صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۰ - ۲۹ مرداد ۱۳۹۹
آنا گزارش می‌دهد؛

محدودیت‌ها در نوآوری/ هیچ چارچوبی برای نوآوری وجود ندارد

دستیابی به بهترین ایده‌ها ممکن نیست مگر درک کنید که هیچ چارچوبی برای نوآوری وجود ندارد.
کد خبر : 509111

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا-هانا حیدری؛ نوآوری به معنای حل کردن مشکلات و چالش‌های دشوار است. اغلب تیم‌ها و افرادی که به دنبال راه و روشی نوآورانه برای حل چالش‌های جدید هستند، با توصیه‌ای کلیشه‌ای مواجه می‌شوند: خارج از چارچوب فکر کن! حالا این توصیه تبدیل به شعاری در دنیای کسب‌وکار شده است.


تفکر خارج از چارچوب چیست؟


تفکر خارج از چارچوب، فکر کردن خارج از جعبه یا تفکر خارج از جعبه استعاره‌ای است به معنی فکر کردن به روشی متفاوت، غیرمعمولی، مبتکرانه یا از جنبه‌ای متفاوت. این اصطلاح در دهه‌ ۱۹۷۰ توسط جی. پی. گولفورد، محقق و روانشناس، ابداع شد که در حوزه خلاقیت مطالعه و پژوهش می‌کرد. وی از مراجعه‌کنندگان می‌خواست پازل ۹ نقطه‌ای را تنها با کشیدن چهار خط و بدون برداشتن قلم از روی کاغذ حل کنند که نیاز به تفکر جانبی داشت.


این روزها بسیاری با این پازل و روش حل آن آشنا هستند. به طور معمول وقتی فردی برای نخستین بار تلاش می‌کند تا این پازل را حل کند، شروع به کشیدن خطوط فرضی درون چارچوب می‌کند اما راه‌حل درست، کشیدن خطوط خارج از  چارچوب 9 نقطه است. در مراحل اولیه، بسیاری از مراجعه‌کنندگان گولفورد، راه‌حل‌های ممکن را با تمرکز به داخل چارچوب محدود می‌کردند که این امر باعث سانسور شدن افکارشان می‌شد.



محدودیت تخیلی و توهم کوری


با وجود این که محدودیت و ممنوعیتی برای پیدا کردن راه‌حلی فراتر از چارچوب 9 نقطه‌ای وجود نداشت اما بسیاری از افراد قادر به دیدن فضای سفید ورای مرزهای این چارچوب نبودند. تنها 20 درصد از افراد قادر به شکستن حصار توهمی و ورود به فضای سفیدی بودند که اطراف چارچوب 9 نقطه‌ای را فراگرفته است.


تقارن، سادگی و زیبایی راه‌حل و این واقعیت که 80 درصد از مراجعه‌کنندگان قادر به دیدن ورای مرزهای تخیلی چارچوب نبودند، باعث شد که گولفورد به این نتیجه برسد: برای خلاقیت باید تفکر خارج از چارچوب داشت. این ایده به سرعت فراگیر شد و یک شبه‌جمعیت بزرگی از معلمان و مدرسان خلاقیت به وجود آمدند که آماده آموزش «تفکر خارج از چارچوب» بودند.



شعاری که کسب‌وکار مدرن را می‌گرداند


حتی با گذشت ده‌ها سال، استعاره «تفکر خارج از چارچوب» همچنان در کسب‌وکار، روانشناسی، هنرهای خلاقانه و حوزه‌های بسیار دیگری به کار می‌رود و از جمله استراتژی‌های منطقی و ایده‌آل برای توصیه به افراد و تیم‌هایی به کار می‌رود که به دنبال ایده جدیدی هستند. با این حال مشکل اینجاست که این شعار تنها یک شعار است و کاربردی ندارد؛ چراکه تله‌ ذهنی ناخواسته‌ای ایجاد می‌کند که فرد را محدود کرده و مانع از دیده شدن احتمالات و پتانسیل‌ها می‌شود.


از مرزها فراتر بروید


یکی از نتایجی که می‌توان از تحقیقات گولفورد گرفت، این است که افراد شرایط محدودیت‌کننده‌ای را برای تفکرشان در نظر می‌گیرند در حالی که در شرایط واقعی چنین محدودیت‌هایی وجود ندارد. این محقق در پازل خود از 9 نقطه‌ استفاده کرده و بسیاری از افراد گمان می‌کنند که این نقاط یک چارچوب را تشکیل می‌دهد. بدین ترتیب سخت تلاش می‌کردند تا مشکل را در مرزهای این چارچوب حل کنند. در حالی که شرایط چنین نبود و محدودیتی وجود نداشت، درواقع تمام این محدودیت‌ها توسط خود فرد اعمال می‌شود.


وقتی فرد با ذهنیت «تفکر خارج از چارچوب» به سراغ حل چالشی می‌رود، بر این باور است که چارچوبی در این میان وجود دارد. این گمان بی‌ضرر به نظر برسد اما این تفکر باعث ایجاد محدودیت و مرز می‌شود و بسیاری از پتانسیل‌ها و احتمالات حذف می‌شوند.



چارچوب‌ها را حذف کنید


برای درک بهتر این موضوع فرض کنید که سه نفر در یک ماشین نشسته‌اند و می‌خواهند از تهران به مشهد بروند، سریع‌ترین راه برای آنها چیست؟ برخی از افراد بهترین مسیر را روی نقشه مشخص کنند، برخی دیگر عواملی چون ترافیک، استراحت و... در نظر می‌گیرند و برخی نیز رانندگی کردن نوبتی را توصیه می‌کنند تا با کمترین توقف به مقصد برسند.


همه این‌ ایده‌ها خوب هستند اما این واقعیت که این سه نفر در یک ماشین هستند نظریه‌های خلاقانه را محدود می‌کند. ماشین در این مثال مصداق چارچوب است. سریع‌ترین راه برای رسیدن به مشهد این است که با ماشین به فرودگاه بروید با سوار هواپیما شوید.



به ورای چارچوب گام بگذارید


ممکن است تاکنون متوجه نشده باشید اما اطراف شما پر از چارچوب‌های مختلف است. به شما یاد داده‌اند که چه چیزی ممکن و چه چیزی غیرممکن است. از ابتدا به شما گفته‌اند که انجام هر کار جدید و متفاوتی چه خطرات و پیامدهایی دارد. به احتمال زیاد یکی از نخستین درس‌هایی که در کودکی یاد گرفته‌اید این است که داخل خطوط را رنگ‌آمیزی کنید. تمام این موارد چارچوب‌ هستند.


اگر کسی در زمان رنگ‌آمیزی به شما نگفته بود از خطوط بیرون نزن، شاید انتخاب دیگری می‌کردید و تمام صفحه را رنگ می‌کردید. بنابراین از این پس سعی کنید چارچوب‌های فرضی اطرافتان را شناسایی کنید و از آنها فراتر بروید. درواقع برای رسیدن به خلاقیت ابتدا باید طرز فکر چارچوبی خود را کنار بگذارید.


انتهای پیام/4021/پ




انتهای پیام/

ارسال نظر