دعاهای امام سجاد علیهالسلام؛ درس تقوا و اخلاق
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ 25 ماه محرم، بنا به روایتی سالروز وفات امام چهارم سیدالساجدین علیهالسلام است. آن بزرگوار، تقریباً 34 سال بعد از حادثه کربلا، زندگی کرد و این زندگی از همه جهات از زندگیهای پر از درس است.
آن امام بزرگوار، بعد از حادثه عاشورا که ضربه عظیمی بر پیکر اسلام ناب بود، ایستاد و مانع از ویرانی بنای دین شد. اگر تلاشهای امام سجاد علیهالسلام نبود، شهادت امام حسین علیهالسلام ضایع میشد و آثار آن نمیماند. نقش امام چهارم در این باره عظیم است. در زندگی امام سجاد، کارهای بزرگی وجود دارد که یکی از آنها، اصلاح اخلاق و تربیت و تهذیب جامعه اسلامی است.
بهیقین بخش مهمی از مشکلات اساسی دنیای اسلام که به فاجعه کربلا انجامید، ناشی از انحطاط و فساد اخلاق مردم بود. اگر مردم از اخلاق اسلامی برخوردار بودند، یزید و ابنزیاد و عمر سعد و دیگران نمیتوانستند آن فاجعه را بیافرینند. اگر مردم پست نشده و به خاک نچسبیده بودند و از ارزشها دور نشده بودند و زشتیها بر آنها حاکم نبود، حکومتها گرچه فاسد و بیدین و جائر باشند، نمیتوانستند مردم را به فاجعه عظیم کشتن پسر پیغمبر و پسر فاطمه زهرا سلاماللهعلیها وادار کنند.
یک ملت، وقتی منشأ مفاسد میشود که اخلاق او خراب شود. این واقعیت تلخ را امام سجاد علیهالسلام در چهره جامعه اسلامی یافت و خواست این زشتی را پاک کند و اخلاق را نیکو گرداند؛ بنابراین دعاهای امام سجاد در «صحیفه سجادیه» مثل دعای «مکارمالاخلاق» و سایر دعاها، دعاست؛ اما درس معارف، تقوا و اخلاق است.
درس تقوا از دعای مکارم الاخلاق
وقتی گفته میشود تقوا، ذهن متوجه محرمات و واجباتی مانند نماز، روزه، دروغ نگفتن میشود که البته مهم است؛ اما تقوا ابعاد دیگری هم دارد که از آن غفلت میشود. در دعای شریف مکارم الاخلاق دعای بیستم از صحیفه سجادیه در توضیح ابعاد تقوا آمده است: «اللّهم صلّ علی محمّد و اله و حلّنی بحلیة الصّالحین و البسنی زینة المتّقین»؛ که پروردگارا! مرا با زیور صالحان زیور بده و با لباس متقیان ملبس کن.
امام درباره اینکه لباس متقیان چیست؟ میفرماید: «فی بسط العدل»؛ گستردن عدالت، «و کظم الغیظ»؛ فرو بردن خشم، «و اطفاء النّائرة»؛ فرونشاندن آتشهایی که بین افراد جامعه برمیافروزند، «و ضمّ اهل الفرقة»؛ گردآوردن افرادی که جدا شدند و «و اصلاح ذات البین»؛ ایجاد ائتلاف بین برادران مؤمن، برادران مسلمان؛ به جای آتشافروزی، خبرچینی و به جان یکدیگر انداختن، اصلاح ذاتالبین کنند ازجمله اقدامات متقیان بود که همه این مسائل در زمان حال هم است.
گستردن عدالت، بالاترین تقواست
گستردن عدالت قضائی، اقتصادی، گزینشی، تقسیم منابع و فرصتها و جغرافیایی همه نیازهای جامعه بوده و گستردن عدالت، بالاترین تقواست. رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله در روایتی میفرماید: یک ساعت به عدالت رفتارکردن بهتر از 70 سال عبادت است؛ که شبهایش را بیدار و روزهایش را روزهدار باشد و یک ساعت حکم به ظلم کردن نزد خدا از گناهان 60 سال سختتر و بزرگتر است.(عَدْلُ سَاعَةٍ خَیرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِینَ سَنَةً قِیامٍ لیلها وَ صِیامٍ نَهَارُهَا وَ جَوْرُ سَاعَةٍ فِی حُکمٍ أَشَدُّ وَ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الْمَعَاصِی سِتِّینَ سَنَة (بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج ۷۲، ص ۳۵۲؛)
فروبردن خشم مقابل دوستان مراد است. مقابل دشمنان باید غیظ داشت؛ خشم مقابل دشمنی که با هویت و موجودیت ما مخالف بوده، خشم مقدس است؛ اما در جمع مؤمنان، خشم و عصبانیت نباید باشد. تصمیمگیری با خشم، حرف زدن با خشم، کارکردن با خشم مضر بوده و غالباً دچار غلط و اشتباه است. جلوگیری از خشمی که موجب انحراف و خطای در فکر و عمل میشود، یکی از موارد تقواست.
بعضی در کشور آتشافروزی سیاسی و جناحی میکنند. گویی برای این کار مأموریت دارند و افرادی، اشخاص جناحهای مختلف را به جان هم میاندازند؛ گویی از آتشافروزی خوششان میآید؛ این خلاف تقواست. تقوا: «اطفاء النّائرة» است. همچنان که در محیط مادی آتشافروزی را باید اطفاء کرد، در فضای انسانی و معنوی و اخلاقی هم آتشها را باید مهار و اطفا کرد.
جذب حداکثری، دفع حداقلی بر معیار و میزان، اصول و ارزشها همان گردآوردن افرادی که جدا شدند، است. انسانها از لحاظ ایمان در یک حد نیستند. نباید ضعیفالایمان را دفع کرد، نباید فقط به قویالایمانها نظر داشت؛ ضعفا را هم باید در نظر داشت. کسانی که خود را قوی میدانند، آن کسانی را که ضعیف میدانند، مراعات کنند، دفع نکنند. آن کسانی که جزء مجموعه هستند؛ اما بر اثر اشتباه و غفلت، جدا افتادند، آنان را با خود بیاورند، نصیحت کنند، راه را نشان بدهند، آنها را برگردانند. اینها مسائل اساسی تقواست.
فرازی از دعای صحیفه سجادیه:
وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ فاش کردن نیکی
وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ، پوشیدن عیبها
وَ لِینِ الْعَرِیکةِ وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ نرمخویی و فروتنی
وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، نیکسیرتی
وَ سُکونِ الرِّیحِ، بیرون راندن باد غرور از سر
وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، خوشخویی
وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، سبقت در فضیلت
وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ ایثار در بخشش
وَ تَرْک التَّعْییرِ و الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، و دم فروبستن از عیب دیگران و ترک افضال در حق کسی که درخور افضل نباشد
وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، گفتن سخن حق، هر چند دشوار بود
وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی
اندک شمردن نیکیهای خود در کردار و گفتار هر چند بسیار بود
وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی
بسیار شمردن بدیهای خود در کردار و گفتار هر چند اندک بود.
وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ ...
ای خداوند، این صفات را در من به کمال رسان به دوام طاعت خود و همسویی با جماعت مقبول و دوری از بدعت جویان و پیروان باورهای مجعول...
امانالله علیمرادی نماینده مردم استان کرمان در مجلس خبرگان رهبری و رئیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد رفسنجان
انتهای پیام/4121/4062/
انتهای پیام/