امام حسن مجتبی(ع) و تدبیر ناگزیر در زمانهای سخت
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، در تقویم رسمی کشور، روز شهادت امام حسن مجتبی (ع) ۲۸ صفر و همزمان با رحلت پیامبر اکرم (ص) به ثبت رسیده است. اما به روایتی (که چند سالی است مطرح شده و به نظر روایت دقیقتری است) امروز، هفتم صفر مصادف است با شهادت فرزند برومند حیدر کرار و دومین امام شیعیان.
در پانزدهم ماه رمضان سال سوم هجری آسمان مدینه، منور به نوری از تبار رسول خدا (ص) شد. وقتی صدای گریه این نوزاد در خانه محقر، اما پرصفای حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) پیچید، ملائک شکرگزاری کرده و میلاد این عطیه الهی را به یکدیگر تهنیت گفتند.
از میلاد بابرکت تا همنشینی با پیامبر
پیامبر اکرم (ص) از تولد اولین فرزند پسرعم و دخت گرامی خویش شادمان گشتند، کام او را با خرما برداشتند و در گوش او اذان گفتند و در روز هفتم ولادت برای او گوسفندی قربانی کردند و دعایی برای عقیقه خواندند که خواندن آن به هنگام عقیقه سنت شد.
سپس او را «حسن» نامیدند. «سبطالنبی»، «سید»، «زکی»، «مجتبی»، «تقی»، «طیب» و «ولی» از القاب آن حضرت هستند. برخی تقی را مشهورترین لقب آن حضرت دانسته اند، اما لقب «سید» را رسول خدا (ص) به او عطا فرمودند. دو گفتار مشهور از پیامبر اکرم (ص) مبنی بر اینکه «ان ابنی هذا سید» و «سیدا شباب اهل الجنه» مؤید این امر است. امام مجتبی (ع) به دلیل بخششهای فراوان به «کریم اهل بیت» نیز مشهور بودند.
امام حسن مجتبی (ع) هفت سال از عمر شریفشان را در دوران پیامبر (ص) سپری کردند و بسیاری از اعمال عبادی ازجمله نمازهای پنج گانه خود را از شخص حضرت آموختند. امام مجتبی (ع) ضمن حفظ برخی آیاتی که بر پیامبر نازل میشد، روایاتی نیز از آن حضرت نقل کرده اند. روایات زیادی نشستن امام حسن (ع) را بر دوش پیامبر (ص) در حال سجده و طولانی شدن سجده آن حضرت را تأیید میکنند. پیامبر (ص) پس از اتمام نماز حسن (ع) و برادرش حسین (ع) را بر زانوهای خود مینشاندند.
رسول خدا در بیان حقایق در مورد حسنین (علیهماالسلام) اصرار داشتند و پیوسته علاقه خود را نسبت به آن دو آشکار کرده؛ سخنان خود را در مورد آن دو جهت میدادند، تا جایگاه واقعی آنان را به مسلمانان نشان دهند.
امام حسن (ع) علاوه بر درک محضر پیامبر (ص) در بسیاری از حوادث دوران هجرت همراه ایشان بودند، گرچه اخبار اندکی در این زمینه رسیده است. مانند حادثه مهم مباهله که همه ادیان، نحلهها و گروههای سیاسی مدینه حضور داشتند. آن حضرت مشمول حدیث کسا و آیه تطهیر شدند که از دلایل مهم بر عصمت آن حضرت است. علاوه بر آن، همراه برادرش حسین (ع) در بیعت رضوان (سال ششم)، حاضر بودند.
وی هنگام رحلت پیامبر (ص) همراه برادرش بالای سر آن حضرت آمدند. به نقل جابر بن عبدالله، در لحظات آخر عمر مبارک پیامبر، فاطمه همراه حسنین بر آن حضرت وارد شدند. دو فرزند خودشان را روی سینه رسول خدا (ص) انداختند. حضرت علی (ع) خواست آنها را جدا سازد، پیامبر فرمودند: «آن دو را رها کن تا من آن دو را ببویم و آن دو نیز مرا ببویند و این چنین بهرهمند شویم.»
امام حسن مجتبی (ع) دوران حیات امام علی (ع)
پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) رابطه عاطفی امام حسن (ع) با مادر داغدیده اش حضرت فاطمه (س) پرنرگتر شد. این ارتباط صمیمی در اواخر عمر مادر اوج گرفت؛ تا آنجا که این دو به همراه هم و با تن و قلبی آزرده به زیارت قبر رسول الله و بقیع میرفتند و شگفت آن که این رابطه پس از ارتحال مادر نیز باقی ماند.
امام حسن از آغاز بیعت مردم با حضرت علی علیه السلام تا لحظه شهادت آن حضرت در مقام قویترین بازوی آن حضرت عمل کرد. در جریان بیعت، حضوری جدی داشت؛ در سه جنگ جمل، صفین و نهروان حاضر بود. پیش از جنگ جمل هم به همراه عمّار یاسر و قیس بن سعد به کوفه رفت و با سرکوبکردن فتنهی ابوموسی اشعری، مردم را به جنگ با مردم بصره فرا خواند. گهگاه به جای پدر نماز جمعه بر پا داشت. در شب ضربت خوردن پدر قصد داشت همراهیاش کند که با منع پدر، منصرف شد. پس از ضربتخوردن پدر نیز تمام تلاش خود را برای بهبود و استراحت آن حضرت به کار بست و در پایان به وصایای او گوش سپرد.
حضرت علی علیه السلام قبل از شهادت، امام حسن را وصی خود تعیین کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم نیز قبل از آن به دو گونه این وصایت را اعلام کرده بودند؛ یکی به صورت تصریح به امامت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پس از پدرشان، و دوم تصریح به امامت اوصیاء دوازدهگانهی خود، با ذکر اسامی آنها.
دوران پرتنش خلافت
دوران کوتاه چندماهه خلافت ظاهری امام حسن علیه السلام، پرماجرا سپری شد. بلافاصله پس از شهادت حضرت علی علیه السلام، امام حسن به مسجد آمد و در سخنانی شیوا تلویحاً مردم را به بیعت با خویش فراخواندند.
پس از سخنرانی و با تبلیغ نافذ ابن عباس مردم کوفه با آن حضرت بیعت کردند. امام نیز بیعتشان را براین اساس که از او پیروی کنند و با هر کس جنگید، بجنگند و با هر کس صلح کرد، صلح کنند، پذیرفت و سپس به تحکیم پایههای حکومت خویش پرداخت، ابن ملجم، قاتل پدر را گردن زد و اکثر فرمانداران مناطق را که به دست پدرش نصب شده بودند، تثبیت کرد و برخی را تغییر داد.
امام حسن (ع) در حالی به خلافت رسید که امیرمؤمنان پیشتر به او فرموده بود که بنی امیه غالب خواهند شد. به هرحال، بیعت با امام حسن (ع) در روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان سال چهلم هجری و بعد از شهادت امیرمؤمنان (ع) انجام گرفت. آن حضرت پس از بیعت به رسم خلیفگان پیش از خود خطبه خواندند و امتیازات اهل بیت (علیهم السلام)، حقوق و ویژگی ها، شایستگیها و فضایل بی همتای امام علی (ع) را در ایمان و عمل، مجاهدت در رکاب پیامبر (ص) و بی میلی به دنیا برشمردند. سپس به روابط صمیمی خود با پیامبر (ص) اشاره کردند و آنان را به بیعت عمومی فراخواند؛ و از آنان بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) بیعت گرفتند.
اعلام خلافت امام حسن (ع) توسط مردم عراق و تأیید ضمنی مردم مکه و مدینه، زنگ خطر بزرگی برای معاویه بود. زیرا شهادت امام علی (ع) مشکل بزرگی را از جلو راه معاویه در رسیدن به خلافت برداشته بود؛ بنابراین معاویه به محض شنیدن این خبر، آن را تقبیح کرد و در سخنان و نامه هایش تصمیم صریح خود را به سرکشی در برابر خلیفه اعلام کرد.
تلخی بیوفایی سپاهیان و ماجرای صلح
سازماندهی لشکر برای جنگ با معاویه نخستین اقدام امام حسن (ع) بعد از بیعت بود. معاویه نیز سرانجام تصمیم به جنگ گرفت و همه فرماندهان خودش را از شام، فلسطین و اردن فراخواند و با 60 هزار نیرو علیه امام حسن (ع) به راه افتاد. او با نمایش توان نظامی، امیدوار بود امام حسن (ع) را به کناره گیری مجبور کند و اگر موفق نشد، به نیروهای عراقی- قبل از این که فرصت یابند موقعیت خود را تحکیم کنند- حمله کند؛ البته در این مدت، نامههای زیادی بین معاویه و امام حسن (ع) رد و بدل شد.
در مقابل این حرکت معاویه، فضای سیاسی- اجتماعی عراق به دنبال تبلیغات سوء امویان با شایعه اراده امام حسن (ع) بر صلح با معاویه و قدرت بلامنازع ارتش شام، به شدت ملتهب، وسوسه انگیز و نگران کننده شد، به طوری که با شایعه پراکنی بدنه سپاه را متزلزل ساخت و فرماندهان اصلی سپاه را به طمع انداخت. ضمن این که روحیه مردم عراق با عبور از جنگهای بدون غنیمت و طاقت فرسای جمل، صفین و نهروان، شکسته و ناامیدکننده بود و زمینه بیش تری را برای تحمیل صلح، فراهم میکرد.
آن حضرت افرادی مانند حجر بن عدی را برای تشویق مردم به جنگ به نخیله فرستادند، اما جز اندکی به ندای ایشان پاسخ مثبت ندادند. حضرت در پی سستی و نافرمانی مردم مجدد زبان به ملامت کوفیان گشودند، ولی باز عدهای با شنیدن کلام امام ندای صلح سر دادند. امام فرمود: «شما همان کسانی هستید که حکمیت را در صفین بر پدرم تحمیل کردید.» سپس خود نیز به نخیله رفتند و۱۰ روز در آن جا ماندند، اما تنها چهارهزار نفر حاضر شدند؛ بنابراین امام به کوفه برگشتند و به منبر رفتند و ضمن مذمت اهل کوفه و تحلیل وضعیتی که بعدها بنی امیه نسبت به اهل کوفه خواهند داشت فرمودند: «اگر یارانی داشتم، هرگز امر حکومت را به بنی امیه تسلیم نمیکردم، زیرا حکومت بر بنی امیه حرام است.» در مجموع همراهی نکردن کوفیان؛ خیانت فرماندهان سپاه و نیروهای نظامی و خیانت سران قبایل را میتوان از علل صلح امام دانست.
امام با قید شرایطی، حکومت را به معاویه واگذار کردند معاویه نیز از آن جا که میکوشید به هر قیمتی خلافت را به چنگ آورد، حاضر بود با هر شرایطی صلح را امضا کند. ازاین رو، امام از این فرصت استفاده کردند و شرایطی را در صلح نامه گنجاندند که مهمترین آنها عبارتند از:
عمل به کتاب، سنت نبوی و سیره خلفای صالحین، عدم تعیین جانشین و واگذاری تعیین خلیفه به شورای مسلمانان، در امان ماندن مسلمانان از دست و زبان معاویه، ایمنی شیعیان و عدم توطئه بر ضد اهل بیت.
جانشینی امام بعد از معاویه، از اساسیترین و مهمترین بندهای صلح نامه بود. گنجاندن این ماده در صلح نامه، معاویه را از حق تعیین جانشین خود خلع ید میکرد و تا امام حسن (ع) زنده بودند، معاویه زمینه را برای طرح ولی عهدی یزید مساعد نمیدید.
معاویه بعد از صلح وارد کوفه شد و در حضور جمعیت کوفه، اعلام کرد به شرایط صلح عمل نخواهد کرد. سقوط کوفه و تحمیل صلح به امام، از دردناکترین حوادث تاریخ شیعه است. امام تصمیم گرفتند به مدینه برگردند. با بازگشت امام به مدینه، مرکزیت شیعه در عراق باقی ماند. هنگام خروج امام از کوفه، معاویه از ایشان خواست که در کوفه بماند و به یاری شیعیان خود با خوارج بجنگد، اما آن حضرت در پاسخ معاویه جنگ با او را مقدم بر خوارج دانستند. سپس آن حضرت با اهل بیت خود به مدینه برگشتند و بقیه عمر شریف خود را در آن شهر گذراندند.
معاویه پس از به دست آوردن حکومت، به هیچ یک از شروط صلح نامه عمل نکرد و به سختترین صورت متعرض جان و مال شیعیان شد.
با وجود روشن بودن بیوفایی شرایط کوفیان در دوران پس از شهادت امام علی (ع) و شرایط خاصی که امام حسن مجتبی (ع) در آن قرار داشت، اما همچنان افرادی هستند که پرسشهای نادرستی درخصوص «صلح امام حسن (ع)» مطرح میکنند. سوالهایی شبیه به اینکه چرا ایشان راهی که برادرش در مقابل یزید پیش گرفت را انجام نداد و در برابر معاویه قیام نکرد؟ آیا امام دوم شیعیان از جنگیدن و شهادت در راه حق میترسید؟
این گزاره غلط و گمراه کننده زاییده ذهن افرادی است که شناخت کافی از ماهیت امامت و سیره امامان ندارند. به شهادت تاریخ، امام حسن (ع) جزء شجاعترین و با شهامتترین مردان دوران خویش بود و هیچ وقت از اینکه در راه اسلام مجاهدت کند ترس و بیمی در دل نداشت. او در جنگ جمل، در خط مقدم سپاه اسلام و در رکاب پدرش امیر مومنان علی (ع) جنگید و در جنگ صفین در بسیج عمومی نیروها و رهسپار کردن ارتش امام علی (ع) برای جنگیدن با سپاه معاویه، نقشی مهم و اساسی بر عهده داشت.
طبق روایات معتبر آمادگی او برای شهادت در راه اسلام تا جایی بود که در این جنگ به یاران خود گفت تا برادرش حسین را از ادامه جنگ منصرف کنند تا نسل فرزندان رسول الله (ص) با به شهادت رسیدن دو فرزند برومند زهرا (س) از بین نرود.
به جز حضور پررنگ در جهادهای علیه شر، امام مجتبی (ع) با سخنرانیهای کوبنده و مناظرات روشنگرانه بارها و بارها با بنی امیه جنگید. ایشان به هیچ وجه در بیان حق و حقانیت و دفاع از حریم اسلام کوتاه نمی آمد و به صورت کاملا علنی منتقد سرسخت اعمال شنیع و ضداسلامی معاویه بود و همواره عهدشکنیها سوابق ننگین معاویه و خاندان بنیامیه را برای مسلمانان فاش میکرد، اما چه فایده که گوش مسلمانان در آن روزها با اباطیل عمال بنیامیه پر شده بود. در چنین شرایطی امام مجبور شد که برای دفع کردن خطر بزرگی که جهان اسلام را تهدید میکرد، با دشمن فاسد خود، صلح کند.
نحوه شهادت کریم اهل بیت
امام حسن (ع) بنابه قول مشهور در هفتم صفر و بنا به قول دیگر در ۲۸ صفر سال ۵۰ قمری مسموم شدند و به شهادت رسیدند. بنابه قول مشهور، جعده همسر آن حضرت به تحریک معاویه، ایشان را مسموم کرد. معاویه که امام را مانع تحقق اهداف خود در موروثی کردن حکومت میدانست، با وعده ازدواج جعده و یزید و دادن اموال فراوان وی را به این کار ترغیب کرد.
اهل بیت بنا به وصیت آن حضرت (ادفنونی عند ابی)، خواستند او را در کنار قبر جدش پیامبر به خاک بسپارند، اما بنی امیه به سرکردگی مروان بن حکم حاکم مدینه، به همراهی برخی زنان پیامبر مانع شدند. بنیهاشم برای مقابله با بنی امیه آماده گردیدند که امام حسین (ع)، بنابه وصیت برادرش مانع شدند و به ناچار پیکر پاک امام حسن (ع) در قبرستان بقیع و کنار مرقد مادربزرگش فاطمه بنت اسد و عباس عموی پیامبر (ص) به خاک سپردند.
سیره و ویژگیهای اخلاقی امام حسن مجتبی (ع)
اهل بیت رسولالله ویژگیها و فضایل اخلاقی فراوانی داشتند بخشندگی، حسن خلق و سخاوت از بارزترین ویژگیهای امام حسن (ع) بوده است. البته که به این موارد میتوان کریم بودن، حمایت از مظلومین، رشادت در نبردهای صدر اسلام در رکاب امیرالمومنین (ع) را نیز اشاره کرد، مواردی که به هرکدام از آنها در کتب و اسناد تاریخی اشاره شده است.
بزرگیها و فضیلتهای امام حسن مجتبی (ع) در منابع تاریخی و کتب مسلمانان (هم شیعیان و هم اهل سنت) بارها و بارها ذکر شده و چیزهایی است که همه ما از کودکی آنها را شنیدهایم. کریم اهل بیت در پانزدهمین روز ماه مبارک رمضان در سال سوم هجری قمری در مدینه به دنیا آمد. ایشان حدود هفت سال سن داشت که جد بزرگوارش را از دست داد و پس از آن نزدیک به سی سال در کنار امام علی (ع) حضور داشت.
دستگیری از مستمندان
درست است که این روزها بسیاری از ثروتمندان تا به جایگاهی میرسند، فرودستان را فراموش میکنند و برق مادیات به قدری چشمشان را کور میکند که به تمام معنویات پشت میکنند. اما در اسلام ناب کسانی که از تمکن مالی برخوردارند، بار سنگینی روی دوش خود دارند و باید در برابر فقرا و تهیدستان جامعه، خود را مسئول بدانند، چیزی شبیه به سبک زندگی امام دوم شیعیان.
یکی از القاب امام مجتبی (ع) «کریم اهل بیت» است. دستگیری از مستمندان، بخشش اموال خود به نیازمندان و حمایت از مردم دردمند، از ویژگیهای بارز اخلاقی ایشان بود که در زمانه خود زبانزد خاص و عام بود، تا حدی که امروز و پس از ۱۴۰۰ سال همچنان در رابطه با این بخشندگیها صحبتهای فراوانی میشود. طبق روایات نوه ارشد رسولالله (ص) سه بار همه داراییاش را در راه خدا به نیازمندان بخشید و دو بار هم نیمی از اموالش را به مستمندان داد. سفره ایشان همیشه برای مردم مخصوصا فقرا و مستضعفان گسترده بود و همه او را به عنوان فریادرس محرومان میشناختند.
امام مجتبی (ع) نه صرفا از نظر تقوی، عبادت، زهد و علم جایگاهی ممتاز داشتند، بلکه حمایتهای بی حد و مرز ایشان از نیازمندان و مستضعفان عصر خود، در تاریخ ماندگار است. ذات وجودی ایشان دلهای دردمند را آرامش میداد و نام نشانش پناهگاه حقیقی تهیدستان و مامن نهایی درماندگان بود. همانطور که پدر بزرگوارش در حین نماز، انگشتر خود را به نیازمندی میبخشید، امام دوم شیعیان نیز فقیری را دست خالی از در خانهاش برنمیگرداند. هیچ دل شکسته و پریشان احوالی نبود که حال خود را با آن بزرگوار بازگو کند و مرهمی بر دل آزردهاش نهاده نشود.
اما از آنجا که تاریخ بارها و بارها شاهد جنگ نابرابر خیر و شر بوده، انسانی با فضایل اخلاقی فراوان و شخصیتی باوقار و بخشنده مانند امام حسن مجتبی (ع) که در همان دوران نیز برای همه مسلمانان مظهر بردباری، متانت و حمایت از مظلومان بوده، هم عصر و هم دوره با اهریمنی به نام «معاویه» شده است، کسی که در تاریخ اسلام او را به عهدشکنی، نفاق و غصب خلافت میشناسند.
بخشش، جود و کرم ایشان به قدری زیاد بود که ایشان را به کریم اهل بیت (ع) معروف کرده است. امام حسن مجتبی (ع) سه مرتبه تمام اموالشان را در راه خداوند انفاق کردند، کرامت ایشان در نزد هر فقیری زبانزد بود. ویژگی دیگر بردباری و صبوری حضرت بود که حتی با دشمنان خود به نیکی رفتار میکردند. امام مجتبی (ع) با آتشبس با معاویه زمینه عاشورا را فراهم و اسلام را حفظ کردند که اگر این تدبیر و سیاست امام مجتبی (ع) نبود، کربلایی نبود، اسلامی هم وجود نداشت؛ ارزش آتشبس ایشان کمتر از قیام اباعبدالله (ع) نبود.
ایشان هم از لحاظ شکل ظاهری و هم از لحاظ اخلاق و رفتار بسیار شبیه به پیامبر (ص) بودهاند. از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمودند: «ای حسن، تو از جهت آفرینش (صورت)، اخلاق، سیرت و رفتار شبیه من هستی.» احمد بن حنبل نیز به نقل از علی بن ابیطالب (ع) مینویسد: «کان الحسن اشبه برسول اللّه مابین الصدر الی الراس والحسین اشبه فیما کان اسفل من ذلک»؛ حسن (ع) از سینه تا سر شبیهترین فرد به نبی گرامی اسلام بود و حسین از سینه به پایین بیشترین شباهت را به آن حضرت داشت.
انتهای پیام/