صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۰۲ - ۰۵ خرداد ۱۳۹۸

مصائب امیرالمؤمنین به روایت یک «قدیس»

رمان «قدیس» اثر ابراهیم حسن‌بیگی روایتی است از زندگی کشیشی روسی در زمان حال که در خلال آن به ابعاد مختلف زندگی امام علی(ع) پرداخته است.
کد خبر : 384111

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شخصیت بزرگ مولای متقیان امام علی (ع) همواره مورد توجه اندیشمندان، عالمان و شاعران در طول تاریخ بوده و هر کدام از منظری با توان علمی، ذوقی و احساسی خود به ابعاد مختلف شخصیت امیرالمؤمنین پرداختند، اما چهره تابناک این امام به اندازه کافی در ادبیات داستانی بازتاب نداشته و مورد توجه قرار نگرفته و به نوعی این شاخه از ادبیات به این شخصیت الهی بدهکار بوده و خود را از این سوژه ناب محروم کرده است؛ به طوری که به سختی می‌توان چند کتاب داستان با محوریت زندگی گوهربار این امام نام برد.


ابراهیم حسن‌بیگی که با نوشتن رمان‌هایی مانند «اشکانه»، «ریشه در اعماق»، «نشانه‌های صبح» و «معمای مسیح» در حوزه دفاع مقدس و رمان‌های «محمد» (که به بیش از پنج زبان ترجمه شده‌ است)، «سال‌های بنفش» و «شب ناسور» نویسنده‌ای در حوزه انقلاب و دین شناخته می‌شود؛ رمان «قدیس» را با موضوع زندگی امام علی (ع) نوشته است.


رمان «قدیس» روایتی است از زندگی کشیشی روسی که دوست دارد کلکسیونر کتب و اسناد خطی باشد و در این کار اشتیاق فراوانی برای جمع‌آوری کتاب‌های خطی دارد. کشیش مسیحی که در مسکو زندگی می‌کند، دوران کودکی و بخشی از زندگی‌اش را در بیروت گذرانده و درگیر و دار اتفاقاتی مجبور می‌شود برای حفظ جان خود به بیروت سفر کند. جایی که هم برخی اقوام او در آنجا زندگی می‌کنند. با این سفر داستان وارد روایت‌های تاریخی زمان حضرت علی(ع) می‌شود. این رمان، با بهره‌گیری از داستانی که برای این کشیش مسیحی و در زمان حال اتفاق می‌افتد، به بررسی ابعاد مختلف از زندگی امام علی(ع) پرداخته است.


نویسنده با پرهیز از روایت صرف حوادث تاریخی زندگی امیرالمؤمنین، در قالب یک داستان متفاوت و استفاده از یک تکنیک روایی با زمان‌های مختلف هم حوادث تاریخی دوران امام را به تصویر کشد و هم شخصیت پرجاذبه امام که حتی برای مسیحیان و دیگر ادیان نیز جذاب است، نشان دهد. نویسنده با محور قرار دادن یک کشیش مسیحی سیر متحول شدن باورها و اندیشه‌های این کشیش را در طول مطالعه این کتاب و آشنایی‌اش با شخصیت امام علی(ع) را به بهترین شکل به تصویر می‌کشد.


نثر رمان ساده و روان است و با این که نویسنده در طول داستان بازگشت‌های فراوانی به گذشته دور دارد و از تاریخی سخن می‌گوید که مخاطب رمان بارها و بارها آن را در کتاب‌های تاریخ خوانده و یا در مجالس مختلف شنیده است، با این حال خواننده برای خواندن ادامه داستان اشتیاق دارد. در واقع در داستان روایت‌هایی را می‌خوانیم که قبلاً از شنیده‌ایم، اما این بار با نثر دیگری که در برخی قسمت‌ها باعث جذابیت سیر تاریخی داستان می‌شود آن را دنبال می‌کنیم. 


در واقع «قدیس» داستانی است با یک موضوع تکراری، ولی نگاهی تازه که نویسنده آن با تسلط خوبی که بر زندگی امام علی(ع) و نهج‌البلاغه ایشان و دیگر منابع و مآخذ داشته توانسته با نثری روان که مورد پسند نسل امروز است، به معرفی امام علی(ع) از زبان دوستان و دشمنان ایشان بپردازد.


در بخشی از این رمان می‌خوانیم: عمروعاص گفت: «ما درباره علی و معاویه به توافق نخواهیم رسید. بهتر است علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم و سرنوشت خلافت را به شورای مسلمانان واگذاریم».


ابوموسی لحظه‌ای فکر کرد و گفت: «موافقم. این بهتر است که شخص ثالثی خلیفه شود. شاید که قائله‌ها ختم گردد».


عمروعاص گفت: «من حکم به عزل معاویه می‎‌دهم و تو نیز حکم به عزل علی بده».


ابوموسی گفت: «بسم الله حکم کن تا بشنوند».


عمروعاص گفت: «نه ابوموسی، تو بزرگتری و از اصحاب رسول‌الله هستی. حق تقدم با توست».


ابوموسی رو به جمعیت حاضر کرد و گفت: «من و عمروعاص بر مطلبی اتفاق نظر داریم و امیدواریم صلاح و رستگاری مسلمین در آن باشد».


اما قبل از آن که حکم را صادر کند، ابن‌عباس خود را به او رساند و هشدار داد و گفت: «بهتر است اول عمروعاص سخن بگوید و و معاویه را عزل کند. زیر بعید نیست او خلاف توافق مطلبی را بیان کند».


ولی ابوموسی به هشدارهای ابن‌عباس توجه‌ای نکرد و گفت: «رها کن ابن‌عباس! ما هر دو در مسئله خلافت اتفاق نظر داریم».


سپس برخاست و گفت: «ما وضع امت اسلام را مطالعه کردیم و برای وضع اختلافات و بازگشت به وحدت و آرامش، بهتر از این ندیدیم که علی و معاویه را از خلافت خلع کنیم. بر این اساس، من علی و معاویه را از خلافت عزل کردم».


سخنانش که به پایان رسید نشست. سپس عمروعاص برخاست و گفت: «ای مردم! سخنان ابوموسی را شنیدید؛ او امام خود را عزل کرد و من نیز در این مورد با او هم عقیده هستم و علی را از خلافت عزل می‌کنم و به جای او معاویه را به خلافت می‌رسانم». 


این کتاب که در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های دهه ۹۰ معرفی شد با تغییر عنوان به «ناقوس‌ها به صدا درمی‌آیند»، در آستانه سالروز شهادت مولای متقیان حضرت علی (ع) چهلمین چاپ این کتاب از سوی انتشارات عهدمانا در 136 صفحه، قطع رقعی روانه بازار شده است.


انتهای پیام/4072/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر