صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رسم یاران/ 114

ثمره همه مجاهدت‌های فی سبیل الله در مقابل یک واحد مسکونی

دوستان شهید صیاد شیرازی که از نزدیک وضع مالی او را می‌دانستند، از رئیس بنیاد شهید خواستند به شهید صیاد که در آن‌‌زمان جانباز هم بود، قطعه زمینی اختصاص دهد.
کد خبر : 355296

 به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سردار شهید علی صیاد‌شیرازی سال 1323 در روستای «کبود گنبد» از توابع «درگز» متولد شد. پس از دریافت دیپلم ریاضی،در سال 1342 در آزمون دانشکده افسری پذیرفته شد و سه سال بعد در رسته توپخانه فارغ‌التحصیل شد.


از سال 1348 در لشکر زرهی تبریز خدمت رسمی خود را در نیروی زمینی آغاز کرد. وی در مهرماه سال 1360، به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب شد و در 23 تیر 1365 از سمت خود استعفا داد و به سمت نمایندگی حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع منصوب شد. وی در 18 اردیبهشت 1366 به درجه سرتیپی رسید و دو سال بعد به سمت معاونت بازرسی ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح منصوب شد.


در شهریور 1372 با حکم فرماندهی کل قوا به سمت جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح منصوب شد و سپس در 16 فروردین 1378 با حکم فرماندهی کل قوا به درجه سرلشکری ارتقا یافت. شهید علی صیاد‌شیرازی روز شنبه ۲۱ فروردین ماه ۱۳۷۸ توسط عوامل منافقین به‌شهادت رسید.


همرزمان سردار شهید صیاد شیرازی در خاطره‌ای از او این‌چنین روایت می‌کنند: در سال‌های جنگ، بنیاد شهید انقلاب اسلامی به تعدادی از خانواده‌‌‌‌‌های ایثارگران در یکی از شهرک‌های تازه تأسیس تهران زمین می‌‌‌‌‌‌‌‌داد. دوستان شهید صیاد شیرازی که از نزدیک وضع مالی او را می‌دانستند، از رئیس بنیاد شهید خواستند به شهید  صیاد که در آن‌ زمان جانباز هم بود، قطعه زمینی اختصاص بدهد. رئیس بنیاد شهید هم که از زندگی او بی اطلاع نبود، موافقت کرد.                                                            


دوستان شهید صیاد برای این که او را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند، وام گرفتند و حتی خود نیز پولی فراهم کردند و دست به کار ساختمان‌سازی شدند تا این که در نیمه کار صیاد فهمید، چنان عصبانی شد که حتی صدایش می‌لرزید. شاهدان ماجرا اذعان می‌کنند که هرگز او را چنین ندیده بودند.


وی حتی برای نخستین بار به دوست قدیمی‌اش داد زده بود که: «شما چطور توانستید بدون اجازه من دست به چنین کاری بزنید؟» عصبانیتش که فروکش کرد، از آنان عذر خواست. گفت می‌داند آنان قصد خدمت به او و خانواده‌اش را داشته‌اند، اما او چنین استحقاقی ندارد. بعد برای رئیس بنیاد شهید نامه‌ای نوشت به این مضمون: اکنون در وضعیتی قرار دارم که احساس می‌کنم به ازای رسیدن به مسکن، بهای گرانی را  می‌پردازم، آن هم ثمره همه مجاهدت‌های فی سبیل الله (که اگر خداوند آن را تأیید فرماید) که قلبم رضایت نمی‌دهد چنین شود. 


                                                           در ادامه نامه، شهید صیاد به‌رئیس بنیاد شهید نوشت: لذا با توجه به این‌که خدا می‌داند، نه تنها خود را لایق چنین عنایاتی از جمهوری اسلامی نمی‌دانم بلکه هم‌چنان مدیون هستم و باید تا روزی که نفس در بدن دارم، عاشقانه به اسلام عزیز خدمت نمایم. قاطعانه اقدام فرمائید که ساختمان نیمه‌کاره مسکن اینجانب را از طرف بنیاد شهید تحویل گرفته و فقط مخارجی را که اضافه بر وام واگذاری (مبلغ چهارصد هزار تومان) هزینه شده است، به ما پرداخت نمایند تا به صاحبانش مسترد نمایم.


انتهای پیام/4100/


انتهای پیام/

ارسال نظر