مهر سینمای ایران؛ فرصتی برای شکوفایی ظرفیتهای استانی
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مریم مرادی روزنامه نگار حوزه فرهنگ ـ سینما از دیرباز رسانهای برای وفاق و همدلی بوده است. بگذارید برای آوردن چند نمونه، نگاهی به ایران خودمان بیندازیم. از اکشنهای جمشید هاشمپور گرفته تا ملودرامهای دهه هفتادی در هر شهر و روستایی که چشم میچرخاندی جماعتی را میدیدی که داستان فیلمی را برای هم بازگو میکنند. در کوچه و خیابان صحبت فیلمهای خانوادگی بود و به تبع پررنگ شدن فیلمهای اکشن، صف کلاسهای ثبت نام ورزشهای رزمی طولانی میشد!
سینمای ایران نیاز دارد که به آن دوران نگاهی داشته باشد و جامعهی سینمایی پر شوری بسازد. شاید برهمین اساس باشد که در سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جشن «مهر سینمای ایران» ترکیب تجربهاندوزی و سرمایهآفرینی را میشنویم. حفظ میراث گذشته و تولید نیروی خلاق میتواند جان تازهای به سینمای ما ببخشد. صحبت از دهه هفتاد و جمشید هاشمپور شد. هاشمپوری که اکنون یکی از پیشکسوتان سینمای ایران است.از آن سو، چه کسی فکرش را میکرد که دختر سرکردهی باند ترور در فیلم «افعی» (۱۳۷۱) با بازی جمشد هاشمپور بعدتر به یکی از ستارگان سینمای ایران بدل شود. همان دختر کلاشینکف بهدست بعدتر نقش اصلی خیلی از فیلمها شد. بهاره رهنما سینما را در نوزده سالگی با افعی آغاز کرد، اما شاید اگر در استانی غیر از تهران بود این شانس را نداشت. او حالا یک چهره مشهور است و جمشید هاشمپور هم یک پیشکسوت.
قرار بر این است که در سومین دوره از جشن مهر سینمای ایران از پیشکسوتان سینمای استانها تکریم به عمل آید و استعدادهای جوان شناسایی شوند. هنرمندان استان همیشه در سایه بوده و کمتر دیده شدهاند. همین کم دیده شدن مانع اصلی رشد آنهاست. بیایید به بازیگران مطرح دیگر استانها نگاهی بیندازیم. ما تنها در صورتی آنها را میشناسیم که در فیلم کارگردان مهمی در تاریخ سینما نقشآفرینی کرده باشند.
رضا ناجی تا پیش از آنکه در فیلم «بچههای آسمان» و پس از آن «آواز گنجشکها» بازی کند، شخصیت شناخته شدهای نبود و خوش شانس بود که با بازی در این فیلم شناخته شد. در دهههای قبل فیلمسازان بینالمللی ما در استانهای دیگر فیلم میساختند و از این طریق استعدادهای تازهای به سینماها معرفی میشدند، اما امروز بیشتر فیلمهای ما را تولیدات شهری تشکیل میدهد. فیلمهایی که تمرکزشان بر بافت شهری تهران است. باید توجه داشت که پیشکسوتان استانها نیز به این موضوع نیاز دارند. چرا که با کمترین امکانات و بدون هیچ چشمداشتی به فعالیت در سینما پرداختهاند. سینمایی که عاشقانه آن را زیستهاند.
تنوع و امکانات خوب برای کار در پایتخت بهانهای برای مهاجرت هنرمندان استانها به پایتخت است. همین مهاجرت باعث میشود استانهای دیگر اساتید و هنرمندان مشتاق به کار خود را از دست بدهد و انگیزه کار هنری در این مناطق کمرنگ شود. کلاسهای کارگردانی، نویسندگی، بازیگری و حتی کارگاه نقد فیلم در تهران متمرکز شدهاند و اساتید باقی استانها نیز به تهران مهاجرت میکنند.
بر همین اساس به درخواست هنرمندان استانها شیوهنامهای اجرایی مدون شده که براساس آن باقی استانها نیز در برگزاری این جشن همکاری داشته باشند. اگر جشن مهر سینمای ایران موفق شود که تغییری در تولید استانها ایجاد کند اتفاقات خوبی در آینده سینمای ایران رقم خواهد خورد.
شعار دولت چهاردم «وفاق» است؛ وفاقی که منجر به شکلگیری یک رفتار مثبت اجتماعی شود. سینما به عنوان یک هنر عامهپسند که به صورت گروهی تولید میشود میتواند بستر خوبی برای ایجاد این وفاق باشد.
امید بر این است که در این جشن از دستاندرکان پشت صحنه سینما نیز قدردانی به عمل آید و از استعدادهای پشتصحنه نیز استفاده شود. خیلی از هنرمندان امروز از پشتصحنهها شروع کرده و امروزه به پیشکسوتی رسیدهاند. امید روحانی که تابهحال نقشهای زیادی در سینمای ایران ایفا کرده است کار خود را با فیلم سینمایی یک اتفاق ساده (۱۳۵۲) به عنوان دستیار کارگردان آغاز کرد. فیلمی که با کمترین امکانات در بندرترکمن ساخته شد و کسی فکرش را نمیکرد روزگاری دیگر دستیار کارگردانش یکی از پرکارترین بازیگران سینما و تلویزیون بشود! دستیاری که در آن زمان تنها دوازده سال داشت.
سومین جشن مهر سینمای ایران با همین هدف از بیستم شهریور آغاز و تا دوازدهم مهرماه ادامه خواهد یافت. ۳۱ استان برای شرکت در برگزاری این جشن اعلام آمادگی کردهاند تا بتوانند جان تازهای به سینمای بومی خود ببخشند. اگر حتی چند هنرمند گمنام جوان از طریق این جشن به جامعه هنری ما معرفی شوند اتفاق فرخندهای است.
انتهای پیام/