنواره در بحث رعایت پروتکلهای بهداشتی نمره قبولی نگرفت.
2- علی انصاریان که برای پرسپولیسیها نماد تعصب و غیرت بود و به سماجت در نبردهای تنبهتن در مستطیل سبز شناخته میشد، این روزها روی تخت بیمارستان با بیماری کرونا دست و پنجه نرم میکند. نکته غمانگیز ماجرا هم اینجاست که هنوز از درگذشت رفیق قدیمیاش مهرداد میناوند خبر ندارد و توصیه پزشکان معالج هم این است که همچنان در این بی خبری تلخ باقی بماند. در چنین شرایطی حضور کوتاه و متفاوت او در فیلم معمولی «رُمانتیسم عماد و طوبا» باز هم نامش را برسر زبانها انداخت. هرچند که یک یادآوری غمانگیز بود و جز دعا و آرزوی سلامتی کاری از دست مخاطبان این فیلم و عوامل سازنده آن بر نمیآمد.
غافلگیری
بازی خوب و پرانرژی باران کوثری در یک نقش مکمل با گریمی سنگین در «بی همه چیز» و البته موسیقی متن و فیلمبرداری درخشان آن.
ستاره
نداشتیم! یعنی در روز اول ستارهای که بدرخشد و ماه مجلس شود نداشتیم. از «رُمانتیسم عماد و طوبا» که اصلاً نباید انتظاری داشت. «بی همهچیز» همه اگرچه ساختاری قوی و بازیهای یکدستی داشت، اما برای اطلاق نام ستاره به یکی از عوامل یا بازیگران شاید آن هنوز زود باشد.
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/