رژیم غذای مدیترانهای و رابطه آن با سرطان
گروه سلامت خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ مریم اسلامی_ پزشک و دکتری تخصصی ژنتیک، فلوشیپ پزشکی بازساختی: تحقیقاتی که ارتباط بین رژیم غذایی مدیترانهای (MD) و مرگ و میر در میان بازماندگان سرطان تعریف میشود، قطعی نبوده است. اکثر مطالعات در ایالات متحده انجام شده است، با شواهد محدود از اروپا.
مطالعات بسیاری نیز در میان بازماندگان سرطان محل خاص انجام شده است، که تعمیم پذیری را به جمعیت وسیع تری از بازماندگان محدود میکند؛ بنابراین هدف ما این بود که نقش یک MD سنتی را در میان بازماندگان طولانی مدت سرطان ایتالیا در رابطه با مرگ و میر، با استفاده از دادههای رژیم غذایی پس از تشخیص، روشن کنیم.
ما از دادههای مطالعه Moli-sani استفاده کردیم، یک گروه مبتنی بر جمعیت که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ تأسیس شد، شامل ۲۴۳۲۵ مرد و زن ≥۳۵ سال ساکن منطقه جنوبی ایتالیا در مولیز.
ما ۸۴۹ شرکتکننده را شناسایی کردیم که هر نوع تشخیص سرطان را در ویزیت اولیه گزارش کردند و سوابق پزشکی و اطلاعات مربوط به درمان سرطان (جراحی، رادیوتراپی، و شیمیدرمانی) را ارائه کردند. پس از حذف (به عنوان مثال، دادههای از دست رفته در مورد رژیم غذایی، دریافت انرژی شدید)، ما ۸۰۲ نفر از بازماندگان سرطان را، تجزیه و تحلیل کردیم. دریافت رژیم غذایی شرکت کنندگان در طول ۱۲ ماه قبل با استفاده از پرسشنامه غذایی، که توسط مصاحبه گر اجرا شد، ارزیابی شد. پایبندی به یک MD سنتی با استفاده از نمره MD (MDS) اندازهگیری شد.
مرگ و میر از ۴ مارس ۲۰۰۵ تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۰ از طریق پیوند با ثبت نامی منطقهای علل مرگ (Registro Nominativo delle Cause di Morte) مشخص شد. مرگ و میر مربوط به علت خاص توسط گواهی فوت ایتالیا فرم Istituto Nazionale di Statistica)) تأیید شد و مطابق با طبقه بندی بین المللی بیماریها - نسخه نهم (ICD-۹) کدگذاری شد. مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی شامل مرگ و میر ناشی از بیماریهای سیستم گردش خون بود، زمانی که علت اصلی مرگ شامل کدهای ICD-۹، ۳۹۰ تا ۴۵۹ بود. مرگ ناشی از سرطان زمانی شناسایی شد که علت اصلی مرگ شامل ICD-۹ کدهای ۱۴۰ تا ۲۰۸ باشد. Moli-sani این مطالعه توسط کمیته اخلاق دانشگاه کاتولیک در رم، ایتالیا تایید شد.
ما ۴۷۶ زن (۵۹%) و ۳۲۶ مرد (۴۱%) را با میانگین سنی ۱۲ ± ۶۳ سال که تشخیص هر نوع سرطان را در بدو ورود به مطالعه گزارش کرده بودند، تجزیه و تحلیل کردیم. رژیم غذایی به طور متوسط ۸.۸ ± ۸.۳ سال پس از تشخیص ارزیابی شد و میانگین MDS ۱.۶ ± ۴.۴ بود. شرکتکنندگانی که پایبندی به MD بالاتری داشتند، وضعیت اجتماعی-اقتصادی بالاتری داشتند و احتمال بیشتری داشت که از نظر فیزیکی فعال باشند نسبت به افرادی که مطابقت ضعیفی با این رژیم داشتند. در طول ۱۲.۷ سال پیگیری (۹۲۷۹ نفر در سال)، در مجموع ۲۴۸ مرگ به هر علتی ثبت شد که ۵۹ مورد مرگ ناشی از بیماری قلبی عروقی و ۱۴۰ مورد از سرطان بود. در میان مرگهای قلبی عروقی، ۲۵.۴ درصد به دلیل بیماری ایسکمیک قلب، ICD-۹ کدهای ۴۱۰-۴۱۴ و ۲۳.۷ درصد به دلیل بیماری عروق مغزی، ICD-۹ کدهای ۴۳۰-۴۳۸ بود.
پایبندی زیاد به یک MD سنتی به طور مستقل با کاهش قابل توجهی در میزان مرگ و میر ناشی از همه علل در میان بازماندگان سرطان، به ویژه در مرگ و میر قلبی عروقی مرتبط بود. مشاهده اخیر مرتبط است، زیرا بیماران مبتلا به سرطان به عنوان یک جمعیت در معرض خطر بالای بیماری قلبی عروقی در نظر گرفته میشوند.
MD در غذاهایی که منابع طبیعی پلیفنولها هستند، به وفور یافت میشود، این ترکیبات زیست فعال با فعالیتهای ضدالتهابی، آنتیاکسیدانی و ضد توموری به خوبی تثبیت شدهاند که ممکن است نه تنها به شروع و پیشرفت سرطان، بلکه و احتمالاً حتی بیشتر با جلوگیری از مرگ و میر قلبی عروقی، مرتبط باشد.
فقدان ارتباط قابل توجهی با مرگ و میر ناشی از سرطان میتواند به دلیل انواع مختلف سرطانها شامل، ماهیت چند وجهی، پیشرفت و عود سرطان باشد که به شدت تحت تأثیر عوامل غیرتغذیهای (به عنوان مثال، راهبردهای تشخیصی و پیشگیری) است که به طور قابل ملاحظهای در بین لایههایی از جمعیت اجتماعی و اقتصادی متفاوت است.
نقاط قوت این مطالعه شامل طراحی آیندهنگر آن، یک دوره پیگیری طولانی، استفاده از یک پرسشنامه تثبیتشده غذا، و اطلاعات جامع در مورد عوامل مخدوشکننده بالقوه مربوطه است. استفاده از یک گروه سرطان مختلط امکان تعمیم پذیری را به پیشگیری ثانویه سرطان گسترده میدهد و اگرچه بیماران ما تاریخچههای بالینی متفاوت و میزان مرگ و میر متفاوتی داشتند، تنظیم برای نوع سرطان و درمان به طور بالقوه این تفاوتها را به حساب میآورد.
محدودیتهایی نیز وجود دارد. این یک مطالعه مشاهدهای است، و بنابراین نمیتوان علیت را استنباط کرد. دریافتهای رژیمی که خود گزارش میشوند مستعد گزارش نادرست هستند، که احتمالاً با حذف شرکتکنندگانی که دریافت انرژی شدید دارند، کاهش مییابد. عدم ارزیابی مکرر رژیم غذایی، و در نتیجه تغییرات طولی، ممکن است قدرت یافتهها را تغییر داده باشد، اگرچه رژیم غذایی در بزرگسالی تمایل دارد در طول زمان ثابت بماند. خطر سوگیری بقا وجود دارد، زیرا شرکت کنندگان در مطالعه قبلاً به طور متوسط ۹ سال در ابتدا زنده مانده بودند؛ بنابراین افرادی که فعالترین سرطانها را داشتند ممکن است از قبل مرده باشند.
این مطالعه فاقد قدرت آماری برای انجام تجزیه و تحلیل برای انواع خاص سرطان است، همچنین ما اطلاعاتی در مورد مرحله تومور نداشتیم. همچنین، مدلسازی قرار گرفتن در معرض رژیم غذایی در دستهها ممکن است منجر به انرژی کمتری شود و ممکن است به همه جمعیتها تعمیمپذیر نباشد.
یافتههای ما حاکی از آن است که حفظ یا اتخاذ یک MD سنتی حتی پس از تشخیص سرطان ممکن است مفید باشد و مهمتر از همه، انگیزهای برای علم بیشتر در مورد توسعه توصیههای غذایی به طور خاص برای بازماندگان سرطان باشد.
انتهای پیام/