«تنگه ابوقریب» نمونهای ایدهآل برای تعریف سینمای دفاع مقدس
واقعیت این است که از زمان تماشای فیلم «تنگه ابوقریب» در جشنواره سی و ششم فیلم فجر تا امروز که این فیلم فروش تقریباً مناسب و آبرومندی را در اکران عمومی سینماهای کشور کسب کرده و به پنج میلیارد تومان رسیده ( معتقدم که باید بسیار بیشتر از رقم فعلی فروش میکرد) هنوز نمیتوانم باور کنم که این فیلم ساخته بهرام توکلی است. دلیلش نیز کاملاً مشخص است.فیلمهایی همچون آسمان زرد کم عمق، من دیه گو مارادونا هستم، اینجا بدون من، پابرهنه در بهشت و... که در سالهای گذشته از این کارگردان بر روی پرده رفت، ذهنیتی دیگر از نوع نگاه توکلی به سینما را نشان میدهد و حالا «تنگه ابوقریب» شاهکاری در سینمای دفاع مقدس از بهرام توکلی سبب می شود تا حسرت بخوری چنین کارگردانی در همه سالهایی که در سینما حضور داشته چرا به سمت ساخت چنین فیلمهایی نرفته است.
«تنگه ابوقریب» روایتی است واقعی که به قول خود توکلی در دل روزهای پایانی جنگ تحمیلی تقریبا گم شده است. داستان از یک روز نبرد و دفاع دلاورانه گردان عمار در برابر لشکرکشی ارتش بعث به منطقه فکه و شرهانی میگوید که اجازه نمیدهند تا دشمن از تنگه ابوقریب گذر کند و در روزهای پایانی جنگ، خود را به عنوان برنده هشت ساله جنگ معرفی کند و بیشتر شهدای این گردان نیز بر اثر تشنگی به شهادت می رسند. البته در تاریخ هشت سال جنگ تحمیلی از این دست رشادتها و مقاومتها زیاد به خود دیده است که هنوز به آنها پرداخته نشده و از همین روست که معتقدم مقوله دفاع مقدس ظرفیت زیادی برای سینمای ایران دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
اکنون میتوان «تنگه ابوقریب» را نمونه بارزی از سینمای دفاع مقدس معرفی کرد. در سالهای گذشته فیلمهای جنگی زیادی مربوط به نبرد هشت ساله ایران و عراق ساخته شد که در استانداردهای گونه سینمای جنگ میتوانستند به عنوان فیلمی در ژانر جنگی معرفی شوند اما همواره اصرار بر این بود که این فیلمها، فیلم دفاع مقدسی است. غافل از اینکه استانداردهای سینمای دفاع مقدس تفاوت زیادی با سینمای جنگ دارد.
سینمای دفاع مقدس ، خود یک ژانر است که بسیاری از فیلمها در تمام این سالها تلاش کرده اند به آن نزدیک شوند اما بعضاً واجد مؤلفههای سینمای دفاع مقدس نبودند و اکنون «تنگه ابوقریب» به زیبایی این مؤلفهها و استانداردهای سینمای دفاع مقدس را بهعنوان یک مدل خوب در مقابل ما قرار داده است. در داستان فیلم، شاهد دفاع و مقاومت جانانه و مظلومانه رزمندگانمان هستیم. تصویر درست و صحیحی از قدرت دشمن به ما نشان داده میشود و البته هیچگونه نمایی از سربازان دشمن نمیبینیم. همه نماهای دشمن در لانگ شات به ما عرضه میشود و بیانگر این نکته است که دشمن، دشمن است؛ فرق نمیکند عراقی باشد یا آمریکایی یا متعلق به هر اقلیم دیگری؛ بلکه آنچه مهم است هجوم او به خاک ما و کشتن و اسارت و تصرف بوده است و بس. قهرمان بازیهای بیهوده در این فیلم و داستانش وجود ندارد.
در این فیلم، شخصیتهای خودی دارای وجوه مختلف شخصیتی بوده و به اصطلاح تخت و اتوکشیده نیستند بلکه فرهنگها و رفتارهای مختلفی را از رزمندگان مشاهده میکنیم و همین مسئله به واقعیتر شدن فضا و داستان کمک میکند. قصه و ساختار همزمان، از کشش و تعلیق مناسبی برخوردارند و طراحی صحنه، فیلمبرداری و بازیهای مناسب بازیگران نیز به بهتر شدن این فضا کمک زیادی کرده است.کارگردانی اثر نیز بسیار ماندگار از آب درآمده است. به همین دلیل انتخاب چنین موضوع و مضمونی و چنین قدرت کارگردانی از بهرام توکلی، مخاطب را غافلگیر میکند.
در مجموع یکی از شاهکارهای جشنواره سی و ششم فیلم «تنگه ابوقریب» بود که در کنار چند فیلم محدود دیگر به جشنواره اعتبار داد و راه تازهای را در سینمای دفاع مقدس گشود. باید پس از این در بهتر شدن این الگو و افزودن کیفیت بیشتر به آن تلاش شود. «تنگه ابوقریب» در قحطی فیلمهای جنگی و دفاع مقدسی در سالهای گذشته برای سینمای ایران آبروداری کرد واز این بابت باید سازندگانشان را تحسین کرد.
*منتقد و روزنامه نگار
انتهای پیام/4046/خ
انتهای پیام/