صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۶:۰۰ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۸
صبوری در گفتگو با آنا:

جنبش دانشجویی در اجرای بیانیه گام دوم نیاز به آسیب‌شناسی خود دارد

دبیر اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی گفت: نسل جوان و جریان دانشجویی که مخاطب اصلی این بیانیه است، نیاز به آسیب‌شناسی فعالیت‌های خود دارد.
کد خبر : 368699

به گزارش خبرنگار حوزه تشکل‌های دانشجویی گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب، با نگاه دقیق به گذشته و وضعیت کنونی جامعه، نقشه راه ۴۰ سال آینده کشور را ترسیم کرده است؛ در این بیانیه بیش از ۴۰ بار جوانان مورد خطاب قرار گرفته‌اند؛ لذا جوانان، دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی به‌عنوان آینده‌سازان انقلاب شکوهمند اسلامی، ابتدا باید این بیانیه را به گفتمان عمومی جامعه تبدیل کنند؛ جهت تقویت گفتمان گام دوم انقلاب، سلسله نشست‌ها، میزگردها و مصاحبه‌هایی با حضور مسئولان و دبیران تشکل‌های دانشجویی در گروه دانشگاه خبرگزاری آنا برگزار شد؛ در این راستا گفتگویی با محمدحسین صبوری دبیر اتحادیه جنبش عدالت‌خواه دانشجویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.


آنا: چرا جوانان خطاب اصلی در بیانیه گام دوم هستند؟


صبوری: در بیانیه گام دوم، طرف صحبت نسل جدیدی است که ازاین‌به‌بعد پا به عرصه می‌گذارد و سپس آرمان‌های ما برای آینده مطرح شده است؛ اما برای تحقق آرمان‌هایی همچون استقلال، آزادی، عدالت تا چقدر پیشرفت داشتیم که این مسئله نیاز به آسیب‌شناسی دارد.


ما به‌عنوان نسل جوان و جریان دانشجویی مخاطب اصلی این حرف قرار می‌گیریم، لذا لازم است آسیب‌شناسی در عملکرد خودمان داشته و نقاط قوت و ضعف خودمان را بررسی کنیم؛ مثلاً رسالت دانشجویان و جریان دانشجویی چه بوده، باید در آینده چه باشد، در چه زمینه‌هایی کم‌کاری و کاهلی داشته و در چه مواردی موفق بوده است؛ نیاز است که برای این موضوع یک آسیب‌شناسی شود، آسیب‌شناسی هم باید ناظر به گذشته باشد و متناسب با کارنامه‌ای که در گذشته داشتیم و نیز مسیر مطلوب آینده را هم به تصویر بکشانیم.


با توجه به خطاب جوانان در بیانیه گام دوم در سرفصل‌هایی که رهبری شمردند مثلاً در تحقق عدالت، فراگیر شدن نظریه نظام انقلابی، اخلاق و سبک زندگی، علم و دانش، باید عملکرد خودمان را در گذشته و شعارهای آرمان‌خواهانه برای آینده بررسی کنیم.


مثلاً ابتدا بررسی کنیم که در قضیه عدالت و مبارزه با فساد چه‌کار کردیم، مسیر به چه شکل بوده، ضعف‌ها کجا بوده، نقاط قوت کجا بوده، باید چه‌جور بودیم که نبودیم، برای بعدش باید چه‌جوری باشیم. به‌نظرم روی تک‌تک این‌ها می‌توانیم جریان دانشجویی و جریان فعال و کنشگر داخل جامعه را ارزیابی کنیم.


این بیانیه درست است که عنوانش گام دوم است، متن بیانیه گام دوم متنی ناظر به آینده است ولی لازمه فهم و درک عمیق و دقیق از آن، بررسی دقیق گام اول است. یعنی وقتی می‌گوییم گام دوم طبیعتاً یک گام اولی هم وجود داشته است، لذا باید ببینیم در گام اول چگونه بودیم. ارزیابی گام اول را داشته باشیم برای فهم دقیق‌تر از گام دوم و به تصویر کشیدن گام دوم.



آنا: یکی از اولویت‌های مطرح شده در بیانیه گام دوم، سبک زندگی است؛ چند سال پیش هم مقام معظم رهبری در گفتگو با دانشجویان، سبک زندگی را مطرح کردند؛ به نظر شما تشکل‌های دانشجویی در اجرایی کردن هفتمین توصیه رهبری در گام دوم چه وظیفه‌ای دارند؟


صبوری: وقتی واژه‌ای توسط جریانات دستخوش تعاریف ناقص، مختلف و استفاده نابجا شود، از ارزش آن کاسته می‌شود؛ لذا ممکن بود سبک زندگی که رهبری هم خیلی مطرح می‌کرد، با تعاریف و تفاسیر جریانات مختلف به سرنوشت واژه اقتصاد مقاومتی مبتلا شود. معنا و تفاسیر مختلف، سطحی و کلیشه‌ای از واژه اقتصاد مقاومتی باعث شد تا اهمیت این قضیه کاسته شد، به‌طوری‌که الآن دیگر خود حضرت آقا هم از واژه اقتصاد مقاومتی استفاده نمی‌کنند و تعابیری همچون جنگ اقتصادی را به کار می‌برند.


سبک زندگی هم به این شکل است، اگر می‌خواهیم یک نگاه کلیشه‌ای نسبت به آن داشته باشیم، مثلاً بگوییم، سبک زندگی باید درست شود، کتاب باید راجع به آن نوشته شود، دائم سخنرانی و همایش راجع به سبک زندگی گرفته شود، میزگرد گرفته شود و در آن از سبک زندگی صحبت شود، درنهایت از اهمیت این قضیه کاسته خواهد شد.


یک موقع نه، وارد می‌شویم، عینی‌تر و ملموس‌تر به آن نگاه می‌کنیم، می‌گوییم، سبک زندگی می‌شود فرهنگ زندگی همین جامعه. چه ابزارها و چه ملزوماتی بوده، چه ابزارهایی ما را به این سبک زندگی که معتقدیم سبک زندگی اشتباه غربی است، وارد کرده است، سبک زندگی امروزی، سبک زندگی اصیل ایرانی و اسلامی نیست، چه ابزارهایی منجر به این مسئله شده؟ یک بخش آن نظام آموزشی و نظام دانشگاهی است که حضرت آقا در ذیل تحول در علوم انسانی مطرح می‌کند. یک بخش بزرگ‌تر آن رسانه ملی است.


مثلاً جریان دانشجویی، به‌عنوان جریان متخصص و فعال، در موضوع سبک زندگی، چقدر مسائل را موبه‌مو ارزیابی کرده است، چقدر برنامه‌های تلویزیونی را بررسی کرده است، برنامه‌هایی که از شبکه‌های تلویزیونی پخش می‌شود، چه سبک زندگی را القا می‌کند، خروجی این برنامه‌ها و برداشت‌های جامعه از آن چیست؟ دانشجویان چقدر از رسانه ملی مطالبه و شناخت دارند؟ چقدر تولید حرف کردیم؟ معیاری برایش نگذاشته‌ایم.


در بحث سبک زندگی باید ابتدا ارزیابی از گذشته خودمان انجام دهیم؛ آیا اولویت جریان دانشجویی در سبک زندگی تنها ترویج کتاب و نوشتن کتاب و برگزاری جلسات سخنرانی بوده است؟ آیا از ابزارهایی که سبک زندگی را از ریشه خراب می‌کند، مطالبه کرده است. باید انگشت مطالبه و اشاره به سمت این ابزارهایی چون رسانه ملی که قدرت و ثروت ملی را در اختیار دارد، برود.


آنا: به نظر شما مهم‌ترین بخش بیانیه گام دوم انقلاب کدام بخش است و چرا این بخش اهمیت بیشتری دارد؟


صبوری: بخش‌های مختلفی در گام دوم طرح شده که در این میان بحث عدالت و مبارزه با فساد، بحث قابل توجه بود و نکات جالبی نیز داشت مخصوصاً اینکه با همین مسائل و اتفاقات اخیر و یک‌سری بحث‌هایی که جدیداً طرح شده در فضای رسانه‌ای هم‌خوانی دارد. رهبر معظم انقلاب تعریف از بحث فساد و عدالت‌خواهی کرده درنهایت بیان کردند که امید به شما جوانان است و در آینده زمام امور را در دست خواهید گرفت.


داخل متن بیانیه نیز یک‌سری نکته‌هایی بیان شده است؛ در درجه اول رهبری در همان خط اول تعریف دقیق و واضحی از عدالت‌خواهی ارائه می‌دهند. عدالت و مبارزه با فساد را لازم و ملزوم همدیگر مطرح می‌کنند. یعنی ما نمی‌توانیم یک‌سری صحبت‌های کلی راجع به عدالت‌خواهی انجام دهیم، بگوییم عدالت و عدالت‌خواهی خوب است، در حکومت حضرت علی (ع) هم عدالت برقرار بوده و عدالت یک ارزش است در کنار بقیه ارزش‌ها ولی وقتی که عینی‌تر وارد مسئله شویم، مبارزه با فساد را تحت هر عنوانی نفی کنیم. یعنی اگر مثلاً در همین جنگل‌های شمال جنگل‌خواری صورت می‌گیرد، نهادها و اشخاص مختلف کشور هر کدام ویلاهایی دارند، جنگل‌خواری‌هایی دارند و عید و تعطیلات آنجا می‌روند، این را اگر در بحث مبارزه با فساد مطرح کنیم عده مخالفت کرده و می‌گویند این موضوعات مطرح نشود. این دسته معتقدند صرف عدالت‌خواهی خوب است، صرف اینکه بگوییم جنگل‌ها باید زنده باشند، کافی است یا مثلاً اگر در امیدیه زمین‌خواری کلانی صورت می‌گیرد که به‌وضوح همه مردم آنجا می‌بینند، در منطقه‌ای که محرومیت دارد بیداد می‌کند در آن منطقه، این زمین‌خواری‌ها دیده می‌شود، این برج‌سازی‌ها دیده می‌شود، اگر با این موارد بخواهیم مبارزه کنیم، این مبارزه نفی می‌شود. اما موضوعی که رهبری با حسن خطاب مطرح کردند این موضوع بود که عدالت‌خواهی با مبارزه مستقیم با فساد همراه است و معنی پیدا می‌کند.



آنا: موارد عینی‌تر و مفصلی در زمینه عدالت و مبارزه با فساد در بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده است؛ نظرات راجع به این بخش چیست؟


صبوری: مسئله دیگری که قابل‌طرح است در بحث نقش جوانان و امید به جوانانی در بخش عدالت‌خواهی بخواهم طرح کنم این است که رهبری به‌صورت مصداقی و عینی چند مورد را طرح می‌کنند. یعنی دقیق مسئله را تشریح می‌کنند که باید با شکاف‌های عمیق طبقاتی مبارزه شود، باید با ویژه‌خواری‌ها مبارزه شود، به‌نظرم این بخش را باید مانیفست کنیم. این بخش از بیانیه طولانی هم بود و جزء بخش‌هایی بود که رهبری مفصل به آن‌ها پرداخته‌اند.


البته رهبری این نکته را هم اشاره کردند که ما در 40 سال اخیر پیشرفت‌های زیادی داشتیم یعنی قابل‌مقایسه با نظام‌های دیگر نیست ولی خب خیلی از آرمان‌های خود عقب ماندیم، به ایده‌آل خودمان نرسیدیم. من فکر می‌کنم این بخش را می‌توانیم به‌عنوان یک تعریف دقیق، یک مانیفست دقیق در نظر بگیریم؛ یعنی مرتب در نسل‌های بعدی مواجه نباشیم با برچسب‌های جدیدتر در بحث مسائل عدالت‌خواهی، این را در نظر بگیریم صحبت صریح، عینی و مکتوب رهبری است. تعریف ما از عدالت‌خواهی این است و هر جریانی، هر تشکلی، هر رسانه‌ای، هر شخص دست‌به‌قلم و سخنرانی که در رابطه با عدالت و عدالت‌خواهی صحبت می‌کند این‌جوری قضاوت کنیم.


بعد از تمام این تعریف‌های تفصیلی که رهبری می‌پردازند یک اشاره جالبی داشتند این است که این حرف‌ها در سیاست‌ها و قوانین بارها تکرار شده، یعنی ما کم نداشتیم در مثلاً قانون، در مذاکراتی که در مجلس یا هیئت دولت صورت می‌گیرد، حتی در سطح قوانین یعنی قانون شده، مثلاً بالاترین سطح اجرای مسئله‌ای مثلاً جریان دانشجویی مثل جریان عدالت‌خواه تلاش می‌کند که یک چیزی را مهر نهایی پایش بزنیم که اجرا شود، می‌گوییم کمیسیون ماده 100 مثلاً قانونش اصلاح شود، به قانون تبدیل شود، رهبری دارند یک چیز فراتر از این می‌گویند، می‌گویند که حتی این حرف‌هایی که من در خط قبلی زدم حتی در سطح قوانین هم آمده و تکرار شده ولی برای اجرای آن نیاز است که جوانان وارد شوند. یعنی رهبری یک‌جاهایی دیگر از ما هم تندتر شده و می‌گوید حتی به این هم قانع نشوید که در قوانین تکرار شود، برای اجرای آن جریان جوانان، جریان دانشجویی و جریان فعال باید ورود کند.


مثال عینی‌اش را بزنم که ما به آن هم رسیدیم دیگر، قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان به قانون تبدیل شد یعنی بالاترین حدی که دیگر می‌گوییم اجرا می‌شود و دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند از آن فرار کند، باز آن قانون دور زده می‌شود. تصویب شده، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت تصویب کرده‌اند و به قانون جمهوری اسلامی تبدیل شده، باز می‌بینیم نهادهای مختلف حاکمیت در حکومت می‌روند و آن قانون را دور می‌زنند. یکی 20 تا، یکی 6 تا، یکی 12 تا، یکی 11 تا که بله این قانون نقض شود! پس می‌بینیم حتی به این هم اکتفا نکنیم که به قانون تبدیل شود و قانون اجرا شود. گاهی اوقات قانون هم می‌تواند عدالت را نقض کند و حتی جلوی آن قانون هم باید ایستاد اگر نقض عدالت و عدالت‌خواهی داشته باشد.


آنا: نقش دستگاه قضائی در بسط عدالت در جامعه به‌ویژه در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب چیست و جنبش عدالت‌خواه دانشجویی چه راهکار و برنامه‌ای در این موضوع دارد؟


صبوری: نقش جریان دانشجویی در تحقق بیانیه گام دوم انقلاب کلیدی‌تر است؛ نسل جوان و نسل آینده انقلاب مخاطب اصلی این بیانیه هستند و تصویری از راهی را که باید برویم جلوی ما قرار گرفته است، به‌نظرم علاوه بر اینکه وظیفه ما است که بندبند این بیانیه را سرلوحه کار خود قرار دهیم، راجع به عدالت بخشی از آن ممکن است برگردد به مجلس و قوه قضائیه، راجع به استقلال کشور به وزارت امور خارجه و موضوعات دیگر هم همین‌طور، انتظار ما این است که نهادهای دیگر حکومتی هم این را سرلوحه کار خودشان قرار بدهند.


مثلاً قوه قضائیه و ریاست جدید آن، این بندهایی که راجع به عدالت گفته شده و موضوعاتی مثل مبارزه با فساد را سرلوحه قرار دهد، رویکردهای اشتباهی که در دوره قبل وجود داشته کاملاً در بیانیه نفی شده. یعنی بحث نظارت، بحث مبارزه با فساد، تفسیری که از بحث مبارزه با فساد ارائه شده، کسانی را که مشخص کرده برای مبارزه با فساد، نفی رویکرد «تو چه‌کاره‌ای؟!» داخل قوه قضائیه است.


مثلاً نظارت مردمی در دوره گذشته قوه قضائیه اعتقادی به آن نداشتند و با آن مقابله می‌شد، کسی حق ندارد مبارزه با فساد را خارج از چارچوبی که وجود دارد انجام دهد، اگر در جایگاهی نیست، اگر در شأن و سمتی نیست انجام بدهد، این بیانیه نفی این رویکرد است. بیانیه نظارت همگانی را می‌گوید. بیانیه وقتی می‌گوید مبارزه با ویژه‌خواری صورت بگیرد، فارغ از اینکه هر کس باشد مبارزه با فسادهای کلان صورت بگیرد، یعنی نفی رویکردی است که در دوره قبل تا حدودی مشاهده می‌شود و اصطلاحاً دانه‌درشت‌ها، آن افراد اصلی، نفراتی که صاحب قدرت و صاحب نفوذ سیاسی داخل کشور هستند خیلی جاها مصون می‌ماندند از برخورد قهری قوه قضائیه و بله، خیلی افرادی که فسادی انجام داده بودند و مستحق برخورد هم بودند اما صاحب قدرت نبودند، می‌دیدیم تفاوت وجود داشت بین جدیتی که در برخورد با فرد الف با فرد ب انجام می‌شد.


از ریاست قوه قضائیه توقع داریم که فقط تغییر شخص نباشد و سیستم قوه قضائیه هم تغییر کند و انتظاراتی و توقعاتی که در بیانیه نسبت به قوه قضائیه وجود دارد به آن پرداخته شود. البته خیلی از همین مسائل که در بخش عدالت بیانیه گام دوم مطرح شده به‌صورت مفصل‌تر در حکمی که برای انتصاب حجت‌الاسلام رئیسی اهدا شد، مطرح شده و خود حجت‌الاسلام رئیسی هم گفتند که من این حکم را جلوی چشمم می‌گذارم که پیاده کنم و این موضوع نکته مثبتی حداقل در حرف بود که باید در عمل نیز ارزیابی شود.



آنا: نسبت استقلال و آزادی با ارتباطات جهانی در بیانیه گام دوم انقلاب چیست؟


صبوری: صحبت رهبری ناظر بر این بوده که بحث‌ها و شبهاتی مطرح می‌شود تحت این عنوان که ما باید با نظام جهانی و جهان تعامل داشته باشیم و محدود به مرزهای خودمان نشویم. درواقع سیاست‌های خارجی انقلاب اسلامی هم نفی این مسئله نبودند. مسئله این است که جهان چه کشورهایی محسوب می‌شوند؟ جهان کل دنیا و کل کشورها است یا چند کشور خاص؟ منظور حضرات از تعامل با جهان که الآن دیگر ما در قوه اجرایی مملکت هم به‌صراحت داریم در صحبت‌های چهره‌های ارشد دولتی، نهادها و شخصیت‌های دیگر مشاهده می‌کنیم این است که به اسم تعامل با جهان صرفاً به دنبال ارتباط با چند کشور خاص هستند.


ما نفی تعامل با جهان را نمی‌کنیم، اتفاقاً تعامل با جهان را در سیاست انقلاب اسلامی تشویق می‌کنیم، در صحبت‌های حضرت امام خمینی (ره) در همان اول انقلاب هم سیاست خارجی انقلاب اسلامی را بخواهیم بررسی کنیم می‌بینیم اتفاقاً بحث نگاه جهان‌وطنی از جمهوری اسلامی شروع شد.


جمهوری اسلامی است که نگاه جهان‌وطنی دارد و نفی می‌کند نگاه‌هایی که اتفاقاً در همین کشورهای غربی است، محدود به مرزها یعنی اینکه شما نگاه جهان‌وطنی نداشته باشید، یعنی نگاه به مستضعفان جهان نداشته باشید، اتفاقات، ظلم‌ها، استضعاف و استکباری که در کشورهای دیگر از حکومت‌های دیگر بر مردمشان صورت می‌گیرد، چه حکومت‌های غربی که فرانسه باشد و آن نظام نابرابری که در آمریکا هست، چه حکومت‌های آسیایی و عربی که امروزه داریم مشاهده می‌کنیم دخالت‌های کشورهای دیگر در آن کشورها، بی‌توجه بودن به این مسائل منجر به این تفسیر می‌شود که ما محدود به مرزهای خودمان هستیم.


بله، جمهوری اسلامی نباید محدود به مرزهای خودش باشد، نقد هم به آن وارد می‌شود اگر محدود به مرزهای خودش باشد، اما محدود به مرزها شدن به این معنی است که مردم کشورهای دیگر، استضعاف و ظلمی که بر مردم کشورهای دیگر دارد صورت می‌گیرد، ما نسبت به آن بی‌توجه باشیم و بگوییم به ما مربوط نیست، یعنی نگاه جهان‌وطنی نداشته باشیم. مقصود این است، تفسیری که صورت می‌گیرد نفی این نگاه است.


انتهای پیام/4115/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر