لطفا پا در کفش ما نکنید/ ماجرای مهاجرت محقق دانشگاه شهیدبهشتی
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ آیا من باید مهاجرت کنم؟ پرسشی که در ذهن بسیاری از دانشجویان و فارغالتحصیلان ایرانی برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مطرح میشود. برخی از آنان میروند که بمانند و بعضی دیگر نیز بعد از مدتی برمیگردند، آنچه مسلم است تحصیل نخبگان در خارج کشور به خودی خود امری طبیعی و پسندیده است و میتواند زمینه اعتلا و تعامل علمی تحقیقاتی و فناوری میان نخبگان ایرانی و نخبگان دیگر کشورها را فراهم کند، اما بحث بر سر بازگشت نخبگان پس از خروج از کشور و پایان دوران تحصیل است.
بیتردید سرمایههای فکری و انسانی یکی از عوامل موثر در رشد و توسعه کشورها به شمار میآید و کشورهایی که ارزش و اعتبار نخبگان علمی خود را درک کردهاند توان و تلاش خود را در جهت حفظ این سرمایههای ملی به کار گرفتهاند. بنابراین تصمیم گرفتیم با دکتر سیدحسن صدوق، رئیس دانشگاه شهیدبهشتی گفتوگو کنیم تا از حقایق، میزان، آمار و دلایل مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج، بازگشت آنان به کشور و همچنین درباره علل و چرایی مهاجرت اکثر فارغالتحصیلان باخبر شویم.
در ادامه متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
*چه دلایلی باعث مهاجرت نخبگان ایرانی به خارج از کشور میشود؟
-پاسخ پرسش شما سخت و مشکل است زیرا مهاجرت نخبگان یا همان فرارمغزها ابعاد مختلفی دارد. اما به عقیده من دلیل فرهنگی باعث شده تا نخبگان به کشورهای آمریکایی و اروپایی مهاجرت کنند یا دانشجویان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروند. نخبگان و دانشجویان با استعداد ما بر این باورند که فضا و بستر تحقیقات و پژوهش در کشورهای خارجی بهتر است؛ شاید یکی از دلایل اصلی فرارمغزها و مهاجرت نخبگان این باشد. واقعیت امر این است که بودجه پژوهشی دانشگاههای اروپایی و آمریکایی اصلا قابل قیاس با دانشگاههای ایران نیست و محققان به دنبال بیشترین و بهترین امکانات آموزشی- پژوهشی هستند.
ماجرای مهاجرت محقق دانشگاه شهیدبهشتی
*به بودجه و امکانات پژوهشی دانشگاههای خارجی اشاره کردید؛ آیا اساتید یا دانشجویانی را سراغ دارید که به دلیل عدم تخصیص بودجه لازم مهاجرت کرده باشند؟
-بله. همین چند روز پیش بود که یکی از اساتید و محققان دانشگاه شهید بهشتی در رشته شیمی در نامهای به من نوشته بود که من به دلیل عدم نبود امکانات پژوهشی و فضای مناسب قصد مهاجرت دارد، او از من خواسته بود تا با استعفای وی موافقت کنم. بعد از خواندن نامه از مسئول هیات علمی دانشگاه درباره دلایل استعفای او پرسوجو کردم و متوجه شدم که او محقق پرکار و فعالی است و توقع داشته که امکانات و تجهیزات مد نظرش فراهم شود. متاسفانه ما قادر به فراهم کردن آن امکاناتی که وی مطالبه میکرده نبودیم بالاخره ما با محدودیتهای مالی و تجهیزاتی فراوانی مواجه هستیم؛ در نتیجه ما این محقق را از دست دادیم.
*چرا اکثر افرادی که به خارج از کشور مهاجرت میکنند به کشورشان برنمیگردند؟
-همانطور که علت فرارمغزها و مهاجرت دلایل زیادی دارد و باید همه جوانب را در نظر بگیریم. من نمیخواهم بگویم کسانی که به خارج مهاجرت میکنند و به کشورشان باز نمیگردند عِرق ملی ندارند و عاشق وطنشان نیستند؛ اما ما باید از دوران دبیرستان تا دانشگاه حس مهین پرستی یا همان عِرق ملی را در دانشجویان و نخبگان تقویت کنیم.
من همواره از اساتید خواستهام و میخواهم که در کلاسهای درس از گفتن حرفهای یاسآور و ناامیدی پرهیز کنند چراکه بیان چنین سخنانی جزو گناهان کبیره به شمار میآید. قطعا مشکلات زیادی در جامعه و در میان جوانان نسبت به آینده و زندگی وجود دارد، اما ما نباید با طرح سخنان یاسآور باعث ناامیدی جوانان شویم در غیر این صورت تعداد مهاجرت نخبگان و دانشجویان برای ادامه تحصیل به کشورهای خارجی افزایش پیدا میکند.
*پس میتوان گفت شما مخالف مهاجرت دانشجویان برای ادامه تحصیل هستید
-خیر اتفاقا برعکس. من هم در خارج تحصیل کردم، اما بعد از فارغالتحصیلی به کشورم بازگشتم بنابراین حق مخالفت با ادامه تحصیل دانشجویان و جوانان ایرانی به کشورهای اروپایی و آمریکایی را ندارم. اما امیدوارم که اکثر آنان به کشورشان برگردند و به وطن و مردم خودشان خدمت کنند؛ البته نباید فراموش کرد که بخشی از مهاجرتها طبیعی است یعنی در همه جای دنیا چنین مهاجرتهایی رخ میدهد. من همیشه تاکید کردهام که رفتن نخبگان به راحتی انجام میشود اما بازگشت آنان کار بسیار سخت و دشواری است.
*آیا به مهاجرت معکوس در میان نخبگان ایرانی امیدوار هستید؟
-بله. ما مدت زمانی است که مهاجرت معکوس در ایران را مشاهده میکنیم زیرا افرادی که سالها پیش در بهترین دانشگاههای دنیا تحصیل میکردند و بعد از مدتی استاد همین دانشگاهها شدند به ایران بازگشتند و در حال در دانشگاههای معتبر ایران مشغول به تدریس هستند. اما اگر نظر من را بخواهید باید مهاجرت معکوس تقویت شود و تعداد زیادی از نخبگان ایران به کشورشان برگردند. به هرحال اگر ثمره مطالعات و پژوهشهای آنان نصیب وطنشان شود بسیار بهتر از آن است که در اختیار کشورهای خارجی قرار گیرد.
*تا چه اندازه گرنت و امتیازات پیشنهادی کشورهای خارجی در جذب نخبگان و دانشجویان ایرانی اثرگذار است؟
-پژوهش برای نخبگان و دانشجویان با استعداد ارزش بسزایی دارد. پژوهش باید جزو اولویتهای اول و مهم دانشگاهها قرار گیرد و دولت هم نباید سهم و بودجه پژوهش را کاهش دهد. به جرات میتوانم بگویم که همه دانشگاههای ایران در بحث پژوهش با کمبود بودجه و امکانات آزمایشگاهی مواجه هستند. بنابراین وقتی دانشجویان نخبه ما چنین کمبودهایی را حس میکنند جذب پیشنهاد گرنت و امتیازات دانشگاههای دنیا میشوند. مگر چه گرنتهایی به اساتید ایرانی پیشنهاد میشود تا آنان با استفاده از آن بتوانند از دانشجویان نخبه حمایت کنند؟ قراردادهایی از سوی دستگاههای دولتی و خصوصی با دانشگاههای ایران منعقد میگردد و طبیعتا گرنتهایی هم به ما اختصاص مییابد، اما متاسفانه امتیازات آنان در آن حدی نیست که ما بخواهیم با استفاده از آن آزمایشگاههای خودمان را تجهیز یا دانشجویان را مورد حمایت خودمان قرار دهیم. مشکل بزرگ دانشگاهها این است که هر وزارتخانه یا دستگاهی متناسب با ظرفیتهای خودش پژوهشکده ایجاد میکند.
لطفا پا در کفش ما نکنید!
*از دید شما ایجاد پژوهشکده توسط وزارتخانهها و دستگاههای دولتی ایرادی دارد؟
-یکی از مشکلات دانشگاهها این است که اکثر وزارتخانهها و دستگاههای دولتی برای خودشان پژوهشکده یا موسسه آموزشی راهاندازی کردهاند و بسیاری از قراردادهای پژوهشی هم در دورن همان دستگاه منعقد میشود. واقعا برای ما عجیب است که چرا به نهادها و وزارتخانهها مجوز تاسیس پژوهشکده داده میشود تا نیازهای خودشان را از همان موسسه یا پژوهشکده تامین کنند؛ پس دانشگاهها چه نقشی دارند؟ به طور مثال دستگاهی به نام وزارت نفت برای خودش دانشگاه و پژوهشکده دارد البته خوب هم کار میکنند، اما ما هم چنین پژوهشکدههایی داریم.
گویا باب شده که هر وزارتخانهای مانند نیرو، اقتصاد، نفت و... باید نیازهایشان را به پژوهشکدههای خود بسپارند. بنابراین در این حالت بودجه پژوهشی دانشگاهها کاهش پیدا میکند، کمتر ارگان و دستگاهی با دانشگاههای قرارداد پژوهشی منتقد میکنند و در نهایت با کمبود بودجه و آزمایشگاهها؛ فرارمغزها و مهاجرت نخبگان رخ میدهد. البته شنیدهام که سازمان مدیریت و امور استخدامی قصد ورود دارد تا در این زمینه بازبینیهایی صورت بگیرد.
*آیا بودجه دانشگاهها میتواند باعث افزایش فعالیتهای پژوهشی شود؟
-اصلا و ابدا. بودجههای پژوهشی دانشگاههای تهران و شهید بهشتی اصلا مناسب و مطلوب نیست که بتواند از اقدامات پژوهشی دانشجویان و محققان حمایت کند. دولت متعهد است که حقوق استادان و کارکنان رسمی دانشگاهها را پرداخت کند و بودجه مجزایی را برای پژوهش اختصاص دهد در حالیکه بودجه تخصیص یافته از سوی دولت صرفا شامل هزینههای سایر، نگهداری، نقدینگی دانشگاه و تامین حقوق کارکنان میشود و منتی هم نباید وجود داشته باشد. منظور من این است که پول و بودجهای برای پژوهش و تجهیز آزمایشگاهها نمیماند در حالیکه بودجه پژوهش برای دانشگاهها بسیار حائز اهمیت است. ما برای تجهیز و امکانات پژوهشی دغدغهمند هستیم زیرا با مشکلات مالی زیادی روبه رو هستیم.
*از تعداد مهاجرت دانشآموختگان دانشگاه شهیدبهشتی به کشور و بازگشت آنان به کشور آماری دارید؟
-آمار دقیقی در این باره ندارم، اما گاهی اوقات میشنوم که برخی همکاران و اساتید دانشگاه درخواست مرخصی بدون حقوق میکنند تا مدتی به کشورهای خارجی بروند و به ادامه تحصیل و کارهای پژوهشی بپردازند. ولی این افراد به کشور باز میگردند و این گونه نیست که مهاجرت دائمی داشته باشند. البته کشورهای اروپایی و آمریکایی دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاههای سطح یک ایران را جذب میکنند و به آنان پذیریش تحصیلی میدهند. دانشگاه شهید بهشتی هم جزو دانشگاههای سطح یک ایران به حساب میآید و کشورهای خارجی به دانشجویان و فارغالتحصیلان ما پذیرش تحصیلی میدهند.
گفتگو از علی فراهانی
انتهای پیام/