موعد تکریم اهالی قلم
خبر، نگار است و نگارنده خبر، نگارهگری افسونگر که همه آفاق را مینگرد و در فراسوی کلام مینگارد تا همگان بدانند و آگاه باشند که در رفتار اجتماعی و اوضاع اقتصادی یا در باور سیاسی و شاید فرهنگی و اصلا فانتزیتر بنگریم در دنیای ورزش و یا در کرشمههای هنر و شاید در فلان منطقه و یا بهمان فضا و نه اصلا در حوالی ما یا شما و یا ایشان در فراتر از مرزهای جغرافیایی و کاش در درون و اندرون و باقی قضایا ... چه میگذرد...؟ ولی اصلا نمیگذرد...!
جاری در خبرها هستیم ولی ساری در خبرها نیستیم و قدرت سرایت در مخاطب نداریم زیرا سرعت خبر بسیار شتابان است هنوز قلم به دست نگرفتهای؛ خبر، بیات میشود و از دهن میافتد! همه، خبرنگار شدهاند و هر کانال و گروه در فضای مجازی در ایران که تعدادشان سر به سماوات میزند از تعداد بیشماری خبرنگار غیرحرفهای تشکیل شده که خبرها را تخریب و البته جامعه را ملتهب و بیسامان میکنند.
تقریبا همه مینویسند و البته خوب نمینویسند و چالشآفرینی میکنند و یا با نقل قولهای با ضربآهنگ سیاست و یا رانتهای خاص حزبی، تمام یا بخشی از جامعه را به واکنشهای عمدتاً حسی وامیدارند و با زندهباد و مردهبادهای تحزبی سعی میکنند چنته خود را از امیال سیاسی پر کنند و در مواعد خاص همچون انتخابات بر سفره مهر بعضیها! نوشابه رانت باز کنند و با تنقلات سیاسی، لاجرعه بنوشند.
در این مسیر، تمجیدهای غیرعاقلانه و تکریمهای به نرخ نان و نام و دشمنیهای بیپروا در فضای مجازی، زمینه افتراق اجتماعی را فراهم میکند و مردم در قالب گروههای ناخواسته در برابر هم جبهه میگیرند و ...
روز خبرنگار موعد تکریم اهالی قلم به شرافت شهادت صارمی است و 17 مرداد هر سال دلم میتپد که امسال برای خبرنگاران چه میکنند و الحمدلله هیچ اتفاقی نمیافتد و دلِ شکسته خبرنگار در پس درهای بسته با جلسات نه چندان خصوصی و اسائه ادبهای ماندگار در بهتوچههای غیر اصولی، کماکان شکسته باقی میماند و نگارههای خبر در ذهن خبرنگار، خطخطی میشود.
خبرنگار، واژهیاب اقیانوس معانی است ولی گاهی آنقدر بیمهریها زیاد است که با بیانصافی، وراج در نوشتار خوانده میشود و ارزش خبر که ریشه در اصالت و سرعت و صحت دارد، کمی اسیر واهمه و دستانداز و ترمیم! میشود و خبر به درستی به سامان نمیرسد.
تحول بازار! و تنوع قیمتهای بهشدت بالارونده، خبرنگاران را در فواصل معنادار جا میگذارد و مثل نرخ تورم مثلا تکرقمی! درجا میمانند و درجا میزنند که حرفی باقی نیست تا در تحلیل و تفسیر و توضیح، بتوان زد که سیل قیمتهای تلخ ارز و دلار، تمام اقتصاد را درمینوردد و خبرنگار را به سکوت وامیدارد.
خبر در نگاه عرفا، جانمایه کسب دانایی است و هرگز در ساختار مادی، تعریف ارزشی چندانی ندارد و به همین دلیل است که هیچ پناهگاه مالی برای خبرنگاران وجود ندارد و فقط وجاهت تصویر او در ذهن مخاطب رسانهها میماند و البته مجموعهای از تکذیبیهها و یا تکذیب تکذیبیهها و یا تایید تکذیب تکذیبیهها و ... نیز رخ مینماید.
کاش! روز خبرنگار به ابهت ذات خبر به شیوهای کریمانه معرفی شود و وجاهت ذاتی خبرنگار بدون نگاه به شغل و زمینه ارتزاق خبرنگار و اهالی او در محک اجتماعی تعریف یابد و البته وضعیت معاش وی نیز به نگاه بزرگان منظور شود تا خبرنگار بدون خوف و رجای معیشت، بتواند با چاشنی عشق، خبرنگار باشد.
حیطهبندی خبری و طبقهبندی خبرنگاران بعد از زمینه تخصصی تحصیلات و تجارب باید تابعی از توانمندیهای ذاتی خبرنگار باشد زیرا نگارنده معتقد است با تحصیل صرف و ممارست در حوالی خبر، نمیتوان خبرنگار شد و در هیچ کلاسی، صراحت در کلام و تهور در ابلاغ خبر و تسلط بر پیرامون خبر و بازخوردهای آن را تدریس نمیکنند و از همه مهمتر، زمینه آگاهیهای عمومی خبرنگاران است که متاسفانه در چرخه اجتماعی فراموش میشود و کمتر مورد توجه است که ناقل خبر، ذات خبر را میداند و قدرت تحلیل داشته و قدرت تفسیر مقدمات و موخرات خبر را نیز در اختیار دارد لذا در کمترین مقدار ممکن در حیطه ذاتی، معادل خبرساز، صاحب اطلاعات است و به عبارت ساده، حیطه رفتاری و اجتماعی خبرنگار بر حوزه مطالعه او تاثیر میگذارد و خبرنگار به این معنا، چشم بیدار جامعه است لذا مدیران ایرانی به سادگی میتوانند از فرصت مشاوره و رایزنی اجتماعی خبرنگاران و البته تخصصی در حوزه سازمانی بهره برند ولی نوع ساختار خدمتی خبرنگار که در اندکی از شرایط و در بعضی از شهرهای کوچک ممکن است ناکارآمد جلوه کند باعث شده تا جمعی از مسئولان به خبرنگاران با نگاه غیرحرفهای مواجه شوند و این امر اصلا خوب نیست و باید چارهای اندیشید.
و البته در آغاز این نوشتار هم اشاره شد که تعریف خبرنگار در فضای مجازی، پوشش نامناسبی بر عبارت فخیمانه خبرنگار رسانهای است که ضروتا باید چارهگری شود و با ساماندادن به کانالها و گروههای خبری با ضرورت شناسایی پایگاههای اصلی از جایگاههای تصنعی به ارزشآفرینی خبر و خبرنگار کمک کرد لذا الگوسازی خبر و خبرنگار و برندسازی خبرگزاریهای مفید با تامین زیرساختهای خبری و فعالیت متعهدانه، میتواند شیوهای به سمت کرامتزایی رسانهای باشد و اگر چنین شود از دامنه اشتیاق نوشیدن و نیوشیدن خبر در جام غربی! کم میشود و شاید بازار ماهواره به قصد شنیدن اخبار واقعی رو به رکود بگذارد.
حیطه فعالیتهای مدیران گروهها و کانالهای خبری و غیرخبری باید در قالب قرادادهای حساب شده با ارشاد یا هر ارگان صاحب نظری تامین و با نگاه پلیس کنترل و رصد شود و متخصصان فضای مجازی نکات و نقاط التهابی را توضیح دهند و از همه مهمتر صاحبان و مدیران کانالها را با شیوههای خبرنگاری آشنا کرد و در دورههای آموزشی، مجموعه بایدها و نبایدها را به این گروه آموزش داد و نیز حیطه فعالیت مدیران مشخص شود تا دملهای اجتماعی تشکیل نشود که سر بازکردن آنها موجب تعفنزایی میشود.
مدیران کانالها باید ملزم به تعیین حدود در تعریف و تمجید و یا تذکر و توبیخ باشند و البته در حیطه مشخص، قدرت بیان و اظهار نظر داشته باشند و البته این موضوع هیچ ربطی به آزادی بیان و سایر مقولات روشنگر مآبانه ندارد بلکه پیشنهادی برای عبورنکردن از خطوط قرمز اجتماعی است که میتواند جامعه را به بنبست تفکر رهنمون شود و گاهی با قهرمانسازیهای بیمورد، جامعه را متحیر کرد.
کانالهای سیاسی با رعایت ادب نوشتاری به انتقاد و پیشنهاد بپردازند و از توهین و افترا بهشدت دوری کنند و اجازه بدهند رفتار اجتماعی تابعی از سلامت ذات انسانها باشد.
مدیران کانالها و گروهها بر اساس قواعد باید پاسخگو باشند و حوزه قضایی هر منطقه باید رفتار خارج از عرف را محاکمه کند و آثار و پیآمدهای تلخ یک رویداد خبری را متوجه خبرنگاران دروغین کند تا جامعه به آرامش دسترسی داشته باشد.
به هر حال روز خبرنگار به مردان و زنان بیادعا که با قلم و قدم به دانایی اجتماعی کمک میکنند مبارک و خجسته و یاد و خاطر صارمیهای عرصه خیر و خبر همواره سبز باد.
*مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاداسلامی دامغان
انتهای پیام/