صفحه نخست

آناتک

آنامدیا

دانشگاه

فرهنگ‌

علم

سیاست و جهان

اقتصاد

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

همدان

هرمزگان

یزد

پخش زنده

۱۰:۳۳ | ۲۲ / ۰۹ /۱۴۰۴
| |

بانوی ۱۰۲ ساله در سینما حقیقت سوژه شد/ «صغری رئیس» از آرزوها و توانایی‌‌های آدمی می‌گوید

مستند «صغری رئیس» از جمله آثاری است که در نوزدهمین جشنواره سینما حقیقت روی پرده رفته است.
کد خبر : 1018478

گروه فرهنگ خبرگزاری آناـ مستند «صغری رئیس» به کارگردانی صادق کاظمی و تهیه کنندگی محمدجواد امیرانی، روایتی است از زندگی خاص زنی ۱۰۲ ساله در یکی از روستا‌های کشور. این فیلم محصول خانه مستند سازمان هنری رسانه‌ای اوج است که بخش مسابقه ملی و دانشجویی نوزدهمین جشنواره «سینماحقیقت» حضور دارد.

مستند «صغری رئیس» با قاب‌هایی از تنهایی آغاز می‌شود؛ تنهاییِ انسانی که در واپسین مرحله زندگی، وقتی جسم تحلیل رفته و جهان کوچک می‌شود، به شکلی هولناک‌تر به چشم می‌آید. دوربین با صبوری وارد جهان زنی سالمند می‌شود؛ زنی که گویا سال‌هاست تنها مانده و تنها آرزویش این است که محتاج دیگران نشود. همین خواسته ساده، شخصیت اصلی را به پیکره جذاب روایت بدل می‌کند.

فیلمساز از برف و سرمای استخوان‌سوز آغاز می‌کند؛ از جهانی که در آن حیات در کمترین حد ممکن جریان دارد، اما این شروع زمستانی به‌تدریج جای خود را به بهاری سبز می‌دهد، انگار مسیر مستند از مرگ به زندگی می‌رسد. این تغییر فصل، تنها یک موضوع زیبایی‌شناسانه بصری نیست، بلکه استعاره‌ای از کاوش فیلمساز برای فهمیدن چرایی زندگیِ «صغری رئیس» است؛ زنی که در سکوتی قطور و سرد زندگی می‌کند، اما هنوز امیدوار است.

یکی از جذاب‌ترین بخش‌های مستند، تلاش کارگردان برای کشف چرایی لقب «رئیس» است. اهالی روستا او را «همه‌فن‌حریف» می‌دانند؛ زنی که عمری در سختی و فقر گذرانده، اما خم نشده است. یکی از اهالی با صراحتی آمیخته به طنز تلخ می‌گوید: «چون تو کار همه دخالت می‌کرد، چون به بچه‌هاش پدرسالار بود!» این روایت‌های گاه متناقض، تصویری چندلایه از شخصیت اصلی می‌سازند؛ زنی هم‌زمان مقتدر، تنها، عصبی، مهربان و رنج‌کشیده.

یکی از بن‌مایه‌های جذاب مستند، وسواس عجیب زن کهنسال در جمع‌کردن چوب است؛ چوب‌هایی که ظاهراً نه به کارش می‌آیند و نه برای پخت‌وپز لازم‌اند. انبارِ چوب‌های خشک اطراف خانه، شمایلی از یک قلعه می‌سازد؛ قلعه‌ای که در آن زنی صدساله از انباشته‌هایش پاسداری می‌کند. اهالی بار‌ها تلاش می‌کنند او را راضی کنند که این وسواس خطرناک را کنار بگذارد، اما پاسخ او همیشه یک «نه» قاطع است.

دیالوگ بامزه و در عین حال تلخش جایی است که وقتی کسی برای جمع‌کردن چوب‌ها مراجعه می‌کند، پیرزن می‌گوید باید پول بدهند: «من زحمت کشیدم، جمعشون کردم.» این رفتار‌ها مستند را به پرسشی بنیادین می‌رساند: چرا در این زندگی ساده و بی‌آلایش روستایی، چنین حرصی شکل می‌گیرد؟ بخشی از پاسخ در فیلم نهفته است؛ اما کارگردان در عین حال علاقه پیرزن به چوب را نشانه‌ای از امید به زندگی و حفظ چیزی که برای آن زحمت کشیده شده است، تفسیر می‌کند.

در یکی از زیباترین نما‌های فیلم، دوربین تخم‌های کوچک پرنده‌ای را بین چوب‌ها نشان می‌دهد. این تصویر تمثیلی است از خودِ صغری؛ موجودی ظریف و لرزان، اما سمج؛ شبیه به گنجشکی که تکه‌به‌تکه چوب جمع کرده تا جهان کوچک خود را حفظ کند.

فیلم با تعلیق پیش می‌رود. مخاطب همراه اهالی نگران است که مبادا این تلنبار چوب‌ها روزی آتش بگیرند. در پایان، شعله‌هایی دیده می‌شود؛ خانه‌ای می‌سوزد، اما نه خانه صغری. او همچنان پابرجاست، همچنان چوب‌ها را نگه داشته و همچنان سرسختانه نمی‌خواهد از قلعه کوچک خود دست بکشد.

فیلم در پرداخت بصریِ شخصیت، لحظاتی خلق می‌کند که صغری شبیه پیرزن‌های انیمیشن‌ها می‌شود؛ یعنی ریزنقش، کم‌دندان، پرجنب‌وجوش و با قدرتی فراتر از انتظار. او در صدسالگی گندم آرد می‌کند، آشپزی می‌کند و نخ را بدون عینک از سوراخ سوزن رد می‌کند؛ تصویری که بین واقعیت و افسانه نوسان دارد.

«صغری رئیس» تنها پرتره‌ای از یک زن کهنسال و عجیب نیست؛ مطالعه‌ای است درباره پیری، تنهایی، حرص، استقلال، امید و... این مستند نه به‌دنبال داوری است و نه قهرمان‌سازی؛ فقط سعی می‌کند انسانی را همان‌گونه که هست نشان دهد و شاید همین صداقت، مهم‌ترین دستاورد فیلم باشد.

انتهای پیام/

ارسال نظر