علم فروشی یا عشوه فروشی؟!/ استفاده ابزاری از زنان در آشفته بازار تبلیغات کتاب
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، یکی از انتشارات کشور در اقدامی متفاوت نسبت به دیگران اقدام به بازاریابی محصولات خود کرده و در این اقدام تلاش میکند با متقاعد کردن مخاطب کتابهایش را به آنها بفروشد.
اینکه بازاریابی و معرفی کتاب در ایران دچار ضعف است بحثی غیرقابل انکار است، موضوعی که پیش از این نیز خبرگزاری آنا در مورد آن مطالبی آماده و به مخاطبان خود ارائه کرده است. شاهد مثال آن هم سنجشی ساده است که اگر با این سوال به خیابان که هر کسی اسم 5 کتاب خوبی که میشناسند را بگوید، درصد بالایی از مردم برای این پرسش پاسخی نخواهند داشت.
جا دارد در همین رابطه به صحبتهای سارا عرفانی نویسنده برتر کشور توجه شود. عرفانی در گفتگو با خبرگزاری آنا با انتقاد از وضعیت تبلیغ کتاب بیان کرد: متأسفانه تبلیغ یک خلأ جدی برای حوزه نشر است. بازار نشر و رسانههای جدی ما اصلاً بودجه و برنامهای برای تبلیغ کتاب در نظر نمیگیرند.
پس میتوان نتیجه گرفت که نفس معرفی کتاب چیز بدی نیست و حتی لازمه جامعه ما نیز هست، اما آیا حضور دو خانم به عنوان بازاریاب با ظواهر نچندان مناسب نیز اقدامی فرهنگی است یا به عکس، ضد کرامت انسانی و نوعی استفاده ابزاری از زنان است؟ باید از ناشر محترمی که بانی این سیستم از بازاریابی شده، پرسید معیار شما برای انتخاب بازاریاب حوزه کتاب چه بوده است؟بازاریابان شما چقدر بر آثار سایر انتشاراتها اشراف دارند و پاسخ مخاطبانی که پیگیر تفاوت کتابهای انتشارات شما با سایر کتب میشوند را چگونه بیان میکنند؟ آیا این افراد قدرت ادراک نقاط قوت کتابهای شما نسبت به دیگران را دارند یا صرفا بناست بر حسب عشوههای زنانه بار فروش کتاب را به دوش بکشند؟
بازاریابان این انتشارات -که تعمدا اسم آن ذکر نمیشود- ادعا میکنند که در ادارات مختلفی حضور یافته و به معرفی کتاب پرداختهاند و جای تعجب است که چرا تاکنون هیچ ادارهای پیگیر نقایص این رویه نشده است؟
بحث دیگری که شاید از شیوه بازاریابی اهیمت بیشتری داشته باشد، محتوای سطحی و نچندان جالب کتابهای ارائه شده توسط این افراد است. کتابهایی که متاسفانه هیچ جای آن رنگ و بویی از خدا و اسلام و دین نیست و مشخص نیست چه سرنوشتی برای جامعه سنتی و مذهبی ایران در نظر دارد. کتابهایی که حتی یک «به نام خدا» ساده هم ندارند!
متاسفانه بر خلاف دغدغههای درستی که بارها از تریبونهای مختلف در لزوم معرفی کردن شخصیتهای ایرانی و استفاده از کاراکترهای بومی برای مخاطب کم و سن و سال بیان شده، این انتشارات در حوزه کودک یک کتاب رنگآمیزی صرفا با محوریت دو شخصیت کارتونی «السا و آنا» تهیه کرده است. نکته بدتر اینکه بازاریابان هم کاملا بازاری با این رویه برخورد کرده و از مزایای انتشاراتشان رنگآمیزی السا و آنا را بیان میکنند.
واقعا بعد از اینهمه تاسف از عجایب بازار نشر در ایران جای این سوال پیش آید، که مسول سامان دادن این آشفته بازار کیست؟ چرا هیچ ساز و کار درستی برای معرفی و تبلیغ کتاب وجود ندارد تا شاهد بروز چنین اتفاقاتی در سایه غفلت مسولین نباشیم؟ آیا اگر معرفی کتاب شیوهنامه درست و لازم الاجرایی میداشت هرکسی میتوانست به خود اجازه دهد با شیوه مورد علاقهاش و با راهی کردن دختران بزک کرده به ادارات کتابهایش را تبلیغ کند؟
انتهای پیام/4139/
انتهای پیام/