درآمدی بر گعده ظریف با سناتورها؛ «شبه مذاکره» با آمریکا چه تبعاتی در پی دارد؟
گروه بینالملل خبرگزاری آنا – حسین ارجلو؛ موضوع مذاکره ایران با آمریکا عمری به قدمت انقلاب اسلامی دارد. از همان روزهای نخست، وقتی دیپلماتهای آمریکایی – بخوانید جاسوسهای سیا – به چنگ نیروهای انقلاب افتادند، کشورهای مختلفی برای حل این موضوع پا در میانی کردند و بحث مذاکره با آمریکاییها را پیش کشیدند تا حبس 444 روزه کارمندان سفارت آمریکا با خیر و خوشی پایان یابد. سرانجام با میانجیگری الجزایر، مذاکرات غیرمستقیمی با آمریکا کلید خورد که بیش از دو ماه به طول کشید و ماحاصل آن، انعقاد پیمانی موسوم به «قرارداد الجزایر» در 29 دیماه 1359 (19 ژانویه 1981) بین کشورمان و کاخ سفید شد. در آن قرارداد، معین شد که آمریکا در امور داخلی کشورمان مداخله نکند، داراییهای ایران در آمریکا را مسترد کند، اموال شاه را به کشورمان بازگرداند و در مقابل، جمهوری اسلامی 52 گروگان آمریکایی را آزاد کند که به دلیل ذات بدعهد کاخ سفید، واشنگتن به هیچیک از تعهداتش عمل نکرد.
ساز ناکوک بیانیه سعدآباد در دولت اصلاحات
در مواقف دیگری از انقلاب اسلامی نیز ساز مذاکره کوک شد؛ بهخصوص در دولت اصلاحات که داعیهدار توسعه سیاسی و فتح باب مراوده ایران با جهان بود. در دهه 80، گفتگوهایی با طرفهای اروپایی برای حل مناقشه هستهای ایران و غرب کلید خورد که درنهایت، با بدعهدی اروپا و عدم پذیرش حق غنیسازی ایران، جریان مذاکره به دور باطل افتاد و به نتیجهای نرسید. متعاقب امضای «بیانیه تهران» در 29 مهرماه سال 82 و پذیرش «تعلیق داوطلبانه و موقت تمام فعالیتهای هستهای صلحآمیز مرتبط با غنیسازی و باز فرآوری اورانیوم، برای اعتمادسازی»، وزرای تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) وعده کردند که برای مختومه شدن پرونده هستهای در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خرداد 83 تلاش کنند اما نهتنها گامی در این خصوص برنداشتند، بلکه آن را دو ماه به تعویق انداخته و با چراغ سبز آنها، شورای امنیت سازمان ملل در خرداد 83، قطعنامهای ضد ایرانی تصویب کرد و طی آن از جمهوری اسلامی خواست تا ضمن تولید برخی قطعات با کاربری دوگانه، طراحی و ساخت تأسیسات تبدیل اورانیوم اصفهان و احداث رآکتور تحقیقاتی آبسنگین اراک را هم متوقف کند!
تکرار قرارداد الجزایر در برجام
در جریان برجام و توافق هستهای ایران با گروه 1+5 نیز که علیالظاهر به قرارداد و قول و قرارهایی منجر شد، یکبار دیگر، تجربه تلخ «بیانیه سعدآباد تهران» و «قرارداد الجزایر» تکرار شد و این، ایران بود که یکجانبه همه تعهداتش را انجام داد. درحالیکه برخی، دیپلماسی را چاره حل مشکلات کشور میدانستند و مدعی بودند که زبان دنیا را بلدند، درست در روز اول اجرای برجام، چندین شخصیت حقیقی و حقوقی و برخی شرکتهای ایرانی تحریم شدند! ابهاماتی که در برخی از مفاد برجام وجود داشت، ازجمله تفسیر قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد موجب شد تا طرف بدعهد، از انجام برخی از تعهداتش سرباز زند و بهتدریج، مباحثی از برخی موضوعات فرابرجامی ازجمله «توان موشکی» و «نفوذ منطقهای» ایران را مطرح کند. حتی در آن زمان، برخی مقامات کشورمان صراحتاً از برجامهای 2 و 3 و 4 سخن به میان آورده و خواستار تجویز نسخه کورکننده برجام برای مؤلفههای اقتدار جمهوری اسلامی شدند.
دموکرات و جمهوریخواه علیه «تو ان موشکی» و «نفوذ منطقهای»/ تفاوت در تاکتیکها
برخی بهاشتباه تصور میکنند که طرح موضوعات موشکی و منطقهای، خروج از برجام و مطالبه انعقاد قراردادی 100 ساله با ایرآنکه اخیراً رئیسجمهور آمریکا آن را مطرح کرده، فقط از جانب دولت جمهوریخواه ترامپ عنوانشده و دموکراتها، واقعاً خواستار اجرای برجام بودند. در این میان، برخی سیگنالهایی که از جبهه اصطلاحات دریافت میشود، بر این واقعیت صحه میگذارد که این جریان، روی کار آمدن رئیسجمهوری دموکرات را به نفع مصالح ملی کشور میداند و ازاینرو، منتظر انتخابات ریاست جمهوری سال آینده آمریکا و احتمالاً، ورود «جو بایدن»، نامزد پیشتاز دموکراتها به کاخ سفید هستند.
جمهوریخواهان و دموکراتها در رویکرد ضد ایرانی و علیه مفاد حیثیتی جمهوری اسلامی یکسان برخورد میکنند و تنها تفاوت آنها در تاکتیکهاست.
«جان کری» شگفتیساز!
در تأیید این مدعا، اظهارات مهر سال گذشته «جان کری»، وزیر خارجه اسبق آمریکا خواندنی است. کری در مصاحبه با شبکه خبری «سی.ان.ان» گفته بود که تصمیم ترامپ برای خروج از برجام، بهترین راهکار در قبال ایران و توافق هستهای را «سوزانده» و تصریح کرد: «آیا بهترین سیاست برای ایالاتمتحده این است که از توافقی که ما به ایجاد آن کمک کردیم و به آن پایبندی وجود داشت، خارج شویم؟ فکر میکنم با این کار بهترین گزینه سوزانده شد- که عبارت بود از ماندن در توافق و استفاده از آن بهعنوان اهرم فشار بهمنظور مجاب کردن اروپاییها، چینیها و روسها برای همکاری با ما جهت پاسخگو کردن ایران در موضوع موشکی، داشتن عملکرد بهتر در یمن و همکاری در مسئله حزبالله.»
«علی خضریان»، فعال سیاسی در این خصوص میگوید: «ببینید جان کری در مورد برجام چه میگوید. او معتقد است باید ایران را با برجام پای میز مذاکرات موشکی و منطقهای میآوردیم و درصورتیکه رد میکردند، از برجام خارج میشدیم و اشتباه دونالد ترامپ این بود اول خارج شد و بعد تقاضای مذاکره کرد. این حقیقت عریان هر دو جناح آمریکا است.»
جناحهای آمریکایی در هر سمت و در هر نهادی باشند – اعم از ریاست جمهوری یا کنگره – سر و ته یک کرباسند!
گفتگوی جان کری با سی ان ان در خصوص تصمیم وی برای خروج از برجام
شام ظریف با سناتور آمریکایی
علیرغم این واقعیات غیرقابل خدشه، وزیر امور خارجه کشورمان در خردادماه سال جاری، طی سفری که به آمریکا داشت، با یک سناتور سالخورده یهودی به نام «دایان فاینستاین» دیدار و شام را با وی صرف کرد. این دیدار در داخل، با اعتراضاتی در سطح مجلس شورای اسلامی همراه بود و بسیاری از رسانهها نیز به آن واکنش نشان داند. فاینستاین در بیانیهای گفته بود: «وقتی هر دو طرف به دنبال راهحلی برای یک مشکل هستند، جنگ برای حل آن مشکل ضرورت ندارد. من مؤکداً از وزیر خارجه پمپئو میخواهم تا با وزیر خارجه ظریف، که میدانم خواهان دیدن جنگ با آمریکا نیست، ارتباط برقرار کند.»
سناتور دایان فاینستاین (دموکرات)
ظریف به توصیه چه کسی برای مذاکره با سناتور آمریکایی عمل کرد؟!
شاید به خاطر همین توصیه بود که رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان حاضر شد قرار ملاقاتی با سناتوری جمهوریخواه طی سفر هفته گذشته خود به آمریکا ترتیب دهد! شبکه تلویزیونی المیادین در این خصوص معتقد است که دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا به سناتور «رند پل» جمهوریخواه اطلاع داده که میتوان با ایران وارد گفتگو شد و نوشت که او همان فردی است که با ظریف دیدار و گفتگو کرده است. رند پل، یکی از جمهوریخواهان هوادار ترامپ است که مخالف سرسخت برجام و اعمال تحریم علیه کشورمان است. پایگاه خبری «آمریکن کانزروتیو» در گزارشی در سال 94 نوشت: «رند پل مخالفت خود با توافق هستهای با ایران را اعلام کرد اما وی دلایل وحشتناکی برای این مخالفت خود دارد. رند پل مدعی شده است که توافقی خوب است که در آن ایران قبل از آنکه امتیازی از توافق به دست آورد، تمامی الزامات موردنظر را انجام دهد.»
کاری که برخی مقامات کشورمان در پیشپرداخت تعهدات برجامی ایران بدون مابازاء انجام دادند، همان خواستهای است که امثال رند پل خواستار آن بودند!
سناتور رند پل (جموریخواه)
ظریف در توجیه این ملاقات گفته بود: «من با اعضای کنگره، در جایگاه شخصی خودشان بهعنوان اعضای منتقد جامعه آمریکا و نماینده مردم آمریکا دیدار میکنم»، درحالیکه کنگره و کاخ سفید، همواره مکمل یکدیگر در اعمال فشار بر ایران بودهاند و «شبه مذاکره» با اعضای کنگره آمریکا تفاوتی با گفتگو با تصمیم گیران و تصمیم سازان کاخ سفید ندارد.
«محمد صالح جوکار»، عضو سابق کمسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی در این خصوص به خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی گفت: «تجارب تاریخی نشان داده است که هیئت حاکمه آمریکا چه دموکرات و چه جمهوریخواه، چه سناتور و چه عضو دولت، علیه ایران اسلامی بهصورت یکپارچه عمل میکنند و فعال کردن دیپلماسی عمومی از رهگذر کنگره، ناکارآمد است. اقدامات ناصواب در حوزه تفکر و عمل در حیطه دیپلماسی قطعاً به منافع ملی و مصالح کشور آسیب جدی وارد میکند. ازاینرو لازم که یک صدای واحد در سیاست خارجی از کشور شنیده شود و همه به اجرای اسناد بالادستی نظام ملتزم باشند.» در ادامه، نمونهای از خوانش مشترک و همراهی بیبدیل کنگره بهاصطلاح منتقد! با سیاستهای ضد ایرانی آمریکا ازنظر میگذرد:
1. تصویب تمدید قانون تحریمهای ایران (آیسا) در سنای آمریکا به مدت یک دهه با 99 رأی مثبت و بدون رأی مخالف در آذر 95
2. تصویب تمدید قانون تحریمهای ایران (آیسا) در مجلس نمایندگان آمریکا به مدت یک دهه با 419 رأی موافق و یک رأی مخالف در آذر 95
3. تصویب قانون موشکهای بالستیک ایران و اجرای تحریمهای بینالمللی در مجلس نمایندگان آمریکا با همراهی 423 موافق و مخالفت تنها دو نفر در آبان 96
4. تصویب تحریم سیاهچاله تحریمها یا مادر تحریمها موسوم به S722 در مجلس نمایندگان آمریکا با 419 رأی موافق و 3 رأی مخالف در مرداد 96
5. تصویب تحریم سیاهچاله تحریمها یا مادر تحریمها موسوم به S722 در مجلس نمایندگان آمریکا با همراهی 98 موافق و مخالفت سه عضو این مجلس در مرداد 96
نهادهای رسمی طبق مصالح کشور نباید با مقامات آمریکایی ارتباط بگیرند
«سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی»، عضو مجلس شورای اسلامی در گفتگو با آنا به مذاکره وزیر امور خارجه با سناتورهای آمریکایی اشاره و تأکید کرد: «در رابطه با ظریف که یک مقام رسمی است و هر حرکتش در رأس دستگاه دیپلماسی معنا و مفهومی دارد بحث نمیکنم، اما یک عنوان کلی میگویم، ما با آمریکاییها در یک جنگ نامتقارن هستیم و موضوع نبرد هم تغییر ارادههاست. آنان چگونه روی اراده ما کار میکنند، روی نظام محاسباتی ما کار میکنند، روی اقتصاد ما کار میکنند روی مسائل فرهنگی و اجتماعی ما کار میکنند؟ ما اگر میخواهیم نظام محاسباتی آمریکاییها را تغییر بدهیم باید روی جریانهای مستقل درون دولت و ضد دولت و ضد نظام سرمایهداری، سرمایهگذاری کنیم. مثلاً همان کاری که نادر طالبزاده اخیراً انجام داد که البته موجب تحریم آنان شد. وی جمعی از اندیشمندان آمریکایی که مستقل هستند و در قالب یک «ان جی او» (گروه کد پینک) فعالیت میکنند را به ایران دعوت کرد و با آنان ارتباط گرفت که اکنون سه نفر از آنها، عضو مجلس نمایندگان آمریکا هستند. حال سؤال اینجاست که در دیپلماسی عمومی میشود با اینها ارتباط گرفت یا خیر؟ نهادهای رسمی طبق مصالح کشور نباید ارتباط بگیرند اما این به معنی آن نیست که نهادهای غیررسمی هم نباید ارتباط بگیرند، چراکه نهادهای مردمی باید این فرآیند را فراهم کنند.»
متأسفانه رویهای که جناب ظریف و هیئت همراهش در گفتگو با مقامات کنگره آمریکا در پیش گرفتهاند، یادآور عدم رعایت شروط 9 گانه رهبر حکیم انقلاب در اجرای برجام است که بارها از عدم اجرای آنها گله کردهاند. این رویکرد، نهتنها مغایر با مصالح کشور است، بلکه با خطمشی مقام معظم رهبری نیز کاملاً در تضاد است، درحالیکه وزیر امور خارجه کشورمان به کرات بر تبعیت از ممشاء و دستورات ایشان تأکید کردهاند.
این فراز از فرمایشات معظم له در پایان خواندنی است: «اینکه حالا باز بعضی زمزمه شروع کردهاند که در حاشیه اجلاس مجمع عمومی، ممکن است مذاکره انجام بگیرد، این بهطورقطع منتفی است؛ یعنی معنی ندارد یک چنین چیزی. آنها که آن ظاهرسازها بودند، آنجوری عمل کردند با ما؛ اینها که آدمهای وقیح مُتهتّک پُرروی صریحِ شمشیر از رو بندند؛ با اینها چه مذاکرهای؟ اصلاً معنی ندارد. حالا آقای رئیسجمهور که هیچ، وزیر خارجه و عناصر وزارت خارجه هم همینجور؛ هیچ معنی ندارد با اینها مذاکره کردن. البته شما این را هم میدانید و شاید بهتر از من بدانید که آمریکاییها احتیاج دارند به مذاکره با جمهوری اسلامی. دولتهای آمریکا -هم آن دولت قبلی، هم این دولت، هم دولت اسبق- همه احتیاج دارند نمایش بدهند که ما جایی مثل جمهوری اسلامی را کشاندیم پای میز مذاکره؛ این چیزی است که نیاز دارند. آن روزی که اوباما موفق شد تلفنی با آقای دکتر روحانی صحبت بکند، اینها آنجا جشن گرفتند که خبرش بعداً رسید به ما از طرقی. اینها احتیاج دارند به این قضیه؛ هیچ لزومی ندارد که ما این احتیاج آنها را برآورده کنیم.» (7 شهریور 97)
انتهای پیام/4106/
انتهای پیام/