۱۳ شهرستان سیستان و بلوچستان در کمآبی مطلق و خشکیزدگی ۲۹۲ حلقه چاه آب/ احیای زایندهرود چگونه ممکن است؟
خبرگزاری علم و فناوری آنا ـ حسین بوذری؛ ایران از گذشته تاکنون با خشکسالیهای مکرر و شدیدی مواجه بوده و با تغییر اقلیم این کمبودها تشدید هم شده است.
از سویی با مقایسه نرخ تخلیه آبهای زیرزمینی ایران و سایر کشورهای دنیا به این نکته پی میبریم که کشورمان بدترین شرایط را در این زمینه دارد که عامل اصلی آن استخراج منابع آبی برای اهداف کشاورزی است.
همچنین مدیریت ضعیف و ساخت غیراصولی در سالیان اخیر موجب شده تا مدیریت پایدار منابع آب روزهای خوبی را سپری نکند و اینگونه بحران آب، ایران را فراگرفته است.
البته نباید نفوذ «مافیای آب» را در بدنه محیط زییست کشور نادیده انگاشت که موجب بروز چالشهای آبی کشور شده و کمبود آب را تشدید کرده و باعث وقوع بحران همهگیر شده است.
خبرنگار آنا در ادامه بررسی دلایل بحران آب در کشور در قالب پرونده «آب در مسیل بحران» این بار با موضوع «زایندهرود» و «مقابله با چالشهای آبی در استان سیستان و بلوچستان» گفتوگویی را با مهدی زارع استاد پژوهشگاه زلزله، زمینشناس، رئیس شاخه زمینشناسی فرهنگستان علوم و پژوهشگر حوزه آب ترتیب داده است که مشروح این گپ و گفت در پی میآید:
چالشهای آبی در ایران؛ از تغییر اقلیم تا روشهای کشاورزی ناکارآمد
آنا: همانطور که میدانید کمآبی و خشکسالی تهدیدی جدی برای حوزه سلامت و بهداشت به شمار میرود؛ بهخصوص که معیشت کشاورزان هم به این موضوع گره خورده، وضعیت کنونی کمبود آب در کشور را ناشی از چه میدانید؟
زارع: ایران بهدلیل مجموعهای از عوامل ازجمله عملکرد ضعیف مدیریتی و تشدید چالشهای محیطزیستی با کمبود شدید آب مواجه است و این مسئله میتواند دلایل متعددی داشته باشد.
دلایل اصلی چالشها و کمبودهای آب در ایران را میتوان به عوامل زیر مرتبط دانست.
تغییر اقلیم و خشکسالی: ایران خشکسالیهای مکرر و شدیدتری را تجربه کرده که با تغییرات اقلیمی تشدید شده است.
تغییر الگوهای اقلیمی منجر به کاهش بارندگی بهخصوص در حوضههای رودخانههای بحرانی شده که بر دسترسی به آب برای کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی اثر میگذارد.
کاهش آبهای زیرزمینی: ایران یکی از بدترین نرخهای تخلیه آبهای زیرزمینی را در سطح جهان دارد که عمدتاً بهدلیل استخراج بیش از حد برای اهداف کشاورزی است.
فشار برای استفاده از فناوری قدیمی در برنامه خودکفایی موادغذایی منجر به پمپاژ ناپایدار آبهای زیرزمینی و موجب تخلیه سریع سفرههای زیرزمینی شده است، این بهرهبرداری بیرویه از منابع آب زیرزمینی به طور قابل توجهی به کمبود آب در کشور انجامیده است.
شیوههای ضعیف مدیریت آب: دههها سوءمدیریت ازجمله اولویت ساخت سد بر مدیریت پایدار منابع آب، بحران آب ایران را بدتر کرده است.
احداث سدهای متعدد از دهه ۴۰ بدون توجه به اثرات محیط زیستی، جریان آب طبیعی و اکوسیستم را مختل کرده، علاوه بر این، شیوههای آبیاری ناکارآمد و فقدان مقررات درباره مصرف آب، منابع آبی موجود را بیشتر تحت فشار قرار داده است.
رشد جمعیت: جمعیت ایران در یکصد ساله اخیر از ۱۵ میلیون به حدود ۸۸ میلیون نفر افزایش یافته و فشار بیشتری بر منابع محدود آب وارد کرده است.
با تداوم رشد جمعیت، سرانه دسترسی به آب به سرعت در حال کاهش است که منجر به افزایش رقابت برای کاهش منابع میشود.
عوامل اجتماعی: نفوذ گروههای قدرتمند در ایران که اغلب از آنها بهعنوان «مافیای آب» یاد میشود، مانع از تصمیمگیری و حکمرانی مؤثر در رسیدگی به چالشهای آبی کشور شده است.
منافع این گروهها گاهی منافع کوتاهمدت را بر پایداری بلندمدت اولویت میدهند و وضعیت کمبود آب را تشدید میکنند.
روشهای کشاورزی ناکارآمد: کشاورزی ۹۰ درصد از مصرف آب را در ایران به خود اختصاص میدهد؛ اما روشهای آبیاری ناکارآمد و تکنیکهای کشاورزی منسوخ به هدر رفتن و ناکارآمدی مصرف آب میانجامد.
بهبود فناوری کشاورزی برای افزایش بهرهوری آب و تغییر برنامههای تأمین انرژی و غذا برای کنترل بحران کمبود آب بسیار مهم است.
فقدان برنامهریزی و آمادگی: فقدان آیندهنگری و برنامهریزی ناکافی برای نیازهای آبی آینده، ایران را در برابر بدتر شدن کمبود آب در دورههای خشکسالی بهخصوص در ۲۵ سال اخیر سوانح شدید اقلیمی مانند سیلابها آسیب پذیر کرده است و سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختهای ذخیره و توزیع آب، چالشهای پیش روی کشور را تشدید میکند.
با این تفاسیر پرداختن به این دلایل پیچیده مرتبط با کمبود آب در ایران مستلزم راهبردهای جامعی است که باید در دولت چهاردهم بر مدیریت منابع پایدار، شیوههای کشاورزی کارآمد، اقدامات سازگاری با اقلیم و ساختارهای حاکمیتی بهبودیافته تمرکز شود.
آنا: براساس یک پژوهش ۴۵ کشور در معرض جدید خشکسالی قرار دارند و ایران هم از این قاعده مستثنی نیست، بهطوریکه اعلام شده تا ۳۰ سال آینده خشکسالی به اوج میرسد و تا ۳۵ سال هم تداوم خواهد داشت، راهکار علمی برای مقابله با این بحران فراگیر چیست؟
زارع: برای مقابله با بحران خشکسالی در ایران بهخصوص با توجه به وضعیت وخیم آب و کمبود قریبالوقوع آب، دولت چهاردهم میتواند راهکارهای متعددی در نظر بگیرد.
هدف این راهحلها باید بهبود شیوههای مدیریت آب، افزایش بهرهوری آب و کاهش اثرهای تغییرات اقلیمی بر منابع آب باشد و چند راهبرد بالقوه است که میتواند به کاهش بحران خشکسالی در ایران کمک کند.
بهبود بهرهوری آب: توسعه اجرای روشهای آبیاری مدرن مانند سامانههای آبیاری قطرهای و بارانی میتواند بهمیزان قابل توجهی هدررفت آب در کشاورزی را کاهش دهد و تشویق کشاورزان به اتخاذ این روشهای آبیاری کارآمد به صرفهجویی در مصرف آب و افزایش بهرهوری کمک میکند.
ترویج کشاورزی پایدار: تغییر به سمت شیوههای کشاورزی پایدارتر مانند تناوب زراعی و کشاورزی ارگانیک میتواند به حفظ رطوبت خاک و کاهش مصرف آب کمک کند.
همچنین روشهای کشاورزی پایدار سلامت و انعطافپذیری خاک را در برابر شرایط خشکسالی افزایش خواهد داد.
سرمایهگذاری در زیرساختهای تابآور به غیر از سدسازی در مدیریت کارآمد آب بسیار مهم است؛ بهطوریکه سرمایهگذاری در نوسازی زیرساختها میتواند به بهینهسازی توزیع و ظرفیت ذخیرهسازی آب کمک خواهد کرد.
اجرای سیاستهای صرفهجویی در مصرف آب: با توسعه شهری و سختگیری نسبت به مصرف آب هم نکته بسیار مهمی است، بهعنوان مثال عدم توسعه مجموعه ریلی گردشگری آبی در مناطق خشک ضروری است و چندین مجموعه از این نوع در سالهای اخیر در شهرهای خشک تهران مشهد و اصفهان احداث شده است.
لزوم سرمایهگذاری دولت چهاردهم روی دانشبنیانهای مرتبط با حوزه آب
آنا: فکر میکنید منابع جایگزین آب بهخصوص برای شهرهای ساحلی میتواند به آبهای زیرزمینی را کاهش داده و با چالش کمآبی مقابله کند؟
زارع: قطعاً. تنوع بخشیدن به منابع آب و جستوجو در منابع جایگزین آب مانند آبشیرینکنها برای شهرهای ساحلی، سامانههای جمعآوری آب باران و بازیافت فاضلاب میتواند مکمل منابع سنتی آب شیرین باشد و وابستگی به آبهای زیرزمینی را کاهش دهد.
آنا: آیا راهکار فناوری و علمی برای مقابله با تشدید بحران کمآبی وجود دارد؟
زارع: به نظرم دولت چهاردهم باید سرمایهگذاری راهبردی روی دانشبنیانها و استارتآپها در حوزه آب انجام دهد.
آنا: بحران آب در حوضه زایندهرود تشدید شده، وضعیت این حوضه را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید و چه راهکار علمی برای مقابله با تشدید این بحران دارید؟
زارع: احیای زایندهرود جز با اتخاذ برنامه طولانیمدت، تغییر کاربری اراضی و توزیع متناسب استقرار جمعیت طی دهه آینده در محدوده شهر اصفهان ممکن نیست.
احیای زایندهرود فقط در صورتی امکانپذیر است که برنامهای کلان برای تغییر وضعیت اقتصادی، جمعیتی، کاربری زمین برای محدوده استان اصفهان تهیه و به صورت جدی اجرا شود.
تنوع بخشیدن به منابع آب و جستوجو در منابع جایگزین آب مانند آبشیرینکنها برای شهرهای ساحلی، سامانههای جمعآوری آب باران و بازیافت فاضلاب میتواند مکمل منابع سنتی آب شیرین باشد و وابستگی به آبهای زیرزمینی را کاهش دهد
همچنین شیوه بهرهبرداری از آب و فناوریهای مورد استفاده باید به کلی تغییر کرده و بهروزشود. وضعیت مصرف و هدررفت آب عملاً در دهه پیش رو بدتر هم خواهد شد.
در بخش کشاورزی اصفهان سال ۱۳۹۷ با داشتن ۵۶۸ هزار هکتار اراضی کشاورزی که هفت درصد اراضی کشاورزی ایران را شامل میشود، ۵.۷ میلیون تُن محصول کشاورزی (۴ درصد از ۱۳۰ میلیون تُن تولید محصولات کشاورزی ایران) تولید شد.
سرچشمه زایندهرود نیز از کوهرنگ چهارمحال و بختیاری است و بهدلیل احداث سد زایندهرود و اجرای سه پروژه انتقال آب کاهش یافته و زندگی ۳ میلیون شهروند اصفهان را تحت تأثیر قرار داده است.
آنا: تاراج منابع آب زیرزمینی چه تأثیری بر تشدید بحران کمآبی در کشور داشته است؟
زارع: برداشت ۷۵ تا ۶۲ کیلومتر مکعب در سال از آبهای زیرزمینی ایران بهدلیل محدودیتهای فیزیکی منابع آبهای زیرزمینی جدید، به تخلیه و شورشدن بیشتر آبهای زیرزمینی در مناطق وسیع خشک و نیمهخشک مرکز و شرق ایران منجر شده که نشاندهنده «خطر شوری بسیار زیاد» برای آب آبیاری است.
طرحهای اکتشاف آب مانند طرح اکتشاف آبهای بسیار ژرف، اگر بهعنوان آب آشامیدنی و آبیاری مورد استفاده قرار گیرد، چهبسا بتواند با صرف هزینههای خیلی زیاد، موقتاً عطش مناطق دارای تنش آبی در کشور را برطرف کند؛ اما باید توجه کنیم که هزینهبر و برای محیط زیست مضر هستند.
آنا: تداوم خشکسالیهای ۲ دهه در سیستان و بلوچستان سبب افت آبهای زیرزمینی و خشک شدن قناتهای متعدد و در نتیجه از بین رفتن زیرساختهای بخش کشاورزی و نابودی اکوسیستم طبیعی شده، چه راهکاری برای مقابله با این معضل دارید و پیشنهادتان به رئیس جمهور جدید در این باره چیست؟
زارع: استان سیستان و بلوچستان از سال ۱۳۷۷ تاکنون با کمبود شدید آب و دورههای مختلف خشکسالی دست و پنجه نرم کرده است. مشکل اکنون به سطح بحرانی رسیده و این منطقه از سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ به بعد چند دوره از بارندگیهای کوتاه دوره، اما بعضاً سیلآسا و البته دورههای طولانی بدون بارندگی را تجربه کرده است.
تبعات خشکسالی منطقه برای مردم منطقه باید با شیوههای سازگار با محیط زیست مهار شود، چراکه مردم استان سیستان و بلوچستان در بیشتر سالهای آبی اخیر ۲۰۰ روز خشکی متوالی را تحمل کردهاند.
بیش از ۱۳ شهرستان سیستان و بلوچستان با کمبود شدید آب مواجه هستند. از مجموع ۶۱۳ حلقه چاهی فعال، ۱۴۳ حلقه دارای سطح آب نرمال بوده و ۱۷۸ حلقه چاه با نیمی از ظرفیت معمول کار میکنند و مابقی کاملاً خشک شدهاند.
بیش از ۵۰ درصد از ساکنان سیستان و بلوچستان در مناطق روستایی زندگی میکنند و بسیاری از آنها مجبور به ترک خانههای خود، مهاجرت به استانهای همجوار و سایر نقاط کشور شدهاند. طی یک سال از تابستان ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ حدود ۱۰ هزار خانواده بهدلیل خشکسالی و طوفان شن، زابل را به مقصد سایر نقاط ایران ترک کردهاند.
حدود ۷۰ درصد مهاجرت به داخل ایران ناشی از پیامدهای تغییر اقلیمی است و افـزایش بهرهوری آب کشور همراه بـا ظرفیتسازی فنی به مداخلات دیگری نیز مربوط است؛ مانند ارائه پول نقد بـه افـراد در صنایع پرمصرف آب برای کمک به انتقال آنها به صـنعت دیـگر.
ازآنجاکه سـازگاری با سامانههای بهینۀ آبیاری مزرعه و بـاغها زمان میبرد، بـسـیاری از مالکان و کشاورزان برای تغییر تردید دارند. حمایت مالی موقت میتواند آنان را تا زمانی که زمین برای چرخۀ کشاورزی بعدی آماده شود، متوقف کند. درغیراینصورت ممکن است به سایر نقاط کشور مهاجرت کنند تا شاید معیشت پایدارتری بیابند.
رویکرد دیگر تغییر کاربری اراضی و مزارع در مناطق خاص، بهمنظور اطمینان از سازگاری با محـیطزیست است. ارائـه کمکهای مالی، تجاری و برنامههای حمایتی مشابه میتواند به افراد کمک کند تا بدون نیاز به نقلمکان به شهرها یا خارج از کشور، بهراحتی از کشاورزی به کسبوکار جایگزین تغییر شغل دهند.
انتهای پیام/