«مرگ دیجیتال» میراثی که هیچکس برایش وصیتنامه نمینویسد
«مرگ دیجیتال» یا «میراث دیجیتال» (digital legacy) مجموع دادهها، حسابها و آثاری است که یک فرد در فضای آنلاین از خود بر جای میگذارد. پروفایلهای شبکههای اجتماعی، ایمیلها، عکسها، ویدئوها، اسناد ذخیرهشده در فضای ابری، کیفپولهای رمزارزی، دامنهها و حتی گفتوگوهای ذخیرهشده با چتباتها. این میراث هم برای بازماندگان منبع تسکین و یادبود است و هم میتواند مشکلساز شود. از سوءاستفاده هویتی تا درگیری حقوقی بر سر مالکیت محتوا از مشکلاتی است که میتوانند ایجاد شود.
چرا «مرگ دیجیتال» یک دغدغه جدی جهانی شده است؟
به گزارش (kaspersky) اکثریت مصرفکنندگان (۶۱ درصد) معتقدند هویت افراد درگذشته بهطور ویژهای در برابر سرقت هویت آسیبپذیر است، زیرا اغلب کسی باقی نمیماند تا بر اتفاقاتی که برای اطلاعات منتشرشده در فضای آنلاین میافتد نظارت کند.
بیش از نیمی از پاسخدهندگان (۵۸ درصد) موافقند که میتوان حضور آنلاین افراد فوتشده را با استفاده از هوش مصنوعی بازآفرینی کرد. نگرش نسبت به این موضوع متفاوت است؛ بهطوری که ۳۵ درصد از پاسخدهندگان معتقدند ایجاد یک هویت دیجیتال از فردی که دیگر زنده نیست از طریق عکسها، ویدیوها یا سایر یادگاریها قابل قبول است، اما بخش بزرگتری (۳۸ درصد) با این امر مخالفند.
نکته جالب اینجاست که اکثر مردم (۶۷ درصد) مطمئن هستند که دیدن تصاویر یا داستانها درباره افراد درگذشته میتواند برای کسانی که به آن افراد نزدیک بودهاند ناراحتکننده باشد. با این حال، ۴۳ درصد از مصرفکنندگان معتقدند که هیچ محدودیت زمانی برای یافتن هر تصویر، ویدیو یا ضبط صوتی که تاکنون به صورت آنلاین درباره یک فرد خاص منتشر شده است، وجود ندارد.
به گزارش (digitallegacyassociation) در همین حال، نهادهایی مانند (Digital Legacy Association) طی سالهای اخیر با انجام پیمایشهای گسترده و انتشار گزارشهای سالانه، رشد آگاهی عمومی و ضرورت سیاستگذاری در این حوزه را برجسته کردهاند. اما شاید مهمترین تحول، ظهور فناوریهایی باشد که امکان ساخت رباتها و چتباتهایی با شخصیت افراد متوفی را فراهم کرده است؛ پدیدهای که هم میتواند یادآور حضور عزیزان باشد و هم به پرسشهای عمیق اخلاقی و روانشناختی دامن بزند. بسیاری از متخصصان اخلاق فناوری هشدار میدهند که بدون تدوین مقررات روشن، بازتولید دیجیتال انسانهای درگذشته میتواند تبعات جبرانناپذیری برای خانوادهها و جامعه بههمراه داشته باشد.
جیمز نوریس از انجمن میراث دیجیتال (بریتانیا) میگوید: در دنیای امروز، زندگی واقعی و زندگی دیجیتال کاملاً به هم گره خوردهان. آدمها علاوه بر مرگ جسمی (فیزیکی)، یک «مرگ دیجیتال» هم دارن؛ چون حجم زیادی از خاطرات (عکسها، پیامها)، داراییهای مالی (حسابهای بانکی آنلاین، کیف پول رمزارز) و ارتباطات شخصیشون داخل اکانتهای اینترنتی ذخیره شده که همه با رمز عبور محافظت میشن.
پس همونطور که برای مرگ فیزیکی باید برنامهریزی کرد (مثل وصیتنامه یا تقسیم دارایی)، برای «میراث دیجیتال» هم لازمه از قبل فکر کنیم و مشخص کنیم چه بلایی سر این دادهها بیاد؛ چون اگر برنامهریزی نشه، بعد از مرگ، این اطلاعات در دسترس خانواده یا وارثان قرار نمیگیره و ممکنه از بین بره یا حتی سوءاستفاده بشه.
بعد از مرگ، حسابهای دیجیتال ما چه سرنوشتی پیدا میکنند؟
هر پلتفرم اینترنتی، قوانین و ابزارهای خاص خود را برای مدیریت حسابهای کاربران پس از مرگ دارد. به گزارش (facebook) برای نمونه، فیسبوک (متا) این امکان را فراهم کرده که کاربر از قبل فردی را بهعنوان «Legacy Contact» یا معاونِ میراث تعیین کند تا پس از مرگ، صفحهاش را مدیریت کند.
این حساب میتواند به حالت «یادبود» (memorialized) تبدیل شود یا بنا به درخواست حذف گردد. با این حال، حتی در صورت ارائه مدارک رسمی مرگ، خانواده معمولاً به اطلاعات ورود و پیامهای خصوصی کاربر دسترسی نخواهند داشت.
همچنین به گزارش (google) گوگل ابزاری به نام «Inactive Account Manager» دارد. این ابزار به کاربر اجازه میدهد مشخص کند پس از مدتی بیفعالیتی، کدام دادهها به چه افرادی منتقل شود یا اینکه کل حساب بهطور خودکار حذف گردد. اگر فرد چنین تنظیمی انجام نداده باشد، گوگل طبق سیاستهای خود اکانتهای غیرفعال را مدیریت خواهد کرد.
سایر شرکتها مانند اپل، مایکروسافت یا پلتفرمهای مالی و رمزارزی نیز سیاستهای متنوعی دارند؛ برخی حسابها را بعد از یک دورهی مشخص حذف میکنند، برخی دیگر تنها با حکم قضایی امکان دسترسی خانواده را میدهند. به همین دلیل، وضعیت حسابهای دیجیتال پس از مرگ یکسان و ساده نیست، بلکه پیچیده و ناهمگون است و هر سرویس، قواعد خاص خود را دنبال میکند.
قانون چه میگوید؟ چالشهای حقوقی «مرگ دیجیتال»
به گزارش (info) در اروپا، یکی از مهمترین ابزارهای قانونی برای حفاظت از دادهها، اصل «حق فراموش شدن» یا همان (Right to be Forgotten) در چارچوب (GDPR) است. این حق به افراد اجازه میدهد محتوای شخصی خود را از فضای آنلاین پاک کنند. نهادهای نظارتی اروپایی در سال ۲۰۲۵ توجه ویژهای به اجرای این حق داشتهاند؛ اما مشکل اینجاست که این قانون بیشتر درباره افراد زنده کاربرد دارد و وقتی پای متوفیان در میان باشد، ماجرا بسیار پیچیدهتر میشود.
از سوی دیگر، قوانین مربوط به مالکیت دادهها و داراییهای دیجیتال در کشورهای مختلف یکسان نیست. در بسیاری از کشورها هنوز مقررات شفافی برای انتقال این داراییها پس از مرگ وجود ندارد. همین موضوع باعث میشود خانوادهها و بازماندگان بین دو حوزه حقوقی گرفتار شوند: از یک طرف «قوانین ارث» و از طرف دیگر «مقررات حریم خصوصی». این تضاد باعث شده که میراث دیجیتال، در عمل به یکی از چالشهای حلنشده دنیای حقوقی امروز تبدیل شود.
به گزارش خبرنگار آنا، مرگ دیجیتال بحران نیست، اما یک واقعیت اجتماعی و حقوقی پیچیده است. این مسئله نیاز به همافزایی آموزش عمومی، طراحی مسئولانهٔ محصولات دیجیتال، و مقررات روشن دارد. هرکسی میتواند با چند اقدام ساده (تنظیمات پلتفرمها، وصیت دیجیتال، مدیریت رمزها) بخش عمدهای از دردسرهای آیندهٔ خانوادهاش را کم کند. همزمان باید درباره پیامدهای اخلاقی پدیدآمده توسط فناوریهای بازتولیدِ انسان از منظر روانشناختی و حقوقی بحث و عملِ سریع صورت گیرد.
انتهای پیام/