شیوههای غلط استعدادیابی فوتبال ایران را فلج کرده است/ مربیای که تأمین نشود راه دیگری برای امرار معاش مییابد
به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، یکی از مهمترین مشکلات فوتبال ایران در بخش ردههای سنی است. چرخه فوتبال کشور ما در ردههای نونهالان، نوجوانان، جوانان و امیدها معیوب است و این موضوع باعث شده تا شاهد افول ستارهها باشیم. جلال چراغپور یکی از مربیانی است که در ردههای سنی مختلف مربیگری کرده است. وی در گفتگوی مفصلی که با خبرنگار آنا داشت، به تشریح دلایل افت فوتبال ایران و فقدان استعدادیابی صحیح پرداخت.
آنا: چرا چرخه فوتبال ایران دچار ایرادات زیادی است و بهندرت شاهد ظهور استعدادهای جدید هستیم؟
چراغپور: برای اینکه بخواهیم مشکلات فوتبال پایهها را بررسی کنیم، باید ببینیم ریشههای سبز فوتبال کشورمان که همان پایهها هستند و اساس و بنیان این ورزش را میسازند، با چه مشکلاتی مواجه هستند که نمیتوانند درخت تناوری شوند و سالیان درازی خدمت کنند. باید به دقت بررسی کنیم که چرا شیوههای غلط باعث فلج شدن فوتبال ایران در زمینه پیدایش استعدادهای ناب شده است. برداشت شخصی من این است که ما ریشههای سبز را به درستی پرورش نمیدهیم ولی برای آنکه دقیق بدانیم دلایل رشد نکردن فوتبال ایران در ردههای سنی مختلف چیست، باید اجزای چندگانه آن را که اهمّ و فیالاهمّ ندارد، به ترتیب بررسی کنیم. این اجزا همانند زنجیر هستند که به همان اندازه که حلقه وسط زنجیر اهمیت دارد، حلقههای اول و آخر نیز دارای اهمیت هستند و ارزش آنها یکسان است. این اجزا ساختار فوتبال ردههای سنی را ترسیم میکند و میتوان به دقت مشخص کرد که چرا نمیتوانیم رشد قابل قبولی در پیدایش ستارهها داشته باشیم.
مربیان بیتجریه توانایی سازندگی ندارند
آنا: موارد مربوط به رشد نکردن فوتبال ایران را نام ببرید.
چراغپور: اولین موضوع آن است که ما نونهالان و نوجوانان فوتبال کشورمان را به دست کسانی میسپاریم که دارای مدارج و تجربیات لازم نیستند. اینکه بچههای ما در دوران طلایی یادگیری قرار دارند و مربیانی بالای سر آنها قرار میگیرند که مدرک C مربیگری دارند. این دسته از افراد تعدادی نونهال یا نوجوان را جذب میکنند و به آنها آموزش فوتبال میدهند. ما انتظار داریم از دانش اندک آنها بهترین نسل فوتبال تربیت شود.
آنا: در خصوص این مورد بیشتر توضیح دهید.
چراغپور: هیچگاه نمیتوان ماهی پنج کیلویی در حوض کوچک پرورش داد. برای این کار باید استخر عریض و طویلی در اختیار داشته باشیم تا بتوانیم ماهیهای بزرگی پرورش دهیم. ما شغل ایجاد میکنیم و مربیانی که مدرک C دارند را بالای سر فرزندانی قرار میدهیم که اشتیاق زیادی برای یادگیری دارند. آن مربیان دانش کافی ندارند تا بتوانند تمامی آموزشهای لازم را به بچهها یاد دهند. بنابراین در این مورد با مشکلات اساسی مواجه هستیم و کودکان در بهترین دوران یادگیری، زیر نظر معلمانی قرار میگیرند که دانش اندکی در اختیار دارند و البته که تجربه کافی هم ندارند.
کمبود امکانات مانع استعدادیابی میشود
آنا: دیگر موردی که باعث شده فوتبال ایران در بحث استعدادیابی به مشکل بخورد، چیست؟
چراغپور: مرحله دوم، امکانات است. ما امکاناتی که در اختیار فوتبالیستهای نونهال و نوجوان قرار میدهیم قابل قیاس در دیگر کشورها نیست. ما توپ شماره پنج را به سر بچه 9 ساله میزنیم که این موضوع باعث میشود رشد مغزی، اعصاب، کیاسمای چشم و دید او دچار تأثیر منفی شود. بشین و پاشوهایی به نونهالان میدهیم که ممکن است عمر لیگامنت عضلانی او را در آینده کوتاه کند. پس وقتی تمرینات و وسایلی که با آن تمرین میشود، مورد بررسی دقیق علمی قرار نگرفته، ما در همان سالهای اول، عدهای را از چرخه خارج میکنیم که این مسیر هم کاملاً غلط است.
ضمانت پیشرفت نداریم
آنا: سومین مورد در بحث استعدادیابی فوتبال چیست؟
چراغپور: عامل سوم آنتروپومتریک است. این لغت به معنای مناسب بودن اعضا و اندامهای بدن با ورزشی است که قرار است انجام شود. هر ورزشی اندام و عضلات مخصوص به خودش را دارد. بعضی از ورزشها برای آنکه نسل مورد نظر به اوج آمادگی برسد، سدهای مهمی دارد. بچهها از کودکی به کشتی و تکواندو میروند، شاید موفق باشند یا نباشند اما ضمانتی برای فوتبال وجود ندارد.
آنا: منظورتان از ضمانت چیست؟
چراغپور: بچهای که قصد دارد تبدیل به بازیکن بزرگی شود، باید محدودیت غذایی و نژادی او در نظر گرفته شود. در تمامی ورزشها، مسئله نژادی بسیار مهم است. به عنوان مثال در کشور جامائیکا دوندههای بسیار زیادی یافت میشوند که مدالهای مسابقات جهانی و المپیک را میبرند اما در فوتبال چنین اتفاقی رخ نمیدهد. هر نژادی نمیتواند تمامی ورزشها را به درستی انجام دهد. دانش هر کشوری هم ممکن است به داد ورزشکاران نرسد که این موضوع باعث توقف رشد رشتههای ورزشی خواهد شد. پس ما باید دقت بسیار زیادی در این زمینه داشته باشیم.
اوج فوتبال ایران 60 درصد جهان است
آنا: محدودیتهای نژادی چه مشکلاتی برای فوتبالیستهای ردههای پایه ایجاد میکند؟
چراغپور: در فوتبال نصف و نیمه ایران، هر بازیکنی که بیش از حد تلاش میکند با پارکی رباط صلیبی مواجه میشود یا دچار آسیب مینیسک میشود. ما باید با قسمتی از تواناییهایی بازی کنیم که دچار آسیب نشویم. اوج فوتبال ایران 60 درصد فوتبال دنیا هم نیست. من با استثناها کاری ندارم. افرادی مانند علی دایی، سردار آزمون یا علیرضا جهانبخش که بحث علمی آنها متفاوت است و در حال حاضر قصد بررسی آن را نداریم. یا به عنوان مثال سونگ بازیکن کرهای تاتنهام جهش نژادی دارد که علت آن تغذیه متفاوتی بوده که داشته و البته تمرینات متنوعی که انجام داده و الان به یکی از بهترین فوتبالیستهای لیگ برتر انگلیس تبدیل شده است. ما تا زمانی که از پایه به درستی تمرین نکنیم و آمادگیهای لازم را نیابیم، قطعاً نمیتوانیم پیشرفت کنیم و میزان مصدومیتها بیش از حد استاندارد است.
چشم تکنولوژی مربیان آژاکس
آنا: محدودیتهای نژادی در تمامی کشورها یکسان است؟
چراغپور: در این شکی نیست که تمام نژادهای دنیا محدودیت دارند. تمام مردمان برزیل یا هلند، فوتبالیست نمیشوند. آنها سیستمی مبتنی بر علم دارند که در مورد چهارم به آن میپردازیم. به عنوان مثال باشگاه آژاکس مکانیسمی درست کرده دقیق، ظریف و پیچیده از لحاظ علمی ولی از لحاظ اجرایی بسیار ساده و انجامپذیر است. کسانی که چشم آنها توانایی تشخیص بازیکنان مستعد را دارد و به آنها چشم تکنولوژی میگویند، به استخدام باشگاه آژاکس درمیآیند. تمامی آنها بالای 50 سال سن دارند و تمام ترفندهای مربیگری را تشخیص میدهند. آنها نژادهای فوتبال را به خوبی میشناسند و پس از اولین تمرین میتوانند بگویند چه کسانی قابلیت لازم برای فوتبالیست شدن را ندارند.
انتخاب 160 بازیکن از میان 30 هزار نفر
آنا: باشگاه آژاکس از میان چه تعداد بازیکن تست دهند، استعدادهای خود را شناسایی میکند؟
چراغپور: باشگاه آژاکس هر سال از 30 هزار نفر تست میگیرد و از میان آنها 3 هزار نونهال انتخاب میکند و آهسته آهسته، ضعیفترینها را از لحاظ فیزیکی و روحی از چرخه خارج میکند. این افراد کسانی هستند که پروسه یادگیری آنها پایین است. نهایتاً 160 بازیکن انتخاب میشوند که هیچکدام برتری خاصی بر نفر دیگر ندارند. پس از آن پروسه تمرین شروع میشود که در این مرحله، نسل دیگری از مربیان که قدرت نشان دادن و اجرای خوبی دارند، بالای سر بازیکنان حاضر میشوند. این مربیان نه اضافه وزن دارند و نه از کشور لژدار در زمین چمن استفاده میکنند. بلکه افرادی دورهدیده هستند که میتوانند تمرینات مختلف در ماسه، چمن و آسفالت را انجام دهند. لازم به ذکر است در اوج این مراحل، آموزش فرهنگ اخلاقی و رفتاری آژاکس تعریف میشود. قوانین شخصی و مسائل دیگر به طور کامل اجرا میشود و در کنار اینها مسئله تغذیه پیش میآید. به این ترتیب پروسه بسیار کاملی برای استعدادیابی طی میشود که در فوتبال ایران اصلاً چنین مسئلهای وجود ندارد. ما اینجا بازیکنانی داریم که برای تعداد شوتهایی که قرار است در طول یک فصل بزنند، پول میگیرند و بیش از آن تعداد، برای تیمشان شوت نمیزنند. ما در پایهها نیاز به شکار استعداد و سپس نیاز به پرورش صحیح اخلاقی و رفتاری داریم.
مربیان پایه را تأمین کنیم
آنا: چه مورد دیگری وجود دارد که باعث شده چرخه استعدادیابی در فوتبال ایران دچار ایراد شود؟
چراغپور: موضوع پنجم این است که در پرورش استعداد نباید حقوق هیچ مربی از میان سرمایه پرورش تأمین شود. وقتی شغلی ایجاد شد و مربی مشغول به کار شد، باید حقوقی به آن مربی پرداخت شود که ناچار نشود از شیوههای دیگری برای امرار معاش استفاده کند. بسیاری از افراد اسم این کار را فساد میگذارند ولی من معتقدم مربی که حقوق کم بگیرد، اگر حقوق مکفی از باشگاه دریافت کند، نیازی به استفاده از راههای دیگر ندارد، یعنی چی؟ هیچ بازیکن کماستعدادی به بازیکن پراستعداد ترجیح داده نمیشود چون پدرش شرایط مالی بهتری دارد. سقراط میگوید به دکتر، قاضی و معلم پول ندهید بلکه آنها را تأمین کنید تا درمان، قضاوت و آموزش به درستی انجام شود. در ایران، مربی که مدرک C آسیا دارد، سرمربی تیم پایهها میشود و به او میگوییم هزینه را خودتان تأمین کنید. در چنین شرایطی تبعیض نژادی ایجاد میشود و جلوی آن را باید رؤسای جامعه بگیرند. باید کنترل نونهالان، نوجوانان و جوانان بهتر انجام شود تا ما شاهد معیوب شدن چرخه استعدادیابی نباشیم.
انتهای پیام/4048/
انتهای پیام/