صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یاران مهربان/ 107

روزی مثل امروز؛ داستان فرار از روزمرّگی

«روزی مثل امروز» رمانی نوشته «پیتر اشتام» نویسنده سوئیسی است که روایتگر تنهایی و تلاش برای فرار از روزمرّگی است.
کد خبر : 324155

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، «روزی مثل امروز» داستان مرد میانسال و مجردی به نام آندریاس است که 18 سال قبل از آلمان به فرانسه رفته است. او یک معلم است و یک زندگی نسبتاً معمولی دارد، اما از روزی که به خاطر سرفه‌های شدید و توصیه پزشک به آزمایشگاه می‌رود، مسیر زندگیش عوض می‌شود.


در روزی که قرار است برای دریافت پاسخ نمونه‌برداری مراجعه کند، ناگهان تصمیم خود را عوض کرده و به جای پیگیری بیماریش، به دنبال تغییر کلی در روند زندگی خود می‌رود. استعفا از کار، فروش منزل و بازگشت به روستای دوران کودکی از جمله تصمیماتی است که آندریاس در این بازه از زمان، اتخاذ می‌کند.


این کتاب نوشته «پیتر اشتام» نویسنده 56 ساله اهل سوئیس است. پیش از «روزی مثل امروز»، دو مجموعه داستان به نام‌های «ماه یخ‌زده» و «تمام چیزهایی که جایشان خالی است» و همچنین رمان «آگنس» از او به فارسی ترجمه شده بود.


در رمان روزی مثل امروز، رگه‌هایی از ترکیب اصالت وجود و پوچ‌گرایی وجود دارد که در فوران احساس تنهایی و سرخوردگی آندریاس خود را نشان می‌دهد. تأثیر‌پذیری نویسنده از آلبر کامو به‌ویژه از دو اثر وی یعنی بیگانه و طاعون کاملاً مشهود است.


قدرت تخیل بالا، مهارت در نفوذ به خفایای ذهنی و ایجاز در نحوه روایت باعث شده تا کتاب اشتام برای اغلب مخاطبان، متنی جذاب و قابل فهم باشد. بازه زمانی داستان از تابستان تا میانه‌های پاییز است امّا فلاش‌بک‌ها و بازخوانی خاطرات توسط آندریاس به‌ویژه مرور دلبستگی ناکامش به دختری به نام فابین باعث می‌شود تا خواننده با گذشته زندگی او کاملاً آشنا شود و از این دریچه، شخصیت او را بهتر بشناسد. 


در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «گاهی اوقات آندریاس پیش خودش مجسم می‌کرد که اگر اتوبوسی در مسیر کارش او را زیر بگیرد چه خواهد شد. یک تصادف می‌توانست نقطه پایانی بر همه چیز و در عین حال آغازی نو باشد،‌ ضربه‌ای که می‌توانست به پایان سردرگمی و ایجاد نظم و ترتیب بیانجامد. یک‌باره همه چیز با اهمیت می‌شد،‌ روز و ساعت،‌ اسم خیابان یا بولوار، اسم راننده اتوبوس، حتی خود آندرآس،‌ تاریخ و محل تولدش، شغل و مذهبش. تصادف در یک صبح بارانی در فصل پاییز یا زمستان رخ می‌داد. بازتاب نور نئون‌های تبلیغاتی و چراغ ماشین‌ها روی آسفالت خیس خیابان دیده می‌شدند. آمبولانسی می‌آمد و رهگذرها به تماشا می‌ایستادند....».


نشر افق رمان روزی مثل امروز نوشته پیتر اشتام با ترجمه مریم مؤیدپور را در 210 صفحه و با قیمت 12 هزار تومان روانه بازار نشر کرده است.


انتهای پیام/4072/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر