درخشش ژاله صامتی این بار در تلویزیون/ بازیگری که با کولهباری از تجربه به قاب کوچک بازگشت
به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سریال «زیرخاکی» به عنوان سریال ماه رمضان شبکه اول سیما از شب گذشته پخش خود را آغاز کرده است. کارگردانی این مجموعه تلویزیونی به عهده جلیل سامان و تهیهکنندگی آن نیز به عهده رضا نصیرینیا است.
اگرچه در چند روز گذشته پخش یا عدم پخش زیرخاکی تحت تأثیر یکسری حواشی قرار گرفته بود، اما سرانجام با اعلام مدیر گروه فیلم و سریال مرکز سیما فیلم «زیرخاکی» به آنتن رسید.
شب گذشته از جمع بازیگران اصلی این مجموعه تلویزیونی، شاهد بازی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی بهعنوان زوج اصلی داستان بودیم. پژمان جمشیدی که کار خود را در تلویزیون با مجموعه «پژمان» بهعنوان یک اثر طنز آغاز کرده بود، در ادامه با حضور در مجموعه «دیواربهدیوار» خود را بهعنوان یک بازیگر طنز تلویزیونی تثبیت کرد. او حالا پس از تجربه چند نقش طنز در سینما (تگزاس 1 و2 و خوب بد جلف 1و 2) و البته چندین نقش جدی دیگر، ایفاگر نقش اصلی سریال زیرخاکی یعنی فریبرز (فری خاکی) شده است.
امّا در کنار پژمان جمشیدی که در ششهفت سال گذشته با سرعتی شگرف توانست تواناییهای خود را در عرصه بازیگری به اثبات برساند، باید به دیگر بازیگر اصلی این سریال یعنی ژاله صامتی اشاره کرد.
صامتی با تحربه 25 سال حضور در قاب تلویزیون، صحنه اجرا و پرده سینما، درحالی نقش پریچهر (همسر فریبرز) را ایفا میکند که به جز نقش نسبتاً کوتاهی در سریال «نفس» جلیل سامان که در سال 1396 از تلویزیون پخش شد، از سال 1380 (سریال کارگاه شمسی و مادام به کارگردانی مرضیه برومند) در تلویزیون حضور فعالانهای نداشته است.
این در حالی است که او در سالهای دهه هفتاد یکی از بازیگران نسبتاً پرکار تلویزیون بود. یحیی و گلابتون، فردا دیر است، سایهبهسایه (نسخه تلویزیونی)، فکر پلید، آژانس دوستی، هتل، این زمینیها و مجتمع مسکونی فرخ و فرج از آثار تلویزیونی بازیگری است که امسال 48 سالگی خود را جشن میگیرد.
صامتی در این دو دهه اما در سینما گامبهگام استانداردهای بازیگری خود را ارتقا بخشید. او کار خود را در سال 1372 با فیلم «دت یعنی دختر» ابوالفضل جلیلی آغاز کرد و یک سال بعد در فیلم «دشت ارغوانی» نادر مقدس بازیگری نقش اول را تجربه کرد. بازی در فیلم «سایه به سایه» علی ژکان به عنوان یک اثر پلیسی و معمایی گوشههایی از تواناییهایی او را نشان داد.
از جنوب تا شمال، خفاش، آخرین نبرد، فرار مرگبار، مربای شیرین و گیلانه آثار دیگری بودند که او در سالهای پایانی دهه هفتاد تا نیمههای دهه هشتاد در آنها ایفای نقش کرد؛ نقشهایی که احتمالاً مخاطبان و علاقهمندان سینما خاطره چندانی از آنها در ذهن نداشته باشند.
اما صامتی از نیمه دوم دهه هشتاد با انتخابهایی درست و البته بازیهایی مؤثر و بهاندازه، توانست به تدریج به بازیگری دارای جایگاه در سینمای ایران تبدیل شود. قاعده بازی، رفیق بد، ضدگلوله، عصر یخبندان، نیش زنبور و دراکولا فیلمهایی بودند که صامتی در آنها به عنوان نقش مکملهای مهم و تأثیرگذار در روند داستان، بازیهای خوبی به نمایش گذاشت.
اگرچه در یک نگاه کلی او در اغلب این فیلمها (ضدگلوله، رفیق بد، نیش زنبور و دراکولا ) ایفاگر نقش زنان سنتی، جنوب شهری و عموماً زجرکشیده و علاقهمند به خانه و خانواده بود، اما هر کدام از این شخصیتها دارای کدهای مستقلی بودند که صامتی به خوبی توانست آنها در اجرا از هم منفک کند.
صامتی از نیمه دوم دهه هشتاد با انتخابهایی درست و البته بازیهایی مؤثر و بهاندازه، توانست به تدریج به بازیگری دارای جایگاه در سینمای ایران تبدیل شود
اما درخشش اصلی صامتی در چند سال اخیر در فیلم «درخونگاه» سیاوش اسعدی رقم خورد که وی در آن نقش مادر شخصیت اصلی داستان ( رضا/ امین حیایی) را با قدرت و توانایی مثالزدنی خود ایفا کرد.
او توانست اندوه درونی و ترس این زن زجرکشیده را در کنار علاقه به پسر تازه از سفربازگشته خود با ترس از برملاشدن رازی بزرگ به خوبی در نقش خود منعکس کند. صامتی برای این نقش، نامزد دریافت سیمرغ نیز شد، اما درنهایت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن به الناز شاکردوست برای فیلم «شبی که ماه کامل شد» رسید.
بسیاری از مخاطبان و منتقدان معتقد بودند که اگر فیلم «درخونگاه» به جای جشنواره سی و هفتم، سال گذشته و در جریان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده میشد، صامتی با فاصلهای قابلتوجه از سایر نامزدها برنده سیمرغ بلورین میشد.
سال گذشته فیلم «پسرکشی» محمدهادی کریمی با نقشآفرینی درخشان او در فهرست فیلمهای ذخیره جشنواره فیلم فجر قرار داشت. فیلمی که به خاطر دیر رسیدن «خورشید» مجید مجیدی به جشنواره قرار بود به بخش مسابقه اضافه شود که درنهایت این اتفاق نیفتاد و پسرکشی جز چند اکران محدود( از جمله اکران دقیقه نودی برای اهالی رسانه) آن طور که شایستهاش بود دیده نشد.
باوجود همین محدودیت نمایش، همگان به درخشش دوباره صامتی بر پرده سینما و ارائه یک نقش چندلایه و متفاوت معترف بودند. درخششی که در صورت حضور فیلم پسرکشی در بخش مسابقه و با توجه به بازیهای معمولی سایر نامزدهای سیمرغ بلورین بازیگری زن، میتوانست این بار صامتی را صاحب جایزه جشنواره فیلم فجر کند، اما این اتفاق هم نیفتاد.
اما سریال «زیرخاکی» را میتوان آرودگاه دیگری برای صامتی دانست که او را در جایگاه یک بازیگر توانمند به مخاطبان یادآوری کند. بازیگری که بهخوبی میتواند ظرافتهای زنان میانسال وابسته به طبقه سنتی و بهاصصلاح جنوبشهری را از کار دربیاورد و الیته در ورطه تکرار نیز نیفتد.
روشن است که دیدن یک قسمت از سریال هیچگاه نمیتواند معیار مناسبی برای قضاوت درباره کیفیت نقش آفرینی یک بازیگر باشد اما صامتی در همین یک قسمت نشان داد که تا اینجا از این آزمون موفق بیرون آمده است.
صامتی در همین یک قسمت از سریال «زیرخاکی» بازیهای منعطف، طبیعی و همراه با فراز و فرودهای بهموقع و هنرمندانه از خود ارائه داده است
او در سکانسهای دونفره خود، چه با «رایان سرلک» بازیگر خردسال سریال و چه در مواجهه با «پژمان جمشیدی» با عنوان بازیگر مقابلش یک بازی منعطف، طبیعی و همراه با فراز و فرودهای بهموقع و هنرمندانه ارائه داد. همچون نقش آفرینیهای چندسال اخیر او در سینما نه شاهد اغراقهای بیجهت بودیم و نه جیغ و دادهای اضافه و اعصابخردکنی که معمولاً برخی بازیگران برای ایفای نقش چنین زنهایی به کار میبرند.
او حتی در سکانس پایانی قسمت اول سریال و زمان هجوم مأموران ساواک نیز بازی بهاندازه و مؤثری از خود بروز داد تا بینندگان سریال را برای دیدن قسمتهای بعدی و دیدن فرجام کار پریچهر و فریبرز ترغیب کند.
برای این که ببینیم «پریچهر» میتواند به یک نقش درخشان و نقطهعطف در کارنامه کاری صامتی تبدیل میشود یا نه باید منتظر بمانیم، اما او در همین یک قسمت نشان داد که در سالهای دوری از تلویزیون توانسته است روز به روز به اندوخته بازیگری خود بیفزاید و با کولهباری از تجربهها و ظرافتهای بازیگری،این بار بازی در یک مجموعه طنز خانوادگی- اجتماعی که در اواخر دهه پنجاه می گذرد را تجربه کند.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/