هدیه متفاوت به مدافعان سلامت/ با سرود میتوان برای بچهها الگوسازی کرد +فیلم
به گزارش خبرنگار حوزه موسیقی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، اجرای سرود را میتوان یکی از بهترین شکلهای انتقال معنای توأم با ایجاد شور و هیجان دانست. تولید صفر تا صد سرود، یکی از فعالیتهایی است که از ابتدای انقلاب اسلامی برکات خاصی به همراه داشته است. اما استفاده از هنر سرود در روزهای قرنطینه کرونایی، توانست موجی از شور و نشاط اجتماعی را برای مردم به ارمغان بیاورد. در شهر یزد، گروه سرود «عاشقان ولایت» تلاش کردند تا از این فرصت حداکثر استفاده را ببرند. گفتگوی مفصل با ابوالفضل کرمانینسب؛ مسئول این گروه سرود، محمد دشتی؛ مسئول فرهنگی و ابوالفضل احمدی؛ مسئول پشتیبانی گروه را در ادامه میخوانید:
آنا: چه اتفاقی افتاد که به فکر ساختن سرود برای نوجوانان افتادید؟
کرمانینسب: سرود یک مسئله ذاتی است. با پوست و گوشت بچهها آمیخته میشود و شعرها برای آنها شخصیت میسازد. اگر ما امروز راجع به شهید سلیمانی سرود میخوانیم، قرار است فردا راه حاج قاسم را ادامه بدهیم. حضرت آقا در سال ۹۳ در جمع برگزارکنندگان یادواره شهدای سمنان گفتند: «بسیار مهم است سرودی ساخته شود که ذکر لب بچهها در راه کوچه و مدرسه بشود». ما از آنجا فهمیدیم که سرود یک هنر انقلابی است ولی رو به فراموشی است. اصلا کسی به سرود توجهی نداشت. در مدارس مثل یک جسد بیروح از یک جشنواره به جشنواره دیگر منتقل میشد. آن هم با ملودی و سبکهای تکراری. لذا تصمیم گرفتیم ورودی جدی به عرصه سرود داشته باشیم. البته گروه سرود ما سابقهای ۳۰ ساله دارد. شهدایی همچون مجید دشتی و یا شهید درهشیری و شهید انتظاری در همین گروه سرود عاشقان ولایت پرورش پیدا کردند.
گروههای سرود در کشور خیلی غریباند. زمانی که تصمیم گرفتیم پا به عرصه سرود بگذاریم، انقلابیهایی که برای سرود ارزش قائل باشند، خیلی کم بودند. الان هم کم هستند، چون از هر دو طرف مورد کملطفی قرار میگیرند. یک طرف خودیها میگویند این کارها حرام است، انجام ندهید. جماعت روشنفکر هم میگویند این جماعت آخوند هستند و خطر دارند. مذهبیها میگویند شما مطرب شدید و باز دیگرانی هستند که میگویند شما وابسته نظام هستید. هر دو طرف طردمان میکنند.
آنا: به جز کار سرود مجموعه شما چه فعالیتهای دیگری برای نوجوانان انجام میدهد؟
محمد دشتی: ما برای بچهها کلاسهای مختلفی برگزار میکنیم. از جمله نویسندگی، کارگردانی، تصویربرداری، شعر، گریم، تفسیر قرآن و حلقههای معرفتی. ما یک مجموعه خروجیمحور هستیم یعنی اگر بخواهیم سرود بسازیم، باید شاعر داشته باشیم. اگر بخواهیم نماهنگ بسازیم، لازم است تصویربردار و کارگردان و تدوینگر و گریمور باشد. احساس نیاز شد که پیشزمینهها را داشته باشیم تا بتوانیم قوی ورود کنیم.
کرمانینسب: اول سرودهایی را که مجموعههای دیگر تولید کرده بودند میخواندیم. اولین تولیدمان یک تجربه گرانبها و سخت برای ما بود. با یک نفر صحبت کردیم که یک کار درباره امام رضا (ع) برای ما تولید کند. یک هزینه سنگینی از ما گرفت و ما سرودی راجع به امام رضا (ع) ساختیم. این کار را با افتخار بردیم صداوسیما به تهیهکننده نشان دادیم. وقتی گوش کرد، با تعجب گفت متوجه نشدید این سرود سبک ترانه طاغوتی دارد؟ لااقل شعرش را عوض میکردید. رفتیم بررسی کردیم که فهمیدیم دقیقاً سبک و ملودی یک ترانه طاغوتی را دارد. فقط شعر کمی تغییر کرده است.
آنجا بود که فهمیدیم باید سرود را بسازیم. تنها نباید سرود خواندن باشد. چون الان دیگر همه سرود میخوانند. این شد که ما برای هر اجرا ۵ سرود آماده میکردیم. دوتایش کشوری بود و سه تای دیگر آهنگ و ملودی و شعرش ساخت خودمان بود. در پایان هم دعای فرج امام زمان (عج) را میخواندیم. به لطف خدا قصد داریم پیرو فرمایش رهبری مبنی بر رزمایش مواسات و همت مومنانه، برای اتفاقاتی که مردم در این زمینهها رقم زدند هم نماهنگی بسازیم.
آنا: در نماهنگ صحنههایی وجود دارد که بچهها ماسک زده و اشارههایی برای رعایت پروتکلهای بهداشتی هم وجود دارد؛ هدف و انگیزه شما برای کار در این شرایط چه بود؟
احمدی: از طرفی مردم در قرنطینه بودند و اتفاق خاصی نبود که شور و نشاط به آنها بدهد. از طرفی اعیاد نیمه شعبان بود و باید کاری انجام میشد. میخواستیم هم شور و نشاط به خانههای مردم برود و هم حرمت این اعیاد حفظ شود. اینجا بود که فکر کردیم هنر سرود میتواند ما را به هر دوی این اهداف برساند.
کرمانینسب: انگیزه ما از آنجا ایجاد شد که دیدیم کادر درمانی در خط مقدم این جبهه در حال فدا کردن جانشان هستند. حتی حضرت آقا از پرستاری که عروسیاش را عقب انداخته بود، تشکر کرد. همین باعث شد تصمیم بگیریم ما هم در قالب یک نماهنگ از کادر درمانی تشکر کنیم. تماس گرفتیم با آقای محمدصادق آتشی و خواستیم یک شعر برای تشکر از مدافعان سلامت آماده کند. بعد تنظیم کار را آقای هادی کولیوند انجام داد. برای ساخت نماهنگ و تدوین از آقای عباس مهرآبادی کمک گرفتیم. فیلمبردار هم آقای حمید دشتی بودند که فداکاری کرد و وارد بخش کرونایی بیمارستان شد تا تصاویر را برای ما آماده کند.
به این ترتیب بود که نماهنگ فرشتههای نجات ساخته شد. انتشار این نماهنگ، بازخورد عجیبی داشت و موجی از تشکر به دنبال ساخت این کلیپ آمد. از پیج وزارت بهداشت و ستاد مبارزه با کرونا بگیرید تا تلویزیون و صفحه رسمی سفارت ایران در لبنان. شبکه پویا، افق و شبکه استانی یزد مرتب پخش میکردند.
آنا: بازخوردهای خارج از ایران چطور بود؟
کرمانینسب: بنده به همراه تعدادی از دوستان سال گذشته برای بازدید از مجموعههای فرهنگی کشور لبنان، به آنجا رفتیم. هدف این بود که در کنار آشنایی، زیرساخت و نحوه ارتباطگیری برای نشر محتوای تولیدی خودمان در کشور لبنان را فراهم کنیم. بعد تولید نماهنگ فرشتههای نجات، به نماینده فرهنگی سفارت فرستادم که در صفحه سفارت منتشر کرد. با توجه به اینکه موضوع این اثر، کادر درمان است و شامل تمامی کادر پزشکی دنیا میشد، از جامعةالمصطفی برای ترجمه زیرنویس به انگلیسی در حال کمک گرفتن هستیم که انشاءالله بهزودی منتشر میشود.
اقدام بعدی در راستای حرکتی بود که بچههای گروه سرود تهران در روز ولادت امام حسین(ع) انجام دادند. وقتی حضرت آقا از این گروه سرود تقدیر کردند، گفتیم بچهها حالا نوبت ماست. ما باید این خط را ادامه دهیم. اولین کارمان با جبهه فرهنگی و بچههای سپاه، دو روز مانده به نیمه شعبان رفتیم مجتمعهای میدان امام علی(ع). یک ماشین آتشنشانی برداشتیم و بچهها روی ماشین آتشنشانی، سرودها را میخواندند.
کار دیگر ما اجرا در مجموعه آپارتمانهای مسکن مهر بود که با همکاری هیئت شهدای گمنام، بچههای مسجد الزهرا (س)، پایگاه شهید قهاری سعید و شهرداری حمیدیا انجام شد. در مجموع ۱۲ مجتمع را رفتیم و حسن ختام اجرا در پشت بام مسجد الزهرا (س) برای همه مجتمعها بود که یک صحنه دلنشین ایجاد شد.
آنا: خانوادههای بچههایی که در اجرای سرود با شما بیرون میآمدند و تردد داشتند نگرانی و دغدغه سلامت فرزندانشان را نداشتند؟
محمد دشتی: ما بچههایی را که اعضای خانوادهشان بیماری زمینهای داشتند و یا با پدربزرگ و مادربزرگ زندگی میکردند، شناسایی کردیم و در اجرای سرود از آنها استفاده نکردیم. به خانوادههای سایر بچهها هم اطمینان دادیم که پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنیم. برای بچهها ماسک و دستکش تهیه کردیم. قبل و بعد از هر اجرا، دستهای بچهها و میکروفون را ضدعفونی میکردیم. در اجراها هم فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت میکردیم. شکر خدا مشکلی هم پیش نیامد.
کرمانینسب: خانوادههای بچهها به مجموعه اعتماد دارند. بعد از تقدیر رهبری از گروه سرود بچههای تهران، یکی از خانوادهها به ما پیام دادند که حضرت آقا از این اقدام تقدیر کردند، شما نمیخواهید برای یزد این کار را انجام دهید؟
آنا: عکسالعمل مردم در مواجهه با این کار چطور بود خاطره خاص و ویژهای از دوران تولید تا بعد انتشار دارید؟
کرمانینسب: عکسالعمل مردم خیلی خوب بود. برای ما در حین اجرا گل میآوردند. یا مثلا در اینستا فیلم و عکس منتشر میکردند و صفحه اینستاگرام ما را منشن میکردند.
وقتی دیدم موقع خواندن سرود امام زمان، بعضی از مردم گریه میکنند و یا هنگام قرائت دعای فرج همه دستهایشان را بالا میآورند، خیلی خوشحال شدم. ما موفق شدیم مردم را در آن شرایط متوجه امام عصر(عج) کنیم. میدانستیم در آن مجتمعها همه نوع آدمهایی ساکن هستند. شاید بودند کسانی که اصلا نمیدانستند آن روز تعطیلی نیمه شعبان است و دیش ماهوارههایشان معلوم بود، ولی همراهی میکردند. دست میزدند و دعای «عَظُمَ البَلا...» را میخواندند.
محمد دشتی: یک خاطره جالب بگویم. داشتیم در یک مجتمع اجرا میکردیم. صدا با باند به بقیه مجتمعها میرسید. وسط اجرا دیدم یک پیرمرد حدود هفتادساله که ساکن مجتمع دیگری بود، از دیوار مجتمع آمده بود بالا و سر دیوار ساختمان ایستاده بود و کار بچهها را نگاه میکرد و دست میزد. ما در اجرای آپارتمانها با همه نوع مخاطبی برخورد کردیم. به عنوان مثال در حین اجرا دیدیم یک آقایی پشت پنجره خانهاش ایستاده و در حال دست زدن است. فکر کردیم مثلاً یک عروسک کنارش هست. وقتی با دقت نگاه کردم، دیدیم سگش را در بغل گرفته است!
احمدی: از اهالی یکی از مجتمعها، هنگام خواندن دعای فرج خیلی گریه میکرد. آنجا حس عجیبی به من دست داد و خدا را بابت اثرگذاری این اتفاق شکر کردم.
انتهای پیام/4028/پ
انتهای پیام/