روایتی از رژه افسران نیروی هوایی در حمایت از امام (ره) در بهمن57
به گزارش حوزه احزاب گروه سیاسی خبرگزاری آنا از مرکز اسناد انقلاب اسلامی، محمدرضا پهلوی که بیشترین سرمایهگذاری را در نیروهای نظامی و بهویژه نیروی هوایی کرده بود، امید داشت در آخرین روزهای سلطنت خود، ارتش از وی در برابر ملت حمایت کند. علیرغم این تصور در 19 بهمن 1357 با بیعت همافران و خلبانان نیروی هوایی ارتش با امام خمینی و پیوستن آنان به انقلاب اسلامی، تمام آرزوهای شاه نقشِ بر آب شد.
معجزه 6 بهمن ماه
سرهنگ محمد سرلک در شمار پرسنل نیروی هوایی در دهه پنجاه بود و در جریان نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، از جمله کسانی بود که در حرکتهای سیاسی و مذهبی در نیروی هوایی نقش آفرین و تأثیرگذار بوده است.
وی در خاطرات خود به فضای مذهبی در میان پرسنل اشاره دارد و از حضور فعال و آشکار پرسنل و همافران در راهپیمایی ششم بهمن 57 و بیعت تاریخی نوزدهم بهمن ماه نیروی هوایی بهعنوان نقطه عطف پیروزی انقلاب یاد میکند. سرهنگ سرلک درباره راهپیمایی 6 بهمن 57 میگوید: برادرانی چون محمدرضا منصوری، ایزدی نیا، فریدون شمس، بدوی، زندیه، رمضانی و دیگرانی که از اول بهصورت منسجم با هم ارتباط داشتیم، قرار گذاشتیم که ضمن اطلاعرسانی به دیگر پرسنل در داخل ستاد در یک اقدام هماهنگ و خودجوش دست به یک راهپیمایی در خیابان فرح آباد (پیروزی) بزنیم.
طراح اصلی راهپیمایی جمعی از برادرانی بودند که نام بردم و از آنجا که بنده در واحد فرماندهی ارتباط الکترونیک مشغول خدمت بودم، نقطه ثقل هماهنگی همین واحد بود. تمام تلاش برادران آن بود که در ساعت دو بعداز ظهر روز 6 بهمن ماه بعد از اتمام کار و به محض خروج از ستاد همه دوستان و پرسنلی که تقریباً به یکصد نفر بالغ میشدند، در خیابان فرحآباد (پیروزی) و در مقابل درب ستاد و با یک هماهنگی سریع، پلاکاردهایی که قبلاً نوشته و آماده کرده بودیم، در جلوی پرسنل نمایان گردد.»
اصلاً کسی فکر نمیکرد که نیروهای نظامی رژیم، آن هم در عالیترین قوا یعنی نیروی هوایی بهصورت آشکار، برائت خود را از رژیم شاهنشاهی اعلام کنند. راهپیمایی روز 6 بهمن 1357 بیشتر شبیه به یک معجزه بود و در طول نهضت اسلامی امام سابقه نداشت که نظامیان با لباس نظامی آن هم بهصورت منسجم و متشکل در یک راهپیمایی ضدرژیم شرکت کنند.
راهپیمایی فوق به قدری عظمت داشت که حتی انعکاس آن، همان شب در بخش فارسی رادیو بی.بی.سی اعلام شد. و نهایتاً همین راهپیمایی بود که مقدمات راهپیمایی و بیعت روز 19 بهمن ماه را فراهم ساخت و ترس و هراس را در دل نیروها از بین برد؛ هر چند همان شب چند نفر از برادران پرسنل توسط نیروهای ضداطلاعات در خانههای سازمانی دستگیر شدند. اما هیچ تأثیر منفی بر روحیه افراد نگذاشت. تمام دلهرهها و وحشتها از بین رفت، از فردای آن روز اخبار راهپیمایی به تمام پایگاههای هوایی در سراسر ایران مخابره شد، گویا میبایستی پیروزی انقلاب و به ثمر نشستن خون شهیدان نهضت به دست پرسنل نیروی هوایی رقم بخورد.
روز هفتم بهمن، نیروهای ضد اطلاعات ارتش با هماهنگی عوامل ساواک به منازل سازمانی پرسنل واقع در شهرک نظامی قصر فیروزه یورش برده و آن تعداد از پرسنلی را که قبلاً مورد شناسایی واقع شده بودند، دستگیر کرده و به نقطه نامعلومی منتقل کردند.
ترس رژیم از پیوند نظامیان با امام خمینی(ره)
در پی حوادث بهوجود آمده، علیالخصوص پیوند نظامیان به نهضت اسلامی امام خمینی، ترس و وحشت در عوامل و عناصر رژیم به وجود آمد.
ژنرال رابرت هایزر که برای ارزیابی انجام یک کودتا از سوی سازمان جاسوسی سیا و ستاد فرماندهی آمریکا به ایران اعزام شده بود، در هفتم بهمن1357 در یک گزارش کتبی به سازمان سیا خاطر نشان میکند: «شماری از کادر نیروی هوایی از جمله چندین افسر در پی مشارکت در تظاهرات طرفداران [آیتالله] خمینی در تهران دستگیر شدهاند. همافران نیز در نیروی هوایی به عنوان یک تهدید بزرگ ظاهر شده بودند».
انعکاس خبر راهپیمایی افسران، همافران و درجهداران نیروی هوایی و اعضای خانواده آنها در کیهان فردای آن روز چنین گزارش شد: «نظامیان در حالی که فریاد میکشیدند: «ما پرسنل هوایی هستیم، ما منتظر خمینی هستیم» از طول خیابان فرحآباد عبور کردند و تا چهارراه کوکاکولا ادامه پیدا کرد. تظاهرکنندگان اکثراً با لباس فرم نیروی هوایی بودند».
خبر مهم دیگر که منتشر شد و در روزنامههای داخلی و خارجی انعکاس پیدا کرد، خبر دستگیری و زندانی شدن همافران نیروی هوایی بود که بین روزهای پنجشنبه پنجم تا دوشنبه نهم بهمن ماه اتفاق افتاد.
رژه همافران در مقابل امام و بیعت با ایشان
علاوه بر خاطرات همافران که به عنوان عناصر اصلی بیعت با رهبر انقلاب حماسه ساز آن رویداد تاریخی بودند، خاطره یاران حضرت امام (قدس سره) که در روز 19 بهمن 1357 در بیعت امام حضور داشتند، اهمیت و شکوه آن حرکت تاریخی را بیان میدارد. حجت الاسلام والمسلمین ناطق نوری در خاطرات خود میگوید: «روز 19 بهمن روزی است که نیروی هوایی به دیدار امام آمدند، گفته بودند همافران ابتدا با لباس شخصی میآیند، چون لباسهای فرم آنها داخل ساک بود. آنها به دبیرستان دخترانه رفتند، آنجا لباس هایشان را عوض کردند. آنيفورم پوشیدند و به صورت رژه وارد مدرسه علوی شدند. فرماندهشان آمد و به من و آقای عراقی گفت: خواهش این همافران، این است که اگر عکاسهای شما میخواهند عکس بگیرند، از صورت ما نگیرند، چون شناسایی میشویم، و گفت: برای ما مهم نیست که ما را بشناسند، اما زن و بچه ما را اذیت میکنند و برای ما خیلی سخت است که آنها را اذیت کنند».
لذا حاج مهدی عراقی به عکاسها دستور داد هیچ کس حق ندارد از جلو عکس بگیرد و باید از پشت سر عکس بگیرند. قبل از اینکه رژه همافران را شروع کنند، فرمانده آنها با بلندگوی دستی درست مثل سان رسمی که در مقابل مقامات و فرمانده کل قوا میروند، به امام عنوان فرمانده کل قوا خطاب کرد و اجازه خواست همافران رژه را در پیشگاه فرمانده کل قوا آغاز کنند. رژه اینها جلوی امام شروع شد، در حالی که دولت بختیار با تشکیلاتش، هنوز هم بر سر کار بود و ما خودمان حیران بودیم که این جریان دیگر چیست؟ در داخل اتاق بیاختیار اشک شوق میریختیم و خود همافران در حین رژه اشک میریختند، شاید این فیلم رژه موجود باشد. این حرکت نیروی هوایی خیلی برای دولت بختیار گران تمام شد، لذا دولت بختیار تصمیم گرفته بود که نیروی هوایی را بمباران کند و از طرف دولت بختیار به بازرگان گفته بودند اطراف نیروی هوایی مردم هستند لذا شما به مردم بگویید پراکنده شوند، ما میخواهیم آنجا را بکوبیم و این برنامه آنها یک بیسیاستی بود. چون این خبر به مردم گفته شد و بر عکس مردم بیشتر به طرف نیروی هوایی رفتند.»
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی یکی دیگر از یاران امام درباره آن بیعت تاریخی میگوید: صبح روز 19 بهمن، عده کثیری از نظامیان، همافران و افسران نیروی هوایی در مدرسه رفاه تجمع کردند. قرار بر این شد که این نیروها از مدرسه رفاه تا مدرسه علوی محل اقامت امام خمینی رژه بروند. بنده قرار ملاقات را به اطلاع امام رساندم و گفتم: «برادران نیروی هوایی از قبل وقت گرفتهاند و امروز میخواهند به شما بپیوندند و اجازه میخواهند که شما از آنان سان ببینید». با اینکه امام خمینی تب داشتند و قبلاً اعلام شده بود که ملاقات ندارند، با لبخند زیبا و صمیمیت و فروتنی خاصی اعلام آمادگی کردند و با شایستگی خاص خود حاضر شدند.
فرمانده همافران خطاب به امام خمینی با عنوان فرمانده کل قوا اجازه خواست تا نیروها رژه را آغاز کنند. آنگاه همافران از مقابل امام خمینی رژه رفتند، همافران در حال رژه اشک میریختند و صحنه بسیار پر هیجانی را به وجود آورده بود. نظامیان بعد از احترامات نظامی و مراسم خاص شعار میدادند: نظامیان ملی، به فرمان خمینی، از طاغوت گسستیم، به ملت پیوستیم.
امام خمینی پشت میکروفون قرار گرفتند و فرمودند: درود بر سربازان امام عصر (سلام الله عليه) همانطور که فریاد زدید، تاکنون در خدمت طاغوت بودید، طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزائن ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را برده خارجیها کرد و از امروز در خدمت امام عصر(سلام الله) و در خدمت قرآن کریم هستید؛ قرآن کریمی که سعادت همه بشر را بیمه کرده است. ما امیدواریم که با هم و با پیوستگی بتوانیم این طاغوت را تا آخر از بین ببریم و به جای او یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد. ما میخواهیم که سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم، نه سفارت آمریکا و سفارت شوروی... ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد، اسرائیل در آن تصرف نکند، آمریکا در آن تصرف نکند درود بر شما که قدر نعمت خود را دانستید و به دامن قرآن پیوستید درود بر شما که ترک کردید حکومت طاغوت را و به حکومت الله پیوستید».
روزنامه کیهان در بعداز ظهر روز 19 بهمن عکس همافران را در حالی که با امام خمینی ادای احترام میکردند، در صفحه اول چاپ کرد. این حادثه برای باقیماندگان رژیم سخت گران آمد. بختیار در غروب همان روز به قرهباغی زنگ زد و گفت: «آیا روزنامه کیهان را دیدهاید؟» قرهباغی گفت: نه؛ بختیار توضیح داد که عکس عدهای از پرسنل نیروی هوایی را در اقامتگاه آقای خمینی چاپ کرده است. بختیار مدعی شد که این عکس مونتاژ است و به ژنرال دستور داد تا آن را تکذیب کند».
بختیار که پیش از همه از این واقعه خشمگین شده بود، در مجلس شورای ملی گفت: «ملاحظه کنید همین روزنامه کیهان روز پنجشنبه عکس و خبری از یک رژه نظامی چاپ کرد و به صورت بچهگانه عکس را مونتاژ نمود که جزئیات آن را اهل فن میدانند.»
انتهای پیام/4034/ن
انتهای پیام/