شوهر سارق، زنش را قال گذاشت!
به گزارش خبرنگار حوزه انتظامی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، چهاردهمین مرحله طرح رعد پلیس 555 سارق، مالخر، قاچاقچی کالا و موادمخدر را گرفتار کرده بود؛ متهمان صبح دیروز در حیاط پلیس پیشگیری تهران بزرگ، بهصف شده بودند تا رئیس پلیس پایتخت هم از کشفیات این طرح و هم دستگیرشدگان بازدید کند. در میان متهمان زنی با چادری سیاه و ابروهای کاملاً تراشیده، بیشتر از همه خودنمایی میکرد.
زن را به جرم سرقت و همدستی با همسرش شناسایی و دستگیر کرده بودند؛ اگرچه خودش مدعی بود که وسایل و کیفهایی که در داخل خانهاش پیدا شده، همگی متعلق به خودش بوده و کیفها را طی سالهای اخیر خریده است، اما افسر پروندهاش توضیح داد که روز گذشته او را در منزلش واقع در مرتضیگرد دستگیر کردند و پلیس توانسته بود از منزل آنها چندین قمه و یک قبضه سلاح پیدا کند.
افسر پرونده البته میگوید: شوهرش از دست مأموران فرار کرده اما همسرش هم در سرقتها نقش داشته است.
این زن متهم بهسرقت، در حالیکه صورتش را پوشانده بود تا مبادا کسی بتواند از چهرهاش عکس بگیرد، گفت: صبحانه میخوردیم که مأمورها به خانه ما ریختند؛ من غافلگیر شدم و نتوانستم فرار کنم، اما شوهرم تا مأمورها را دید، بلافاصله فرار کرد و در نهایت من دستگیر شدم.
زن جوان که به گفته خودش متولد سال 62 است و تا دیپلم تحصیل کرده، مدعی بود که نمیدانسته شوهرش یک دزد زورگیر است و درباره گوشیها و کیفهای سرقتی که از خانهشان کشف شده بود، توضیح داد: شوهرم در کار خرید و فروش کالاهای دست دوم بود و میگفت که این گوشیهای همراه را میخرد و آنهایی را که خراب هستند، از قطعاتشان استفاده کرده و در گوشیهایی که احتیاج به قطعه دارند، بهکار میبرد.
وی ادامه داد: من نمیدانستم که شوهرم اسلحه دارد، تنها یکی از قمههایش را دیده بودم که گفته بود از آن برای دفاع از خودم استفاده میکنم؛ در این منطقه بهطور حتم باید وسیلهای برای دفاع از خودت داشته باشی.
زن جوان درباره نحوه آشنایی با همسرش افزود: شوهر خواهرم، همسرم را میشناخت؛ پنج سال پیش بود که او را به من معرفی کرد و در نهایت با هم ازدواج کردیم. اوایل رنگفروشی میکرد، اما پس از مدتی گفت که در این کار سود نیست و تصمیم گرفت، دلالی کالاهای دست دوم را انجام دهد.
متهم که صدایش و دستهایش نشان میداد به اعتیاد هم گرفتار است، توضیح داد که چند وقت پیش شیشه مصرف میکردم اما در نهایت به دلیل گرانشدن این ماده مخدر مجبور به ترک شدم، اما شوهرم همچنان مصرفکننده است به همین دلیل تا بهحال بچهدار نشدهایم.
وی در پاسخ به این سوال که میدانی همسرت کجاست، گفت: خیر، وقتی مرا گرفتند او فرار کرد و من دیگر نمیدانم او کجاست. تلفن همراهش را هم با خودشان به کلانتری بردند و من هیچ راهی ندارم که او را پیدا کنم؛ اگر قرار باشد دوباره او را ببینم یا از او خبری بگیرم باید حتماً به خانه برگردم.
از زندگی در گیشا تا مشروبفروشی در جنوب شهر
کمی آن طرفتر مرد جوان دیگری که دستهایش را روی صورتش گذاشته بود و لباس قرمز به تن داشت به جرم فروش مشروبات الکلی دستگیر شده بود.
افسر پروندهاش توضیح داد که وی مدتهای مدیدی است که مشروبهای دستساز را در خانه ساخته و آنها را در شیشههایی استتار کرده و به فروش میرساند.
مرد جوان درباره شیوه فروش مشروب به مشتریانش توضیح داد که الکلها را از توپخانه (میدان امام خمینی) میگرفتم، کمی آب با آنها مخلوط میکردم و در شیشههای نوشابه دست مشتریان میدادم.
وی ادامه داد: هر بطری را تا 10 هزار تومان میفروختم این در حالی بود که با قیمت بسیار کمتری آنها را خریداری میکردم. یک خودروی پراید و کمی الکل برای کار من کافی بود.
مرد جوان که مدعی بود تا به امروز هیچ سابقهای نداشته است، اضافه کرد: قبل از اینکه وارد این کار شوم، در بازار مشغول لباسفروشی بودم؛ بازار کساد شد و ما ورشکست شدیم. باید کار دیگری پیدا میکردم، پس سراغ این کار آمدم.
وی در پاسخ به این سوال که آیا خودت هم مشروب مصرف میکنی، گفت: نه، هرگز! البته بیشتر مشتریهای من جوانها بودند.
انتهای پیام/4009/4039/
انتهای پیام/