صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

یادداشت علیرضا داوودنژاد برای شهید محسن فخری‌زاده/ پستی که سه بار توسط اینستاگرام حذف شد + متن

علیرضا داوودنژاد درباره سانسور فضای مجازی نسبت به حذف مطالب راجع به شهید فخری‌زاده نوشت؛ تا به حال اینستاگرام سه بار تصویر شهید محسن فخری‌زاده را همراه با متن از صفحه من حذف کرده است. اگر این عمل سانسور نیست پس چیست؟
کد خبر : 544437

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، علیرضا داوودنژاد کارگردان باسابقه سینما در صفحه مجازی خود با اشاره به مطالب خود درباره شهید محسن فخری‌زاده دانشمند هسته‌ای کشورمان و حذف چند باره آن توسط اینستاگرام نوشت؛


«تا به حال اینستاگرام سه بار تصویر شهید محسن فخری‌زاده را همراه با متن زیر از صفحه من حذف کرده است. اگر این عمل سانسور نیست، پس چیست؟»


در متنی که این فیلمساز نوشته آمده است:


«مملکتی که بنیه دفاعی قوی نداشته باشد باید بازی را واگذار کند، ولی اگر بخواهد در بازی اثر گذار باشد، باید بنیه دفاعی قوی و توان باز دارندگی مناسب داشته باشد و دستیابی به این بنیه و توان معمولاً با مقاومت و کارشکنی قدرت‌هایی که از پیش توان بازدارندگی دارند مواجه می شود.


به مادر بزرگم گفتم می‌خواهم مخترع بشوم، گفت هرگز به دنبال چنین چیزی نباش مادر جان چون سر راه مخترعان چاه می کنند و در آن نیزه می‌کارند و روی آن را با خاک می‌پوشانند تا آن‌ها در حالی که به اختراع خود فکر می‌کنند در آن چاه بیفتند و تکه پاره شوند. ناگفته نماند که او عاشق «هزار و یک شب بود» و اغلب اوقاتش را با رمان‌های مفصلی نظیر «به سوی رم» و «ده نفر قزلباش» می‌گذراند.



خلاصه اگر این روزها بر سر راه مردمان دانا و توانا و مبتکر این سرزمین که به هر نحو دنبال تقویت بنیه دفاعی مملکت هستند، چاه آتشین می‌کنند و بر آن‌ها نیزه گلوله می‌بارند این همان داستان مادر بزرگ است که از دیروزها ادامه داشته و بالاخره اگر به دست امروزی‌ها برای آن چاره‌ای اندیشیده نشود خواه‌ناخواه در فرداها نیز همچنان ادامه پیدا می‌کند و برای فرزندان این سرزمین تکرار خواهد شد.»


انتهای پیام /4143/


انتهای پیام/

ارسال نظر