صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۵۳ - ۰۴ دی ۱۳۹۷
یک جامعه‌شناس مطرح کرد؛

زنان آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه در زمان حادثه

در حوادث طبیعی مانند زلزله، زنان و کودکان آسیب جسمی و روحی را بیشتر متحمل می‌شوند و وجود احساس مادری در زنان سبب می‌شود به خاطر فرزندانشان از خودشان بگذرند.
کد خبر : 347201

به گزارش خبرنگار حوزه  زنان و خانواده گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، حوادث طبیعی ازجمله سیل، آتشفشان و زلزله یک اتفاق طبیعی به حساب می‌آیند، اما این اتفاقات و رخدادهای طبیعی با دخالت انسان به فاجعه تبدیل می‌شود؛ زلزله یکی از عوامل و موجد شرایط بحرانی و نابسامانی اجتماعی و اقتصادی نیست، بلکه فقدان مدیریت ریسک و مطالعات پیشین سبب بروز آسیب‌ها و مشکلات پسازلزله است، برای مثال در ژاپن و جاهای دیگر وقتی زلزله‌ای با قدرت بیش از 7 ریشتر می‌آید، افراد به‌آرامی در گوشه‌ای منتظر می‌مانند زلزله تمام می‌شود و یا لب‌تاب‌ها و وسایل دیگرشان را می‌گیرند تا بر زمین نیفتد چون به سازه‌هایی که در آن زندگی می‌کنند اعتماد دارند، و به‌دلیل اینکه قبل از آن آموزش‌ دیده‌اند، توانمند شده‌اند، تاب‌آور شده‌اند و با آگاهی در برابر زلزله به کنش می‌پردازند، اما رفتار ما در زلزله کرمانشاه نشان داد که در هنگام زلزله اقدامات ما واکنشی و احساساتی است، چرا؟


فاضل الیاسی در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری آنا می‌گوید: هیچ‌گونه آموزش و آگاهی نسبت به زلزله نداریم، با وجودی که بر روی گسل زندگی می‌کنیم به سازه‌های خود اعتماد نداریم و آموزش درست و منطقی به مردم داده نمی‌شود.


پژوهشگر فوق‌دکترای دانشگاه تهران در ادامه می‌افزاید: با این بی‌تدبیری زلزله از یک حادثه طبیعی به یک فاجعه انسانی تبدیل می‌شود که سبب شکل‌گیری آسیب‌ها و یا تشدید آسیب‌های قبلی می‌شود، همانند مسائل فرهنگی، اجتماعی اعم از انسجام و همبستگی اجتماعی، هنجارها، تغییر ارزش‌ها، تأخر فرهنگی، دگردیسی در ساختار خانواده، تغییر سبک زندگی، آسیب‌پذیرتر شدن اقشار آسیب‌پذیر همانند زنان، کودکان، سالمندان و بیماران و معلولان و ...


وی به بحث آسیب زنان در حوادثی مانند زلزله خاطرنشان می‌کند و ادامه می‌دهد: در شب زلزله 21 آبان 96، زنان و دختران زیادی به خاطر نجات جان بچه‌ها یا سایر اعضاء خانواده دوباره به داخل خانه‌ها رفتند و جان خود را از دست دادند یا به‌شدت مصدوم شدند، مانند لیلا الیاسی که به خاطر نجات بچه سه‌ماهه‌اش جان خود را از دست داد، یا سوسن اسپری با دو دخترش برای نجات پسر سه‌ساله‌اش به داخل خانه رفتند که در نتیجه دو دختر دوقلو و پسر سه‌ساله‌اش فوت شدند و خودش نیز به‌شدت دچار شکستگی از ناحیه پشت، لگن و پا شد، یا جریان هانا که به خاطر نجات خواهرش دچار ضایعه نخاعی شد... این‌ها فقط نمونه‌هایی از این قهرمانان است و مطمئناً خیلی بیشتر از این تعداد هستند، جای تأسف است که نگاه بیمار جامعه و نظام مردسالاری معیوب ما همین زنان فداکار و ایثارگر و قهرمان را در جایگاهی در جامعه قرار داده است که جزء اقشار آسیب‌پذیر قرار گرفته‌اند.


این جامعه‌شناس در ادامه تصریح می‌کند: همین زنان در شب زلزله در آن سرمای سوزان بدون هیچ‌گونه امکاناتی تا صبح روز بعد در فضای باز از کودکان و سالمندان مراقبت کردند، شاید زنان هیچ‌وقت در آن شب به این مسئله فکر نمی‌کردند که کمپ‌ها به جهنمی برای آن‌ها تبدیل می‌شود و بچه‌داری، خانه‌داری، پخت‌وپز و تمام امور زندگی را بایستی در یک چادر یا یک کانکس تحمل کنند، آن‌ هم برای بیشتر از یک سال و احتمالاً چند سال آینده. آن‌ها هرگز به این مسئله فکر نمی‌کردند که بایستی در صف توالت بمانند، چند هفته یک‌بار حمام کنند آن‌ هم با پیک‌نیک آب گرم و هرگز به این فکر نمی‌کردند که برای نجات بچه‌هایشان بایستی از افراد متعددی درخواست کمک و حتی التماس کنند.


وی با اشاره به اینکه با فروریختن خانه‌ها و بی‌سرپناه شدن خانوارها، زنان به‌مراتب دچار مشکلات دوچندان شدند، ادامه می‌دهد: تمام خانه و آشیانه به یک چادر 9 متری در زمان اسکان اضطراری و سپس با سختی و مشقت زیاد به یک کانکس 10 الی 15 متری ختم شد، اتاق‌خواب، هال و پذیرایی، آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی، اتاق‌خواب فرزندان و ... به یک چادر یا کانکس ختم شد، از همه دشوارتر این چادر یا کانکس در کمپ یا کنار خیابان عاری از حریم خصوصی و شخصی و فاصله آن‌ها تا پیاده‌رو فقط چند سانتی‌متر است.


این کارشناس اجتماعی با اشاره به اینکه مشکلات و فقدان دسترسی آسان به شیر آب عمومی از دیگر مشکلاتی است که این زنان با آن روبه‌رو بودند، ادامه می‌دهد: در بعضی از کمپ‌ها حدوداً هر صد خانوار فقط یک شیر آب داشتند و بایستی برای گرفتن آب چند صد متر فاصله را طی می‌کردند و وقت زیادی نیز در صف می‌گذراندند.


مشکل دسترسی به سرویس بهداشتی نیز برای زنان وجود دارد. زنان در این مناطق تا حدودی با موضوع رفتن به سرویس بهداشتی دارای الگوی خاص فرهنگی و عرفی مخصوص به این مناطق هستند، زنان در صورت وجود افراد دیگر به سرویس نمی‌روند، اما با بحرانی شدن شرایط در زمان زلزله یک خانم بایستی مدت زیادی در صف سرویس و سپس در جلوی دیدگان افراد زیادی به سرویس بهداشتی برود، به همین دلیل زنان زیادی دچار انواع بیماری‌های عفونی و ... شدند، اغلب زنان در طول روز از نوشیدن مایعات خودداری می‌کردند تا در طول روز به سرویس نروند. همین امر باعث شد زنان زیادی دچار بیماری کلیه، مثانه و ... شوند.


الیاسی با اشاره به اینکه فقدان حمام از دیگر مشکلاتی است که پس از وقوع زلزله در این منطقه به وجود آمده است ادامه می‌دهد: در تحقیقات میدانی یأس و سرخوردگی زنان و دختران بسیار گسترده و قابل درک بود، بخشی از این سرخوردگی ناشی از کاهش اعتمادبه‌نفس به خاطر فقدان شیر آب و حمام بود، تحقیقات میدانی و مصاحبه‌های ما نشان می‌دهد که زنان و دختران حتی تا دو ماه نیز قادر به استحمام نبوده‌اند. اما فقدان شیر آب و حمام و سرویس مناسب نه‌تنها برای زنان و دختران وضعیت بغرنجی به بار آورده بلکه بار همین مسائل کودکان نیز بر عهده زنان و دختران است، شستشوی ظروف و لباس تمام اعضاء خانواده، پخت‌وپز و نظافت کانکس نیز بر فشار زنان و دختران افزوده است.


این کارشناس اجتماعی خاطرنشان می‌کند: کارشناسان مددکاران اجتماعی در گفتگو با این زنان به این نتیجه رسیدند که این زنان تا حدود زیادی پذیرفته‌اند که ضعیفه هستند لذا زنان در چادر و کانکس به‌هیچ‌عنوان احساس امنیت نمی‌کنند، زنان در کمپ‌ها همواره به ضعیفه بودن خود و دختران اشاره می‌کنند و از وضعیت پیش‌آمده بسیار ترسیده‌اند.


در جریان زلزله کرمانشاه بالای 95% از کسانی که حضوری کمک‌ها را دریافت می‌کردند و یا تلفنی درخواست کمک می‌کردند زنان و کودکان بودند، و به‌صورت معناداری مردان در پشت‌صحنه بودند و می‌توان گفت که در غیاب مردان و حضور زنان کمک‌ها شکل می‌گرفت.


الیاسی دراین‌باره بیان می‌کند: زنان غیر از نان‌آور بودن مادر بچه‌ها نیز هستند، تمام مسئولیت بچه‌ها از قبیل حمام، شستشوی لباس، سرویس بهداشتی، غذا و درس‌ومشق مدرسه و صدالبته مواظبت و مراقبت از فرزندان بر عهده زنان است و این مسئله خستگی آن‌ها را چند برابر می‌کند.


این کارشناس اجتماعی معتقد است پرخاشگری زنان به‌وفور قابل‌درک و فهم است، اغلب زنان در مصاحبه‌ها از عدم کنترل خشم و عصبانیت خود صحبت می‌کنند، اغلب می‌گویند که کودکان خود را کتک می‌زنند، می‌گویند که از زدن کودکان پشیمان می‌شوند اما بعد از مدتی باز همین را تکرار می‌کنند، از مشکلات روانی خود می‌گویند، از ترس از سقف گرفته یا ترس از زلزله و هر صدایی که می‌شنوند.


وی با بیان اینکه زنان در خانواده‌هایی که یک معلول و یا یک بیمار و یا سالمند داشتند شرایط سختی را سپری می‌کردند ادامه می‌دهد: در این خانواده‌ها مشکلی که وجود دارد این است که علاوه بر همه مشکلاتی که در بالا شمرده شد نگهداری از این افراد نیز بر عهده این زنان قرار دارد.


انتهای پیام/4087/پ


انتهای پیام/

برچسب ها: زلزله کرمانشاه
ارسال نظر