تشابه عملکرد مغز با رایانه از نگاه روانشناسی شناختی
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، محمد حیدری با اشاره به اینکه از دید علوم شناختی تشابه عملکرد ذهن را میتوان همچون رایانه دانست، گفت: در رایانه اطلاعات توسط دستگاههای ورودی مانند صفحه کلید یا مودم وارد سامانه میشود و سپس عملیات متفاوتی بر روی آن انجام میگیرد.
وی افزود: اطلاعات وارد شده را میتوان در رایانه ذخیره و توسط نرمافزار پردازش کرد. نتیجه پردازش میتواند به خروجی رایانه تبدیل گردد. به همین شکل نیز اطلاعات از جهان خارج توسط گیرندههای حسی ما (مثل بینایی یا شنوایی) به داخل شبکه پردازشگر (ذهن) راه مییابد، در حافظه نگهداری میشود و در فرایند تفکر پردازش میگردد. خروجیهای این پردازش میتواند گفتار یا رفتار حرکتی باشد.
این استاد علوم شناختی همچنین خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که اطلاعات در این رویکرد معنای بسیار وسیعی دارد و شامل تمامی دریافتهای انسان از جهان خارج به علاوه تمامی مفاهیم و ادراکاتی میشود که در درون ذهن انسان به صورت فطری یا اکتسابی وجود دارد.
حیدری ادامه داد: کوشش برای فهم و درک ذهن و کارکرد آن دست کم به دوران یونان باستان و زمانی باز میگردد که فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو سعی در توضیح طبیعت شناخت بشری داشتند. بررسی ذهن تا قرن نوزده میلادی که مقارن با پیدایش روانشناسی علمی بود، همچنان در حیطه فلسفه باقی ماند.
این استاد علوم شناختی تأکید کرد: مکاتب اولیه روانشناسی علمی نیز بیشتر متمرکز بر بررسی جریانهای درونی ذهن از طریق خودکاوی یا دروننگری بودند. دانشمندان این مکاتب پس از آموزشهای لازم به آزمودنیها از آنها میخواستند جریانهای درونی ذهن را به دقت گزارش کنند تا بدین ترتیب سیر و الگوی جریانات مزبور را ترسیم و تشریح نمایند.
این محقق گفت: با تشکیل انجمن علوم شناختی پایههای این دانش نو در دهه 1970 نهاده شد. در دهه 1990 یا دهه مغز نیز پیشرفت سریع و چشمگیر فناوری تصویربرداری و مطالعه مغز و پیدایش ابزارهایی مانند MEG، PET و FMRI موجب شد علوم اعصاب سهمی جدیتر در پیشرفت علوم شناختی داشته باشد.
حیدری تشریح کرد: در حال حاضر بیش از 100 دانشگاه در آمریکای شمالی، اروپا، آسیا و استرالیا مشغول تربیت دانشجویان و محققین این رشته هستند و نیز بسیاری از مراکز علمی دیگر دروس مربوط به این رشته را ارائه میکنند. به هر صورت، فعالیتهای علمی، نظریهپردازی و اکتشافات در این دانش به صورت تصاعدی در حال رشد است.
وی با اشاره به اینکه روانشناسی شناختی یکی از شاخههای علوم شناختی است که به بررسی فرایندهای درونی ذهن از قبیل حل مسئله، حافظه ادراک، شناخت، زبان و تصمیمگیری میپردازد، تصریح کرد: موضوعاتی از این قبیل که انسان چگونه و با چه ساختاری به درک، تشخیص و حل مسئله میپردازد و این که ذهن چگونه اطلاعات دریافتی از حواس (مانند بینایی و شنوایی) را درک می کند و یا اینکه حافظه انسان چگونه عمل میکند و چه ساختاری دارد؛ از عمده مسائل قابل توجه دانشمندان این رشته میباشد.
این استاد دانشگاه در تکمیل بحث خود گفت: محققین روانشناسی شناختی به ذهن همچون دستگاه پردازشگر اطلاعات مینگرند و رویکرد آنان به مطالعه مغز و ذهن بر پایه تشابه عملکرد مغز با رایانه است.
حیدری دو تفاوت روان شناسی شناختی با مکاتب روانشناسی قبلی را اینگونه بیان کرد: روانشناسی شناختی برخلاف مکاتب روانشناسی کلاسیک از قبیل روانشناسی فرویدی، از روش تحقیقی علمی و بررسی موارد قابل مشاهده استفاده میکند و روش هایی چون دروننگری را به کار نمیبرد.
وی همچنین در رابطه با تفاوت دیگر روانشناسی شناختی هم افزود: برخلاف روانشناسی رفتارگرا، فرآیندها و پدیدههای ذهنی، چون باور، خواست و انگیزش را مهم دانسته و مورد مطالعه قرار میدهد.
این محقق و استاد دانشگاه گفت: رشتههای نوروسایکولوژی، روانشناسی بالینی، روانشناسی تربیتی، روانشناسی قاونی، روانشناسی سازمانی و صنعتی با گرایشهای شناختی را می توان زیر مجموعه روانشناسی شناختی دانست.
انتهای پیام/4076/
انتهای پیام/