صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۲ - ۲۸ بهمن ۱۳۹۸
عضو لیست انتخاباتی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در تهران-1؛

اولویت نخست در «دیپلماسی متوازن» ناظر به توسعه همکاری‌های اقتصادی با همسایگان است / فراهم شدن شرایط برای توسعه اقتصاد کشورهای حوزه مقاومت

عضو لیست انتخاباتی شورای ائتلاف نیروهای انقلابی در تهران با تشریح مؤلفه‌های سه‌گانه «دیپلماسی متوازن»، از توسعه همکاری‌های اقتصادی با همسایگان به‌عنوان اولین اولویت یاد کرد و افزود: به برکت خون سردار سلیمانی، اکنون فضا برای توسعه اقتصادی کشورهای جبهه مقاومت مهیا شده است.
کد خبر : 472431

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، یکی از مباحث کلیدی در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی، ایفای نقش مؤثرتر این نهاد تقنینی در سیاست خارجی کشور با رویکرد اقتصادی است. این نگاه قطعاً ابزار و اهرم مهمی برای پیشبرد اهداف نظام اسلامی در چارچوب نگاه به شرق و عملیاتی کردن اقتصاد مقاومتی به شمار می‌آید. از این منظر، دیپلماسی قوی یکی از ستون‌های اصلی و به تعبیری سنگری مهم در مقابله با راهبرد فشار حداکثری دشمن و لایه‌های پر و پیچ‌وخم معادلات جهانی و عرصه بین‌المللی است. در همین ارتباط، گفتگویی با دکتر «ابوالفضل عمویی»، کارشناس مسائل شرق آسیا و عضو لیست انتخاباتی شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در تهران ترتیب داده‌ایم که ازنظر می‌گذرد.


آنا: نکته مهمی که در دستگاه دیپلماسی کشور داریم این است که در بحث سیاست خارجی از مقاومت حداکثری صحبت می‌شود اما آن چیزی که در عمل مخابره شده و آن‌طرف دریافت می‌شود، پیام ضعف است. مشابه مباحثی که پس از مصاحبه آقای ظریف با نشریه «اشپیگل» درباره مذاکره با آمریکا پس از ترور سردار سلیمانی مطرح شد و سخنگوی وزارت امور خارجه هم از آن با عنوان «موضع نظام» یاد کردند. این در حالی است که مقام معظم رهبری در نماز جمعه صراحتاً فرمودند که موضع نظام عدم مذاکره با آمریکاست. کدام چارچوب‌ها و قواعد باید در سیاست خارجی تغییر کند که پیام قدرت به حریف ارسال شود؟


عمویی: من فکر می‌کنم که جمهوری اسلامی در چهل و یکمین سالگرد به وجود آمدن و حیاتش، از شرایط خاصی نسبت به شرایطی که در گذشته داشته، برخوردار است. ازجمله اینکه به‌هرحال آمریکایی‌ها یک سال و نیم است یک کمپین و کارزار فشار حداکثری علیه ما شروع کرده‌اند. این کارزار را با خروج آمریکا از برجام، سپس با تقویت تحریم‌ها و به حداکثر رساندن تحریم‌ها افزایش دادند. از طرف دیگر، کوشیدند چاشنی خشونت را هم به این کارزار فشار حداکثری اضافه کنند که مهم‌ترین اقدام آن‌ها، ترور سردار سلیمانی بود. در این شرایط شاید لازم باشد که ما نگاهی دوباره به سیاست خارجی خودمان داشته باشیم و نسبت به شرایط جدید، صورت‌بندی جدیدی از عناصر سیاست خارجی ارائه دهیم. من اسم این شیوه را «توازن‌بخشی به دیپلماسی» نام‌گذاری می‌کنم.


لزوم شناسایی دیپلماسی به‌عنوان ابزار قدرت


در واقع باید راهکارهایی را در سیاست خارجی پیدا کنیم که ضمن حفظ منافع ملی، عنصر قدرت ملی را برای ما حفظ کند. اصل اول این است که دیپلماسی را به‌عنوان ابزار قدرت بشناسیم. در سیاست خارجی و دیپلماسی، هر زمان و دوره‌ای نیاز به عناصر خاص خودش دارد. توازن بخشی در این مقطع زمانی برای ما این است که یادآوری کنیم به خودمان، که دنیا فقط آمریکا و چند کشور غربی نیست بلکه بیش از 200 کشور در جهان وجود دارد. همه این‌ها فرصت هستند برای ما که بتوانیم کمپین فشار حداکثری را برگردانیم و ضمن افزایش تاب‌آوری کشورمان، از رهگذر مقاومت، آمریکایی‌ها را به مرحله‌ای برسانیم که متوجه شوند که این سیاست مؤثر نبوده و نه‌فقط نتوانسته‌اند منافع ملی خود را کسب کنند، بلکه مضار آن نیز افزایش‌یافته است.



عناصر «دیپلماسی متوازن»


در واقع دیپلماسی در اینجا در کنار قدرت نظامی قرار می‌گیرد. یعنی اگر عملیات عین‌الاسد قدرت بازدارندگی ما را افزایش داد، حتماً ظرفیت‌ها باید در حوزه دیپلماسی به کار گرفته شود که بتواند پاسخ‌های آن‌ها را در محورهای دیگر بدهد. به‌طور حتم، دیپلماسی در چارچوب نگاه به غرب یا تمرکز بر آمریکا و یا انتظار برای اینکه آمریکایی‌ها امتیازی به ما بدهند، مسیر درستی نیست و اهداف ما را تأمین نمی‌کند. بلکه لازم است به فرصت‌های جدید نگاه کنیم. به همین دلیل، رویکردی که امروز احساس می‌کنم برای پیگیری از سوی نیروهای انقلاب مفید است - چه در فضای مجلس و چه پس‌ازآن- «دیپلماسی متوازن» است.


عناصر این دیپلماسی متوازن چیست؟ نکته اول اینکه در توازن‌بخشی به دیپلماسی، اولویت با کشورهای همسایه است چراکه ما ازنظر موقعیت جغرافیایی کشور خاصی هستیم. 15 همسایه داریم که در دنیا جزء کشورهای رکورددار از این منظر به شمار می‌آید. در این کشورها جمعیتی 600 میلیون نفری در نزدیک‌ترین فاصله به ما قرار دارند و از این رهگذر، فرصت‌های خاصی برای تعامل تجاری وجود دارند. ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که حدود یک هزار و 200 میلیارد دلار در حال حاضر در این منطقه تجارت انجام می‌شود. سهم جمهوری اسلامی از این مقدار چیزی حول‌وحوش 2 درصد یعنی حدود 24 میلیارد دلار است.



اگر ما تمرکز خود را بر همسایه‌ها بگذاریم و فقط بتوانیم تعامل اقتصادی و تجارتمان را با آن‌ها دو برابر کنیم، این ظرفیت به 48 یا 50 میلیارد دلار قابلیت افزایش دارد که یک فرصت بی‌نظیر برای عبور از فشارها و تحریم‌هاست.



توسعه تعاملات اقتصادی با اقتصادهای نوظهور که رویکرد غربی ندارند


اولویت دوم در بحث دیپلماسی متوازن، توسعه تعاملات اقتصادی با اقتصادهای نوظهور است. دنیا دارد به سمتی می‌رود که فکر می‌کنیم با این روند، توسعه اقتصادی چین و تولید ناخالص داخلی این کشور تا چند سال دیگر از آمریکا سبقت‌گرفته و بلوک‌های جدیدی از قدرت‌های اقتصادی در دنیا شکل بگیرند. چین، هند، روسیه، برزیل، آفریقای جنوبی، اندونزی، مالزی و ... مجموعه کشورهایی هستند که ظرفیت‌های جدیدی را در حوزه اقتصادی نشان می‌دهند. لازم است توجه کنیم که عموم این کشورها هم اتفاقاً رویکرد غربی در پیگیری تحریم‌ها ندارند. یعنی در اجرای تحریم‌ها تلاش می‌کنند تا جایی که ممکن باشد و فشارهای آمریکا اجازه بدهد، تعاملاتشان را با ایران حفظ کنند. تقویت و توسعه تعاملات با این کشورها جزء اولویت‌هایی است که در این دیپلماسی متوازن باید دنبال شود.


کریدور خلیج‌فارس - مدیترانه


نکته سوم این است که به برکت فداکاری حاج قاسم، یارانش و شهدای مدافع حرم، یک محور مقاومت در غرب ایران شکل‌گرفته است. برای حفظ امنیت، مبارزه با تروریسم داعش و حفظ امنیت کشورهای همسایه، امروز در عراق، خون ایرانی و عراقی آمیخته‌ شده است، در سوریه خون ایرانی و سوری با هم به زمین ریخته شده است، نه‌فقط آن‌ها، لبنانی‌ها، افغانی‌ها، پاکستانی‌ها، همه در تقویت این محور زحمت‌ کشیده‌اند. ازاین‌رو، هدف اول از این محور که کسب امنیت برای ما بود، حاصل شده است. به برکت همین فداکاری‌ها و خون شهدا، سوریه بخش زیادی از حاکمیت خود را بازیابی کرده، داعش در عراق حاکمیتش را ازدست‌داده؛ اما ماجرا فقط این نیست که ما موضوع مقاومت را در حوزه امنیت ببینیم.



حتماً اولویت اول، امنیت است ولی فرصت‌هایی برای توسعه اقتصادی کشورهای حوزه مقاومت هم شکل‌گرفته.



از دید من آخرین اقدام عملیاتی بزرگ حاج قاسم کمک به افتتاح مرز بوکمال - قائم بود. ارزیابی‌ها نشان می‌دهند که مرز بوکمال - قائم بین عراق و سوریه ظرفیت روزانه 300 کامیون تبادل کالا دارد که یک فرصت بی‌نظیر اقتصادی است. اتفاقاً از لحاظ اقتصادی، کشورهای حوزه مقاومت، یعنی ایران، عراق، سوریه و لبنان و حتی اگر بخواهیم بخشی از افغانستان و حوزه‌های دیگر را هم در نظر بگیریم، در بسیاری حوزه‌ها اقتصادهایشان مکمل یکدیگر است. بخشی از کشورهای محور مقاومت نیازهایی دارند و طرف‌های مقابل نیز تولیداتی دارند که می‌توانند هم‌پوشانی کرده و نیازهای یکدیگر را تأمین کنند. در واقع اولویت و محور سوم کار در دیپلماسی متوازن، می‌تواند توسعه اقتصادی محور مقاومت باشد. ایده‌هایی در این زمینه وجود دارد. ازجمله مدت‌هاست در مورد ایده‌ای صحبت می‌شود به نام کریدور اقتصادی خلیج‌فارس – مدیترانه که می‌تواند از خلیج‌فارس ما را به دریای مدیترانه برساند. مدیترانه یک دریا و عرصه مهم برای رسیدن به اروپا و بازارهای اروپایی است. اگر زمینه‌ها و زیرساخت‌های این موضوع فراهم شود، اعم از زیرساخت‌های ترانزیتی و اقتصادی، می‌تواند کمک بزرگی نه‌فقط برای حفظ محور مقاومت بلکه برای کسب دستاوردهای جدید در این حوزه باشد.



نگاه به اروپا در دیپلماسی متوازن


در این چارچوب یکی از سؤالات این است که نگاه به اروپا چیست؟ آیا اروپا جزء اولویت‌ها هست؟ البته مخالفتی با مذاکره و گفتگو با اروپایی‌ها وجود ندارد، بلکه مسئله این است که تا الان نتوانسته‌ایم دستاورد مناسبی از مذاکره با آن‌ها به دست بیاوریم. اروپا معمولاً نشان داده است که در مقابل فشارهای آمریکا مستقل عمل‌نکرده و نتوانسته یک اقدام عملی و ثمره عینی از مذاکره به ما نشان دهد. دیدید که بعد از خروج آمریکا از برجام، آن‌ها در قالب بیانیه کمیسیون مشترک، 11 تعهد به ما دادند و گفتند ما به این 11 تعهد پایبند هستیم که مقدمه همه آن‌ها اینستکس بود؛ یک کانال مالی که در قالب تهاتر بتواند برای تسویه‌حساب معاملات تجاری اقدام کند. اما هنوز حتی در همان اقدام اول هم موفق نبودند چه رسد به اقدامات بعدی. کسی باب گفتگو با اروپا را نمی‌بندد اما این انتظار برای اینکه از اروپا دستاوردی بگیریم، انتظاری نیست که با واقعیت مقارن باشد.


آنا: سرنوشت برجام در قالب دیپلماسی متوازن چه می‌شود؟ وزارت خارجه معتقد است که برجام هفت منفعت راهبردی دارد و این را به اطلاع مقامات عالی‌رتبه رسانده است. از طرفی، آقای سید عباس موسوی هم در نشست خبری اخیر خود گفتند جنازه برجام هم برای ما نعمت است. تکلیف برجام چه می‌شود و احتمال خروج ایران از ان.پی.تی چقدر است؟


عمویی : برجام در واقع یک برنامه اقدام مشترک بود که دو پایه داشت. یک پایه تعهدات ایران و پایه دیگر، تعهدات طرف مقابل بود. عمده تعهدات ایران بر دو بخش تعهدات «هسته‌ای» و «نظارتی» متمرکز بود. به این معنا که ما محدودیت‌هایی در برنامه‌های هسته‌ای خودمان اعمال کنیم و یک سری نظارت‌های خاص و ویژه چه در قالب پروتکل الحاقی و چه در قالب نظارت‌های خاص برجام را بپذیریم. طرف مقابل هم چه آمریکایی‌ها و چه اروپایی‌ها تعهداتی داشتند که عمدتاً بر محور رفع تحریم‌ها بود.



با خروج آمریکا از برجام که یک خروج غیرقانونی بود، ضرورت داشت که به این نقض عهد واکنش نشان داده شود،‌ چراکه توافق هسته‌ای از توازن خارج شد.



طرف اروپایی تعهد داد که لااقل تعهدات خود را انجام دهد اما استنکاف کرد. تقریباً یک بازه یک‌ساله را گذراندیم تا از طرف اروپایی این خواسته را داشته باشیم که متعهد شوند و تعهداتشان را اجرا کنند. زمان می‌خواستند و مدعی بودند که زمان مسئله را حل خواهد کرد. یک سال گذشت و اتفاقی نیفتاد. درنتیجه، گام‌های کاهش تعهدات برجامی از سوی ایران کلید خورد و طی پنج مرحله محدودیت‌های هسته‌ای ایران یکی پس از دیگری لغو شد. در مرحله اول، محدودیت میزان ذخایر چه در اورانیوم غنی‌شده و چه در آب‌سنگین لغو شد.


پس‌ازآن، محدودیت در میزان غنی‌سازی و درصد غنی‌سازی را رفع کردیم. در مرحله سوم، در بحث تحقیق و توسعه، محدودیت‌ها برداشته شد. در گام چهارم، محدودیت‌ها در فردو و در گام پنجم همه محدودیت‌های هسته‌ای را برداشتیم و در واقع، ایران اعلام کرد هیچ‌گونه تعهدی در بخش محدودیت هسته‌ای ندارد؛ کما اینکه اروپا هیچ تعهدی را در مورد رفع تحریم‌ها انجام نداد و احیای همکاری‌های اقتصادی محقق نشد. این وضعیتی است که الان با آن مواجه هستیم.


گام‌های رو به عقب اروپا به دلیل تهدید ایران برای خروج از ان.پی.تی


چیزی که امروز از برجام باقی‌مانده، بخشی از تعهدات نظارتی ماست. تعهدات نظارتی هم در واقع در اختیار خودمان است. باید در مورد این محاسبه کنیم. سران نظام در حال تصمیم‌گیری هستند که آیا ما باید این تعهدات را بپذیریم یا نپذیریم. طرف مقابل الان ادعا می‌کند که ما می‌خواهیم مکانیسم ماشه را فعال کنیم. ایران به‌صراحت به اروپا اعلام کرده که اگر مکانیسم ماشه را فعال کنند، باید مطمئن باشند ما دیگر تعهدات نظارتی را چه در قالب تعهدات اختصاصی برجام و چه در قالب پروتکل الحاقی، نخواهیم پذیرفت.


ازاین‌رو، گام‌های رو به عقب را برداشته‌اند و می‌گویند در حال طولانی کردن زمان‌بندی مکانیسم ماشه هستیم، و نمی‌خواهیم این سازوکار را فعال کنیم. الان می‌توانم بگویم تا حدودی توازن‌ در اجرا ایجاد شده، چراکه به‌هرحال آن‌ها تعهداتشان را انجام ندادند و ما هم اعلام کردیم که به بخشی از تعهداتمان دیگر متعهد نیستیم. اما اگر در این شرایط بخواهند مطالباتی فراتر از این داشته باشند و مکانیسم ماشه را فعال کنند، باید بدانند که ایران هنوز هم برگ برنده دارد. یکی از این برگ‌های برنده، تعهدات نظارتی و خروج از پیمان ان.پی.تی است. در نامه رئیس‌جمهور پیش از برداشتن گام اول کاهش تعهدات، به سران اروپایی اعلام‌شده که اگر شما بخواهید پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت ارجاع دهید تا قطعنامه‌های تحریمی سابق شورای امنیت بازگردد، در این چارچوب مطمئن باشید که ما در اصل حضور در ان. پی.تی تجدیدنظر خواهیم کرد. این موضوع به‌عنوان یک فرصت در اختیار ایران است که هر موقع اراده کند، می‌تواند نسبت به اجرای آن اقدام کند. اروپا می‌تواند در مسیر خود تجدیدنظر کند، می‌تواند در همین شرایط آن را حفظ کند، این دیگر تصمیم آن‌هاست.


چیزی که ما فکر می‌کنیم این است که در دیپلماسی متوازن اساساً باید نگاه به آن مسیر عوض شود. به این مفهوم که نباید منتظر شویم ببینیم اروپایی‌ها می‌خواهند با ما چه رفتاری کنند. ما باید ابزار قدرت خود را در آن حوزه داشته باشیم؛ اما باید مسیر را باز کنیم، یعنی کشور اگر بخواهد همیشه منتظر این باشد که چه زمانی تحریم‌ها از سمت آمریکا برداشته می‌شود یا اروپایی‌ها چه زمانی حاضر می‌شوند که مثلاً اینستکس را فعال کنند، هیچ‌وقت نمی‌توانیم مسیر توسعه را که در واقع الزام اصلی حیات نظام سیاسی است، دنبال کنیم.


خواسته مردم در مورد مسایل اقتصادی روشن است و فکر می‌کنیم برای این موضوع، راه وجود دارد. دیپلماسی متوازن راهکاری برای حفظ دیپلماسی کشور در شرایط فشار غرب و در راستای هدف اصلی پیش روی کشور، یعنی «قوی شدن» با اولویت تقویت اقتصادی و تولید داخلی است.


آنا: با توجه به قواعد دیپلماسی متوازن از مجموع پنج کمیته زیرمجموعه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی شامل امنیت داخلی، حقوق بشر، هسته‌ای، دفاعی و روابط خارجی، کدام یک نیازمند تقویت اورژانسی و فوری تقویت هستند؟


عمویی: من فکر می‌کنم طبق آن چیزی که حضرت آقا فرمودند، اولویت ساختن مجلسی قوی است. در واقع مجلسی که کمک کند به قوی شدن کشور و این فقط مربوط به یک کمیسیون و دو کمیسیون هم نیست و در واقع باید کل ساختار مجلس تقویت شود. تقویت شدن، هم به کمیسیون‌ها و هم به کارویژه‌های مجلس در حوزه جمعی و فردی بازمی‌گردد. بحث بر سر این است که افراد متخصص، باتجربه و سالمی وارد مجلس شده و توان کارشناسی بیشتری در اختیار این نهاد تقنینی قرار دهند تا مجلس قوی ساخته شود. در کنار این، خود مجلس و کمیسیون‌هایش هم کارویژه‌های مخصوص به خود را دارند. حتماً مجلس به افرادی که در حوزه اقتصادی و زیرشاخه‌هایش اعم از صنعت، تجارت و کشاورزی یا حوزه‌های دیگر تمرکز داشته باشند، نیاز دارد.



حتماً نیاز است که مجلس در همه ابعاد تقویت شود و  یکی از این بخش‌ها، حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی است.



در این چارچوب، حضور افرادی که از تجربیاتی برخوردار بوده و دانش این حوزه را داشته باشند، مفید فایده است. فکر می‌کنم یکی از کارویژه‌های جمعی مجلس که باید تقویت شود، بحث دیپلماسی پارلمانی است. یعنی مجلس فقط در کمیسیون سیاست خارجی نیست که موضوع سیاست خارجی را دنبال می‌کند، بلکه یکی از تعاملاتی که امروز دارد در دنیا شکل می‌گیرد، از طریق پارلمان‌هاست. پارلمان‌ها به‌عنوان نمایندگان واقعی و مستقیم مردم شناخته می‌شوند. هرچند خیلی از کشورها آرای مستقیمی برای انتخاب دولت دارند، ولی پارلمان نسبتش با مردم مستقیم‌تر است. این کارکرد، دیگر منحصر به کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هم نیست. مجلس شورای اسلامی در حوزه دیپلماسی چندجانبه عضو اتحادیه بین‌المجالس، اتحادیه مجالس آسیایی و عضو اتحادیه بین‌المجالس اسلامی است که این‌ها نمادهای حضور بین‌المللی مجلس شورای اسلامی به شمار می‌آیند.



عدم تمرکز صرف بر وزارتخانه‌ها و سفارتخانه‌ها


در کنار این، یکی از ظرفیت‌های دیگری که مجلس دارد، گروه‌های دوستی پارلمانی است. کشورهای مختلف برای اینکه بتوانند همکاری‌ها و محورهای دوستی‌شان را توسعه دهند، فقط بر وزارت‌های خارجه و سفارتخانه‌ها تمرکز نمی‌کنند، بلکه ظرفیت‌های دیگری را هم در کنار این به وجود می‌آورند. پارلمان‌ها هم‌ گروه‌های دوستی را به وجود آورده‌اند. فکر می‌کنم جا دارد که مجلس در این حوزه هم‌ گروه‌های دوستی را تقویت کند. دیپلماسی پارلمانی می‌تواند ظرفیت کشورهایی که در چارچوب دیپلماسی متوازن، هدف ما می‌شوند، همسایه‌های ما یا محور شرق یا کشورهایی را که ظرفیت توسعه همکاری‌ها در موضوعات و زیرشاخه‌هایی غیر از حوزه‌های سیاسی دارند فعال کند.


از طرفی، اگر لایحه یا طرحی هست که به حوزه سیاست خارجی مربوط است یا جنبه‌های سیاست خارجی دارد، اولویت اول بررسی تخصصی در کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی است. آنجا ارزیابی می‌شود، نظر تخصصی مجلس گرفته می‌شود، داخل کمیسیون نمایندگان دولت می‌آیند صحبت می‌کنند، مجلس از ظرفیت کارشناسی مردمی خود نیز استفاده می‌کند و سپس ارزیابی اولیه خود را به صحن علنی هم ارائه می‌دهد. در صحن هست که عموم نمایندگان در این خصوص رأی‌گیری می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که این طرح به چه ترتیب پیش برود. ازاین‌جهت، حوزه کار دیپلماسی و سیاست خارجی در مجلس، حوزه وسیعی است و فکر می‌کنم که باید به آن توجه لازم شود.


انتهای پیام/4106/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر