ترور فرماندهان مقاومت؛ فاصله تاکتیکی آمریکا و اسرائیل کم شده است؟
خبرگزاری آنا- مریم خرمائی: «به نتانیاهو گفتم از اقداماتش راضی هستم»؛ این جمله را مردی میگوید که کمی بیشتر از دو هفته مانده به ماراتن نفسگیر ۵ نوامبر (انتخابات ریاستجمهوری آمریکا) سعی میکند بین «معذوریت دولتش در پایان دادن به بدترین بحران خاورمیانه» و «تعهد بلندمدت به دفاع از اسرائیل»، بندبازی کند.
خط مشی بلندمدت آمریکا را وقتی درک میکنیم که جمله «به نتانیاهو گفتم از اقداماتش راضی هستم» را در نسبیت با جمله «ما با یکدیگر فقط اختلاف تاکتیکی داریم»، ارزیابی کنیم
مورد اول «جو بایدن» سکاندار تکدورهای کاخ سفید را مجاب میکند که ترور «یحیی سنوار» رهبر حماس را فرصتی برای آتشبس جا بزند تا از ابتکار برگرداندن آرامش به منطقه برای «کامالا هریس» نامزد دموکرات گود انتخاباتی آمریکا، دستاورد سیاسی بسازد.
مورد دوم از دایره مناسبات حزبی آمریکا فراتر رفته و بحث را به معادله بلندمدت تضمین امنیت ملی ایالات متحده میکشاند که به بقای اسرائیل گره خورده است.
ذیل خط مشی الهام گرفته از مورد اول، دولت واشنگتن میتواند با خردهفرمایشهایی چون «مهلت ۳۰ روزه به تلآویو برای بهبود اوضاع انسانی شمال غزه» یا «عقبنشینی از بمباران حومه بیروت»، رزمایش اخلاقی برگزار کند تا در سایه آن از برخی اقدامات اسرائیل فاصله بگیرد.
اما مورد دوم مبتنی بر خط مشیای است که فارغ از دموکرات یا جمهوریخواه بودن دولت واشنگتن و فراتر از نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا، در سیاست امنیتی این کشور نهادینه شده و چشماندازش از زمان و رویدادهای حال حاضر خاورمیانه فراتر میرود.
این خط مشی بلندمدت را وقتی درک میکنیم که جمله «به نتانیاهو گفتم از اقداماتش راضی هستم» را در نسبیت با جمله «ما با یکدیگر فقط اختلاف تاکتیکی داریم»، ارزیابی کنیم.
جمله «از اقداماتش راضی هستم» بر همین نزدیکی تاکتیکی دلالت دارد
اولی به نشانه خرسندی بایدن از کشته شدن (شهادت) سنوار گفته شده است. دومی را وقتی صحبت از موضوعی میشود که بهنوعی با ایران و منافع منطقهایاش مربوط است، بهدفعات از زبان سیاستمداران آمریکایی و اسرائیلی شنیدهایم.
«خلع سلاح حزبالله» و «حذف حماس» هدف مشترک تلآویو و واشنگتن است. در تاکتیک آمریکایی، دوز دیپلماسی از فشار نظامی بالاتر و در تاکتیک اسرائیلی، این تناسب کاملاً برعکس بود.
اکنون با ترور سیدحسن نصرالله و یحیی السنوار، آمریکا (فارغ از معادلات حزبی) خود را کمتر از همیشه مقید به رعایت این فاصله تاکتیکی میداند و جمله «از اقداماتش راضی هستم» بر همین نزدیکی تاکتیکی دلالت دارد.
آنگونه که «رویترز» در گزارش روز یکشنبه خود روایت کرده است، هواپیماهای اسرائیلی اعلامیههایی را روی سر مردم غزه میریزند که به تصویر سنوار مزین است و زیر آن نوشته شده: «حماس دیگر نمیتواند غزه را اداره کند.»
عین این جمله را «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا، پس از انتشار خبر کشته شدن سنوار، در تماس تلفنی با «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی گفت و در تماس جداگانه با «بن فرحان» وزیر خارجه عربستان بر آن تأکید کرد: «پایان جنگ باید بهگونهای باشد که حماس دیگر هرگز نتواند غزه را کنترل کند.»
انتظار میرود بر مبنای آن خط مشی بلندمدت، بایدن نه بهعنوان یک دموکرات بلکه در مقام یک کهنه سیاستمدار آمریکایی، تا جایی که میتواند با ایده صهیونیستی خاورمیانه جدید همراهی کند
چهارشنبه هفته پیش، قبل از آنکه خبر شهادت سنوار علنی شود، وبگاه «آکسیوس» گزارش داد بایدن که از پایان دادن به بحران خاورمیانه در دوره زمامداری خود مأیوس شده، قصد دارد تا قبل از تحویل سکان کاخ سفید، طرح پساجنگی را بهعنوان میراث دوره زمامداری معرفی کند که مبتنی بر ایدههای اسرائیل و امارات برای اداره غزه است.
بلینکن هم در رایزنیهای این روزهای خود با مقامهای عربستان و قطر، روی بازسازی غزه در دوره پساجنگ مانور میدهد. این نشان میدهد که حتی قبل از حذف اتفاقی سنوار و در زمانی که واشنگتن-تلآویو فاصله تاکتیکیشان را تا این حد کم نکرده بودند، دولت دموکرات بایدن خط مشی بلندمدت امنیتی را دنبال میکرد که مبتنی بر تغییر چشمانداز منطقه به نفع اسرائیل است.
به گفته «دیوید شنکر» محقق ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، «دیدگاه نتانیاهو از خاورمیانه جدید، منطقهای عاری از تهدیدات ایران است».
انتظار میرود بر مبنای آن خط مشی بلندمدت، بایدن نه بهعنوان یک دموکرات بلکه در مقام یک کهنه سیاستمدار آمریکایی، تا جایی که میتواند با این ایده صهیونیستی همراهی کند و این هیچ منافاتی با گزارشها مبنی بر تلاش نتانیاهو برای پیروزی نامزد جمهوریخواه انتخابات آمریکا ندارد.
ناگفته نماند که کمتر از یک ماه پیش، وبگاه معتبر «پولیتیکو» با استناد به برخی منابع ارزیابی کرده بود که «کاخ سفید به این باور رسیده که بحرانآفرینی در لبنان میتواند به مهار نفوذ منطقهای ایران منجر شود».
پولیتیکو به نقل از یک مقام رسمی آمریکا جملهای را نقل میکند که تا حد زیادی دوگانه «دیپلماسی مبتنی بر تنشآفرینی» را توضیح میدهد: «آمریکا میتواند خواهان دیپلماسی باشد و همزمان از اهداف بزرگتر اسرائیل علیه حزبالله حمایت کند. بهوضوح یک خط مشی مشخص وجود دارد که دولت آن را دنبال میکند. فقط مسئله اینجاست که (خود) آن خط مشخص نیست».
اکنون به نظر میآید با شهادت فرماندهانی چون نصرالله و سنوار، خط اصلی که آمریکا دنبال میکند، پررنگتر از گذشته، خودنمایی میکند.
انتهای پیام/