روایت عاشقی از زبان پزشکی که لباس خاکی میپوشد/ اینجا خبری از کارتخوان نیست
گروه استانهای خبرگزاری آنا ـ حسین بوذری؛ یادش بخیر دهه شصتیها و هفتادیهای بشاگردی حاج عبدالله والی را خوب میشناسند. کسی که از سال 1361 در 270 روستای کمجمعیت و محروم بشاگرد در استان هرمزگان مشغول رفع کمبودها بود و حتی با افول اردوی جهادی در دهه 70 نیز از پای ننشست و همراه با دانشجویان، کارمندان، کارگران و ... مشغول خدمترسانی به مردم محروم بود.
سال 84 اما مردم بشاگرد یتیم شدند؛ درگذشت حاج عبدالله والی بعد از 23 سال خدمت بیمزد و منت آنچنان برای مردم سنگین بود که هنوز هم که هنوز است یاد پدر معنوشان را گرامی میدارند.
دیگر نه از حاج والی خبری است و نه از آن شور و اشتیاق پیرمردی که میهمان خانههای بشاگردیها میشد و 22 سال از عمر شریفش را در راه خدمت نهاد و حتی در این راه جانش را فدا کرد.
مقام معظم رهبری در دیدار خانواده حاج عبدالله والی فرمودند: «آقای حاج عبدالله والی یکی از آدمهایی است که قطعاً در تاریخ انقلاب و تاریخ کشور نامش خواهد ماند و به نیکی یاد خواهد شد خداوند درجاتش را عالی کند». (1391/03/09)
(مشروح بیانات رهبر معظم انقلاب را اینجا بخوانید)
یادش بخیر دهه شصتیها و هفتادیهای بشاگردی حاج عبدالله والی را خوب میشناسند. کسی که از سال 1361 در 270 روستای کمجمعیت و محروم بشاگرد در استان هرمزگان مشغول رفع کمبودها بود و حتی با افول اردوی جهادی در دهه 70 نیز از پا ننشست و همراه با دانشجویان، کارمندان، کارگران و ... مشغول خدمترسانی به مردم محروم بود
این مشتی نمونه خروار از مجاهدانی است که جبههشان سر مرزهای سنگرسازی است و معراج گمشده خود را در خدمت به مردم جستجو میکنند.
امام خمینی(ره) بهحق این مجاهدان را سنگرسازان بیسنگر نامیدند؛ کسانی که از کاه، کوه ساختند و شدند نمونهای کمنظیر که تاریخ، مثلش را به خود نخواهد دید.
تاریخچه اردوی جهادی؛ از آغاز فعالیت گروه 10 نفره تا جهاد گروه 12 هزار نفره
ایده اعزام گروههای جهادی به مناطق محروم برای نخستینبار توسط یکی از استادان دانشگاه تهران در بحبوحه روزهای آغازین انقلاب سال 1357 در راستای اهداف انقلاب اسلامی مطرح شد و مورد توجه مردم قرار گرفت.
ابتدا یک گروه 10 نفری از دانشجویان دانشگاههای تهران، صنعتی امیرکبیر، صنعتی شریف، شهید بهشتی و صنعتی اصفهان رشته کار را در دست گرفتند و تا 15 اسفند سال 57 به خدمترسانی در کردستان، گنبد و ترکمنصحرا مشغول شدند.
مردم شهرکرد، مسجد سلیمان و سیستانوبلوچستان نیز از این خدمترسانی جهادگران بینصیب نماندند و جهادگران خالصانه به مردم مناطق محروم این استانها خدمت میکردند.
با اعزام این گروه 10 نفری دانشجویان، نوجوانان و جوانان مشتاق از مساجد، مراکز فرهنگی و مدارس باروبندیل بستند و به عشق مولایشان راهی سنگرهای جهاد شدند تا لبخند را بر لبان فقیران و مستضعفین کشور بنشانند.
شاید این افتخار نصیب هرکسی نشود که راه رفاه شهرنشینی و استراحت را رها کرده و با پای گذاشتن در مناطق محروم بیمزد و منت طعم شیرین خدمت را بچشد.
با آغاز به فعالیت جهادگران و همفکری برخی دانشگاههای کشور تلاش شد تا این جهاد در قالب سازمان منظم درآید؛ در این راستا شهید بهشتی این طرح را به اطلاع امام خمینی(ره) رساند و امام راحل نیز 27 خرداد 1358 فرمان تشکیل سازمان جهاد سازندگی را دادند.
جهاد سازندگی از همان ابتدای راهاندازی در جامعه جایگاهی مهم داشت. تصویری نمادین از آن نیز در سال 1361 پشت اسکناسهای 200 ریالی آمد.
خاکریزهای اقتصاد یا خاکریز جنگ؟
سالهای جنگ تحمیلی، جهاد در خاکریزهای اقتصاد به اندازه خاکریز جنگ برای مردم و مسئولان حیاتی بود و بسیاری از پدران و مادران که فرزند یا فرزندانشان برای جهاد حق علیه باطل به جبهههای جنگ شتافته بودند در زمین زراعی تنها مانده بودند.
بدون تولید و اقتصاد قوی نمیشد مقابل حملات پردامنه دشمن به کشور ایستادگی کرد؛ بنابراین جهادگران برای رونق تولید و مقابله با مرگ زمینهای زراعی دست به کار شدند و فرزند معنوی خانوادههایی شدند که فرزندانشان در جبههها حضور داشتند.
امروزه گروههای جهادی در حوزههای مختلف بهداشت و درمان، کشاورزی، دامداری، ساختوساز، صنعت، آموزش، فرهنگ، فنیوحرفهای، تکنولوژی، اشتغال و استارتآپها در مناطق محروم مشغول به فعالیت هستند و بعد از 41 سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی هنوز جهادگران از شور و جنبش نیفتادهاند.
با افتخار میگوییم که جهادگرانی که روزی با 10 نفر کار خود را آغاز کردند اکنون به بیش از 500 هزار جهادگر رسیدهاند با 12 هزار گروه جهادی.
ماندگاری پزشکان در مناطق محروم
هفته نخست فروردین 1398، سازمانهای هواشناسی خبر از ورود سامانه بارشی متراکم در جنوب و غرب ایران دادند. این سامانه بارشی پنجم فروردینماه موجب ایجاد سیلاب و خسارتهای جانی و مالی در 25 استان ایران شد. این سیلابها در روز نخست حداقل 19 فوتی در استانهای مختلف کشور برجای گذاشت. سازمان هواشناسی پیشبینی کرده بود که در 48 ساعت نخست این بارشها بر شدت بارندگی در مناطق جنوب و جنوب غرب ایران افزوده خواهد شد و در برخی مناطق میزان بارش به حدود 400 میلیمتر خواهد رسید.
سالهای جنگ تحمیلی، جهاد در خاکریزهای اقتصاد به اندازه خاکریز جنگ برای مردم و مسئولان حیاتی بود و بسیاری از پدران و مادران که فرزند یا فرزندانشان برای جهاد حق علیه باطل به جبهههای جنگ شتافته بودند در زمین زراعی تنها مانده بودند
موج دوم بارشها 11 فروردین 1398 آغاز شد و شهرهای غربی و جنوبی کشور را دربرگرفت. پس از این بارشها، هشدار سیل و آمادهباش در 23 استان اعلام شد. براساس پیشبینیهای هواشناسی بارش شدید در بسیاری از نقاط ایران بهویژه در مناطق غرب کشور ادامه خواهد داشت.
براساس اعلام سازمان صدا و سیما 16 فروردین 1398، 50 نفر در استانهای جنوب و غرب کشور در مدت سیلهای فروردین جان خود را از دست دادند. از این تعداد 21 نفر در شیراز، سه نفر در خراسانشمالی، دو نفر در کهگیلویهوبویراحمد، 15 نفر در لرستان، پنج نفر در همدان، دو نفر در کرمانشاه، یک نفر در خوزستان، یک نفر در سمنان و یک نفر هم در خراسانرضوی بودند. افزون بر این افراد در جریان سیل گلستان و مازندران نیز بهترتیب هشت و پنج نفر فوت کردند.
به گفته رحمانی فضلی وزیر کشور، 30 تا 35 هزار میلیارد تومان خسارت به مناطق سیلزده وارد شد و 25 استان و بیش از 4 هزار و 400 روستا در کشور درگیر سیل شدند.
از ساعات اولیه سیل قرارگاههای امدادرسانی ستاد اجرایی فرمان امام با حضور 800 نیرو در قالب 50 گروه جهادی خدمترسانی به سیلزدگان را آغاز کردند و این خدماترسانی هنوز هم ادامه دارد.
در این راستا نمیشود از جهادگران بسیجی سخن به زبان نیاورد و از پزشکانی که بدون منت در حال خدمترسانی به سیلزدگان هستند، حرفی نزد.
در روزهای پرالتهاب اقتصادی و روزهای پرتنش که هرکدام از ماها به دنبال گردش چرخ زندگی هستیم تا از قافله کسب روزی و درآمد عقب نمانیم، افرادی هم هستند که بدون دستمزد و فقط برای رضای خداوند پای به مناطقی نهادهاند و زیر آفتاب سوزان و حتی سوز و سرمای زمستان فقط به عشق خدمت به مردم تجهیزات پزشکیشان را بهکار میاندازند.
بزرگترین آرزوی زندگی یک پزشک موفق/ خبری از پول و تشریفات نیست
فوقتخصص ریه است و از سال 1368 فعالیت خود را در قالب اردوی جهادی آغاز کرده؛ در طول مصاحبه هیچگاه از زبانش عبارت «من پزشکم» نشنیدم و تنها عبارتی که از او شنیدم «خدمتگزار مردمم» بود.
سرنخ گفتگو گاهی به سمتی رفت که او را آزردهخاطر کرد و گاهی نیز وقتی سر صحبت خدمت و خدمتگزاری به مردم شد، خنده بر لبانش نقش بست و این را بزرگترین آرزوی زندگیاش دانست.
در روزهای پرالتهاب اقتصادی و روزهای پرتنش که هرکدام از ماها بهدنبال گردش چرخ زندگی هستیم تا از قافله کسب روزی و درآمد عقب نمانیم، افرادی هم هستند که بدون دستمزد و تنها برای رضای خداوند پای به مناطقی نهادهاند و زیر آفتاب سوزان و حتی سوز و سرمای زمستان تنها به عشق خدمت به مردم تجهیزات پزشکیشان را بهکار میاندازند
صحبت از ابوالفضل مظفری عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم است، فردی که بیش از پزشک بودنش مردم او را یک جهادگر بسیجی میدانند و الحقوالانصاف این را در اردوهای جهادی ثابت کرده است.
هر کجا مردم نیاز داشتند باری از روی دوش آنان برداشته و هرکجا نیاز به طبابت بود بدون هیچ چشمداشتی به خدمترسانی مشغول.
بعد از سیل مناطق جنوب و غرب ایران در فروردینماه دل توی دلش نبود و عطای کار در مطب و کسب درآمد را به لقایش بخشید و عازم اردوی جهادی شد تا مرهمی بر زخمهای مردم حادثهدیده باشد.
فوقتخصص ریه است و از سال 1368 فعالیت خود را در قالب اردوی جهادی آغاز کرده؛ در طول مصاحبه هیچگاه از زبانش عبارت «من پزشکم» نشنیدم و تنها عبارتی که از او شنیدم «خدمتگزار مردمم» بود
برایناساس، به سراغ دکتر مظفری رفتیم تا میهمان بزم صحبت ما باشد؛ یکی از هزاران جهادگر بسیجی که مردم عاشقش هستند و دعای آنا بدرقه راه او.
پزشکی همه فن حریف/ از طبابت و تهیه ارزاق و لوازمالتحریر تا فعالیتهای فرهنگی
ابتدا وقتی با این جمله ما که «شما در مناطق سیلزده بدون چشمداشت مشغول خدمترسانی هستید» مواجه میشود، انگار خنده تلخ بر گونههایش نقش میبندد و پاسخ میدهد: این چه صحبتی است که میگویید آقا! من کاری نکردهام و تنها وظیفهام را انجام دادهام.
در ادامه از او میپرسم که شما هم میتوانستید مانند اکثر پزشکان در مطب خود بمانید و به درآمدزایی فکر کنید؛ اما خدمت بهعنوان جهادگر بسیجی در مناطق سیلزده را ترجیح دادهاید که پاسخ دکتر مظفری به این سؤال فقط دو کلمه است: رضایت خدا.
این فوقتخصص ریه درباره آغاز فعالیتش در اردوهای جهادی به آنا میگوید: از تابستان سال جاری که سیل در بسیاری از مناطق کشور به وقوع پیوسته بود پیش از اینکه مسئولان دانشگاه آزاد اسلامی بگویند در صددرصد مناطق سیلزده حضور یافته و به مداوای مصدومان پرداختیم.
مظفری ادامه میدهد: از خردادماه تاکنون اوج فعالیتمان در مناطق سیلزده بود و وقتی در این مناطق حضور مییابم تازه متوجه کمبودها میشوم و میبینم که مردم در مضیقه قرار دارند. کار خاصی هم نکردیم و خدمترسانی به مردم حادثهدیده روحیه ما را هم بهتر میکند.
وی در ادامه به مطلبی اشاره میکند که مو بر تنم سیخ میشود و یقین حاصل میکنم که حضرت ولی عصر(عج) ناظر بر اعمال همه ماست و حافظ نظام مقدس جمهوری اسلامی.
این فوق تخصص ریه و جهادگر بسیجی تصریح میکند: در اردوی جهادی علاوه بر کارهای پزشکی و فعالیتهای روزمره و معاینه مردم آسیبدیده در کارهای فرهنگی نیز حضور مییابم و همپای فرهنگیان به مردم خدمت میکنم.
از دکتر مظفری میپرسم که با این همه تلاش خسته نمیشوید که پاسخ میدهد: نه تنها خسته نمیشوم که در تهیه آذوقه، لوازمالتحریر برای مردم سیلزده سیستان و بلوچستان، لرستان، گلستان، پلدختر، الشتر و ... تا توان دارم از کمک مضایقه نمیکنم.
حال که گفتگوی من با پزشک جهادگر بسیجی گل انداخته، از او میپرسم شما که تقریباً مناطق سیلزده را از نزدیک دیده و مشکلات مردم را لمس کردهاید، به نظرتان مهمترین مشکل مردم این مناطق چیست که در پاسخ بیان میکند: خوشبختانه در اکثر مناطق سیستانوبلوچستان، چهارمحالوبختیاری و ... آثاری از سیل ندیدم؛ این مناطق قبل از سیل هم محروم بودند؛ منتها با سیل محرومتر شدند.
کدام مردم مناطق سیلزده از مشکل ریه رنج میبردند؟/ هرچه سنگه مال پای لنگه
«هرچه سنگه مال پای لنگه»؛ این عبارت قطعاً بارها به گوشمان خورده و در زندگی کم و بیش شاید با آن مواجه بوده باشیم؛ معنای آن هم این است که هرچه مصیبت و بلاست بر سر آدم ناتوان و گرفتار میآید و مشکل و گرفتاریاش را بیشتر میکند.
مظفری با اشاره به این ضربالمثل اضافه میکند: عمده مشکل مردم سیلزده، اقتصادی، فرهنگی، اشتغال و معیشتی است و مسئولان باید به داد این مردم مظلوم برسند.
وی در بخش دیگری از گفتگوی خود با خبرنگار آنا با اشاره به مشکلات ریوی مردم مناطق سیلزده مطرح میکند: بیش از 90 درصد مردم چهارمحالوبختیاری از مشکل ریه رنج میبردند که درصدد درمان آنان برآمدم، در سیستانوبلوچستان این مشکل کمتر بود؛ اما مردم این استان دچار درد مفاصل و سوءتغذیه شده بودند؛ کمخونی، کمبود ویتامین، کمبود کلسیم و ... در کودکان بیشتر دیده میشد تا بزرگسالان. در استان خوزستان نیز مشکل کمتری داشتیم.
«هرچه سنگه مال پای لنگه»؛ این عبارت قطعاً بارها به گوشمان خورده و در زندگی کم و بیش شاید با آن مواجه بوده باشیم؛ معنای آن هم این است که هرچه مصیبت و بلاست بر سر آدم ناتوان و گرفتار میآید و مشکل و گرفتاریاش را بیشتر میکند
این فوق تخصص ریه با تشریح تیم پزشکی اعزامی به مناطق سیلزده یادآور میشود: تیم پزشکی اعزامی متشکل از متخصص ریه، اطفال، زنان، داخلی و ... است که مشغول خدمترسانی هستند.
سؤال بعدی ما از دکتر مظفری درباره نقش دانشگاه آزاد اسلامی در بحث سیل رخداده در جنوب و غرب ایران است و اینکه آیا دانشگاه آزاد اسلامی توانسته به رسالت خود در این عرصه عمل کند که این جهادگر بسیجی متذکر میشود: خوشبختانه دانشگاه آزاد اسلامی بهموقع وارد صحنه شد و آلام حادثهدیدگان را التیام بخشید. ما نیز طبق فرمایش مقام معظم رهبری آستین بالا زدیم و وارد گود شدیم.
وی تصریح میکند: دانشگاه آزاد اسلامی قم نیز در این زمینه پیشتاز بود و سنگتمام گذاشت و خدمات زیادی به سیلزدگان کرد که از خاطرهها فراموش نمیشود.
دلیل محرومیت مناطق محروم ضعف در اطلاعرسانی است
«خدمت به مردم حادثهدیده و سیلزده چه لذتی دارد؛ بهخصوص که شما از نزدیک تجربه این خدمت را دارید؟»، این سؤال ما از دکتر مظفری است که فوق تخصص ریه و جهادگر بسیجی در پاسخ میگوید: کمی مکث کرده و تشریح میکند: راستش را بخواهید قابل توصیف نیست و تا شما در آن موقعیت قرار نگیرید متوجه عرایض من نمیشوید؛ بنده از سال 68 یا 69 که دانشجو بودم در دهه فجر به اردوی جهادی میرفتم و واقعاً هیچچیز را با خدمت به مردم عوض نمیکنم.
مظفری کمی جدیت را چاشنی سخنان خود میکند و ضعف در اطلاعرسانی را از دلایل عمده محرومیت مردم مناطق مختلف کشور میداند و ادامه میدهد: قاطبه پزشکان خوب و مؤمن هستند و درصورتیکه اطلاعرسانی دقیق صورت بگیرد پزشکان بیشتر در مناطق محروم حضور مییابند.
روایت پزشک مجاهد از سرازیری اتوبوس از کوه و هجوم 400 نفری دانشآموزان سیستانی
وی با ذکر خاطرهای از دوران خدمت در مناطق محروم تأکید میکند: در یک منطقهای در استان سیستانوبلوچستان با اتوبوس به سمت روستایی 2 هزار نفره در حرکت بودیم که عنوان شد اشرار و تروریستها در این منطقه مستقر هستند و شاید حمله تروریستی اتفاق بیفتد.
این فوق تخصص ریه و جهادگر بسیجی اضافه میکند: یک خودروی تویوتا جلو و یک خودرو نیز در پشتسر اتوبوسی که ما در آن بودیم قرار داشت؛ هر بار که اتوبوس از کوه سرازیر میشد دانشآموزانی که تعدادشان 400 نفر بود از بیرون به سمت اتوبوس هجوم میآوردند و سر و صدای زیادی به راه میانداختند که تجربه جالبی برای من بود.
سؤالی از مظفری میپرسم که جدیت وی به خشم تبدیل میشود؛ از این جهادگر بسیجی میپرسم توصیه شما به مسئولان برای رسیدگی به مردم مناطق محروم چیست؟ که سؤال ما را با سؤال پاسخ میدهد: کدام مسئولان؟ از مناطقی بازدید کردیم که مردم آب برای خوردن نداشتند! بهعبارتی اصلاً تانکر هم نداشتند و در وضعیت نامناسبی بودند.
وی اضافه میکند: متأسفانه در برخی مناطق مردم در فلاکت به سر میبرند و مسئولان هم هیچکاری نمیکنند؛ بهعنوان مثال در منطقهای از سیستانوبلوچستان فقط عدهای از خانوادهها از آب قنات استفاده میکردند و سایر خانوادهها از آب همین قنات هم محروم بودند.
این جهادگر بسیجی خاطرنشان میکند: در یک منطقه از استان سیستانوبلوچستان سدی وجود داشت که 40 کیلومتر با خانه مردم فاصله داشت و برای لولهکشی نیاز به 30 میلیارد تومان بودجه است تا مردم به آب آشامیدنی دسترسی پیدا کنند.
کلید روحانی قفلی را برای زندگی مستضعفان باز نکرد
مظفری با بغض ادامه میدهد: بهنظرم اگر مسئولان بخواهند میتوانند آب آشامیدنی این مناطق را مهیا کنند؛ رئیس جمهور محترم ظاهراً تصمیم نگرفته کلید انداخته و قفل در را باز کند.
سؤالی از مظفری میپرسم که جدیت وی به خشم تبدیل میشود؛ از این جهادگر بسیجی میپرسم توصیه شما به مسئولان برای رسیدگی به مردم مناطق محروم چیست؟ که سؤال ما را با سؤال پاسخ میدهد: کدام مسئولان؟ از مناطقی بازدید کردیم که مردم آب برای خوردن نداشتند! بهعبارتی اصلاً تانکر هم نداشتند و در وضعیت نامناسبی بودند
وی، سؤال پایانی ما را درباره نیاز ضروری مردم مناطق سیلزده اینگونه پاسخ میدهد: مردم سیلزده بهخصوص سیستانوبلوچستان به آب و جاده نیاز دارند که باید هرچه سریعتر مهیا شود.
8 تا 10 ساعت عاشقی با پای پیاده
به گزارش آنا؛ برای پیگیری آخرین وضعیت مناطق سیلزده استان ایلام هم به سراغ ساسان زمانی رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی استان ایلام رفتیم تا فعالیت این سازمان درباره کمک به سیلزدگان مورد بررسی قرار دهیم.
رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی استان ایلام با بیان اینکه بعد از وقوع سیل در فروردینماه بهدلیل شدت سیل و بارشها تا 11 فروردین و بعد از آن برای جلوگیری از صدمه به استانهای پایین دستی از جمله خوزستان دست بهکار شدیم به آنا میگوید: متأسفانه هشت روستای استان ایلام از جمله ایوان و چمشیر کاملاً زیر آب رفتند.
زمانی ادامه میدهد: 12 فروردینماه دو تیم پزشکی و امدادی در مناطق سیلزده حضور یافته و به ویزیت و ارائه داروی رایگان پرداختند. تیم پزشکی و پیراپزشکی ما برای رسیدن به مناطق حادثهدیده، هشت تا 10 ساعت را طی کردند و واقعاً جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و به مردم روستاهای سیلزده خدماترسانی کردند.
وی با بیان اینکه تیم پزشکی ایلام بهعنوان نخستین تیم در مناطق سیلزده حضور یافتند، تأکید میکند: در مرحله نخست روزهای وقوع سیل 17 تیم به بخش ماژین، سیوان، چمشیر، سیروان استان ایلام اعزام کردیم و یکهزار و 800 نفر از خدمات دارویی و درمانی پزشکان عمومی، متخصص و فوقتخصص بهرهمند شدند.
رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی استان ایلام تأکید میکند: این خدمات مربوط به دانشگاه علوم پزشکی استان ایلام بود؛ علاوه بر خدمات پزشکی، وجهی را از پزشکان جمعآوری، 500 کیسه سیمان خریداری کرده و در اختیار روستاهای بخش ماژین قرار دادیم.
زمانی تبیین میکند: در قالب اردوهای جهادی اعضای بسیج جامعه پزشکی استان ایلام، متخصصان بخش اطفال و داخلی را به روستاهای بخش ماژین اعزام کردیم تا به درمان بیماران بپردازند.
زمانی: تیم پزشکی و پیراپزشکی ما برای رسیدن به مناطق حادثهدیده هشت تا 10 ساعت را طی کردند و واقعاً جان خود را در طبق اخلاص گذاشتند و به مردم روستاهای سیلزده خدماترسانی کردند
وی در پاسخ به این سؤال که اکنون پزشکان در مناطق سیلزده استان ایلام مشغول به خدمترسانی هستند، متذکر میشود: روستاهای سیلزده دارای مراکز بهداشتی و درمانی هستند؛ علاوه بر این، ما نیز در صورت نیاز متخصصان را به این مناطق اعزام میکنیم.
رئیس سازمان بسیج جامعه پزشکی استان ایلام میافزاید: بهصورت مقطعی تیمهای پزشکی را به مناطق سیلزده اعزام میکنیم و دو هفته گذشته متخصصان اطفال و داخلی را به مناطق حادثهدیده اعزام کردیم و در صورت نیاز باز هم این کار را خواهیم کرد.
زمانی در پاسخ به سؤال دیگری مبنی بر اینکه آیا مردم سیلزده استان ایلام از لحاظ بهداشتی وضعیت مساعدتری در مقایسه با قبل پیدا کردهاند؟ میگوید: بله. منازل تخریب شده در حال بازسازی است و از لحاظ بهداشتی نیز مردم در وضعیت بهتری هستند و تصور میکنم تا پیش از بارندگیها کار بازسازیها به سرانجام برسد.
به گزارش آنا؛ در روزها، ساعتها، دقیقهها و حتی ثانیههایی که میگذرد، هرکس سرش با کاری گرم است؛ یکی دنبال تحصیل، دیگری کار، بعدی ثروت و بعدیها و بعدیها به همین شکل زندگی روزمره خود را سپری میکنند.
در زمانهای که هرکس دنبال آن است که گلیم خودش را از آب بیرون بکشد، هستند مجاهدانی که علاوه بر مشکلات ریز و درشت خود، به فکر دیگرانند و کمتر به خود توجه دارند. اینان کمر همت بستهاند و تا ته خط خواهند رفت.
اما افرادی نیز هستند که دنبال آموختن هستند در دانشگاه عشق و شیرینترین لحظات خود را در کنار مردم مناطق محروم میگذرانند بدون اینکه خستگی به خود راه بدهند.
این مجاهدان تنها گوش شنوا برای شنیدن دردهای محرومان هستند و آمدهاند با دلی بزرگ خانههای سبز بسازند و یاریگر همنوعانشان.
انتهای پیام/4078/4062/
انتهای پیام/