بازگشت سرمایه با ایدههایی پرکاربرد/ استارتآپهایی که از هیچ همه چیز شدند
خبرگزاری علم و فناوری آنا؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی همهساله در پیام نوروزی خود، شعاری را برای سال برمیگزینند تا توجه همگان اعم از دستاندرکاران فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، سایر مسئولان و مردم را بر یک موضوع مهم و اساسی در کشور متمرکز کنند.
ایشان در پیام نوروزی و انتخاب شعار سال ۱۴۰۳ نیز شعاری از جنس اقتصاد و تولید را مورد سفارش قرار دادند تا علاوه بر تأکید بر اهمیت این موضوع بر یکی از نقاط حساس و آسیبپذیر کشور که نیاز به التفات بیشتری دارد، با توجه عمومی قوت و قدرت بیشتری بیابد؛ چراکه این مقوله بدون مشارکت تکتک افراد یا نهادها و ارگانها اتفاق نخواهد افتاد.
دانشگاه آزاد اسلامی نیز با توجه به رسالت اجتماعی خود، دنبال تقویت و توسعه شعار سال با تکیه بر زیرساخت دانشبنیان است تا گامی در جهت تحقق آن بردارد.
{$sepehr_key_564}
خبرنگار آنا به همین مناسبت گفتوگویی را در سه بخش با پیام نجفی رئیس دانشگاه آزاد اسلامی استان اصفهان ترتیب داده است.
بخش نخست گپ و گفت آنا با نجفی در پی میآید:
دانشجویان در قلب دانشگاهها کارهای بزرگ میکنند
آنا: بهعنوان رئیس یکی از پرافتخارترین دانشگاههای کشور نظرتان درباره شعار سال ۱۴۰۳ چیست؟ رهبر معظم انقلاب اسلامی امسال را «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند. چه باید کنیم تا به تحقق این شعار برسیم؟
نجفی: چند سالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در زمینه تولید و جهش تولید، تأکیدات زیادی داشتند و امسال بر موضوع مشارکت مردم تأکید داشتند که تصور میکنم دانشگاهها با توجه به اینکه قشر نخبگانی جامعه را شامل میشوند و تعداد زیادی از جوانان تحصیلکرده این مملکت را میزبانی کرده و کار علمی در این محیط انجام میشود، به نظرم میرسد دانشگاه میتواند در این زمینه نقشآفرین باشد و این موضوع و این شعار با موضوع به گسترش شرکتهای نوپا و دانشبنیان بیربط نیست.
دانشجویان در دل دانشگاهها میتوانند در این زمینه کارهای بزرگی انجام دهند و زمینهساز شروع و رویش شرکتهای جدید، ایدههای جدید و ظرفیتهای اشتغال جدید باشند.
شعار امسال به دانشگاهها و مراکز علمی فناور و کارآفرین بسیار نزدیک است و رسالت ما را در حوزه فناوری، نوآوری و کارآفرینی، آموزش که باید بسترساز این اتفاق بشود و پژوهش که باید کاربردی باشد و بسترساز این مبحث باشد، پررنگتر میکند؛ از این رو نقش دانشگاهها بسیار جدی است.
آنا: تولیدکنندگان و صنعتگران عنوان میکنند که دانشگاه فقط مباحث تئوری را آموزش میدهد؛ چه کنیم؟
نجفی: این متقابل است و سالهای طولانی است که این معمای ارتباط صنعت و دانشگاه وجود داشته و حقیقتاً این مسئله، مسئله جدیدی نیست؛ اما به نظرم در سالهای اخیر این فاصله مقداری کمرنگتر شده؛ چند اتفاق به این قضیه کمک کرده؛ صنعت ما بهدلیل محدودیتهایی که به واسطه تحریمها داشته، مجبور شده با تکیه بر توان داخلی، بخشی از نیازهای خود را به سمت داخل برگرداند و تلاش کند این مشکل را در کشور برطرف کند.
از سوی دیگر احساس کرده که به نیروی متخصص بیش از قبل نیاز دارد و باید نیروی متخصص وسط میدان باشد؛ چراکه دیگر صنعت در بعضی مواقع چارهای ندارد. بعضی از محصولاتی که وارد میکرد، امروز دیگر قادر به وارد کردن آن نیست؛ چراکه دیگر توجیه اقتصادی نداشته یا تحریمها، برایشان محدودیت ایجاد کرده است.
در حال حاضر صنعت و تولیدکنندگانی که در بخش تولید واسط کار میکنند و بخشی از محصولات را وارد یا در داخل تولید میکنند، دچار محدودیتهایی شدهاند و دانشگاه هم از آن طرف محدودیتهایی دارد؛ ظهور همین محدودیتها سبب خیر و موجب شد ما را به هم نزدیک کند.
نمونه این کار، ابداع ما در طرح پویش است که تلاش کردیم اشتغال که با همکاری اتاق بازرگانی استان اصفهان انجام شد، نقصان متخصص ماهر را جبران و این خلأ را با کمک بخش تولیدی و صنعتی پر کنیم و صنعت هم از آن استقبال میکند.
آنا: چرا؟
نجفی: چون نیروی متخصص، مهندس تحصیلکرده، نیروی مسلط به کار یا متخصصی میخواهد که بتواند مشکلاتش را رفع کند؛ فرصت خوبی است که مشکل ارتباط صنعت و دانشگاه را برطرف کنیم و تلاش میکنیم این نیروها کاربردی شوند؛ یعنی به صنعت میگوییم: ممکن است ما از محیط واقعی مطلوب صنعت دور باشیم، اما تو بیا و نیرویت را از بین همین دانشجویان در حین تحصیل انتخاب کن؛ مدتی با او کار کن؛ مهارت دانشجوی ما را ارتقاء بده و ما هم علم را به او یاد میدهیم و از این ترکیب، نیروی متخصص توانمندی حاصل خواهد شد که میتواند در آینده برای گرهگشاییها کند.
این اتفاق تا حدودی طی این سالها رخ داده و هرچه بیشتر پیش میرود، به تکامل خودش نزدیکتر میشود.
لزوم تعیین مشوّق برای همکاری صنعت و دانشگاه
آنا: چرا وضعیت صنعت چنین شرایطی پیدا کرده، یعنی با ایدهآل فاصله پیدا کردیم؟
نجفی: حتماً این فرآیندها نیاز به کار دارد و زمان میبرد؛ فرآیند تربیت نیروی متخصص، توانمند و به بلوغ رسیدن این نیروها تا جایی که فراوانی آن به حدی باشد که در سطح وسیعتری مشکلات صنعت را رفع کند، زمانبر خواهد بود.
البته انتظار حمایت، پشتکار و جدیت از طرفهای درگیر میرود، ازجمله خود دولت؛ یعنی دستگاههای متولی مانند وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان تأمین اجتماعی و ... باید خیلی جدی از این تیپ طرحها حمایت کنند و مشوّقهایی را برای این دست امور در نظر داشته باشند.
آنا: حمایت میکنند؟
نجفی: آری اما به نظرم کم است؛ مشوّقهایی را برای دو طرف باید در نظر بگیرند؛ یعنی صنعتگری که حاضر است با نیروی دانشجو کار کند و دانشجو را ارتقا دهد؛ به نظرم باید در ارتباط با صنعتگری که نسبت به این موضوع بیتفاوت است، مشوّقهایی را در امور مالیاتی یا سایر امور داشته باشد. هرکمکی از هر منبعی که امکان دارد باید انجام داد یا بعضی از محدودیتهای آن را برداشت تا صنعت از این ظرفیت استفاده کرده، تشویق شده و برای گسترش تولید نقشآفرینی کند.
قادریم مسیر خود را پیدا کنیم؛ به شرط اینکه به یک ثبات قانونی مشخصی برسیم و سلیقهها و روشها را تغییر ندهیم؛ روش موثر و خوبی که کشف کردهایم باید مورد حمایت باشد تا این روش به نتیجه مطلوب برسد و به سطحی برسد که بتواند نیاز کشور را برطرف کند.
آنا: نقش دانشگاهها برای ایجاد امید و انگیزه میان دانشجویان و جلوگیری از مهاجرت نخبگان چیست؟
نجفی: باید انگیزه لازم را در دانشگاهها ایجاد کنیم.
آنا: چگونه؟
نجفی: اگر بتوانم در دانشگاه به دانشجو نشان دهم که آینده خوبی در انتظارش خواهد بود، انگیزه پیدا میکند، در حقیق در خیلی از رشتههای تخصصی در کشور نیاز به متخصص داشته و ظرفیت کار داریم، ایران مانند بسیاری از جاهای دیگر دنیا بکر است و جای کار بسیار زیادی دارد، فرصتها برای کار بسیار زیاد است؛ در یک کشور وسیع با اقلیمهای مختلف زندگی میکنیم که منابع بسیار، صنعت گسترده و ظرفیتهای تولیدی و خدماتی فراوان دارد.
ایران با بیش از ۸۰ میلیون جمعیت میتواند خدمات متفاوت و مختلفی ارائه کند؛ در حوزههای گردشگری، صنعت، معادن، کشاورزی و باغبانی و تولید گلخانه غنی هستیم؛ همچنین از منظر دانش هم واقعاً ملت پرتوانی هستیم؛ حقیقتاً سطح دانشگاه نسبت به بسیاری از کشورهای منطقه بسیار خوب است و استادان خوب با ظرفیتهای ایدهآلی داریم.
از سویی در برقراری ارتباط و ایجاد پیوند این ظرفیتها باهم دچار مشکل بودیم؛ برای همین دانشجو تصور میکند که آینده شغلی خوبی نخواهد داشت؛ درحالی که اکنون به شدت در بسیاری از رشتهها آینده شغلی خوب وجود دارد و میتوان به درآمد مناسب رسید، به شرط اینکه دانشجو ماهر باشد؛ یعنی صرفاً با داشتن یک مدرک لیسانس، فوقلیسانس یا دکتری، ممکن است کسی صاحب شغل خوب و مورد انتظار خود نشود.
آنا: یعنی دانشگاه بهتنهایی توان پرداختن به این مسائل را ندارد؟
نجفی: کافی نیست؛ برای همین است که اکنون دانشگاه در کنار صنعت طرح پویش را تعریف کرده و عنوان میکنیم مراکز رشد، استارتآپها و شرکتهای نوپا باید شکل بگیرند و دانشجو باید مهارت را بیاموزد و در این مسیر طرح نشاط را راهاندازی میکنیم تا دانشجو با محیط واقعی جامعه آشنا شود.
دانشجو باید در محیطهای واقعی کار قرار بگیرد و در این راستا باید استاد وابسته را به محیط دانشگاه بیاوریم، استادی که یک پایش در صنعت و اقتصاد باشد و پای دیگرش در دانشگاه تا علاوه بر من که صرفاً دانشگاهی هستم، یک کارشناس اقتصادی یا صنعتی هم کنار من قرار بگیرد و محیط واقعی کار و تولید را به دانشجو معرفی کند.
این طرحها (طرح پویش) -که دنیا هم آن را تجربه کرده و تجربیات موفقی هم بوده و باید به شیوه خود آن را محقق کنیم- موجب میشود دانشجو انگیزه لازم را پیدا کند، یعنی کسی که در صنعت موفق بوده و در کار موفق است و مهندس مکانیک موفقی است؛ اگر کنار دانشجو قرار بگیرد، میتواند به دانشجو انگیزه بدهد.
البته ما نیاز به ثبات اقتصادی هم داریم و این یک واقعیت است؛ نوسانات اقتصادی موجب میشود که تولیدکننده در زمینه امید به سرمایهگذاری، ایجاد نگرانی کند؛ امیدوارم به سمتی برویم که یک ثبات در قوانین و مقررات در بخش تولید داشته باشیم که تولیدکنندگان انگیزه داشته باشند و این انگیزه را میتوانند به دانشگاهها منتقل کنند.
نکته بعدی که به نظرم میتواند به بچهها (دانشجویان) انگیزه بدهد، اینکه آنان را به سمت نیازهای واقعی ببریم؛ من تجربه سالها فعالیت بهعنوان معاون پژوهشی این دانشگاه را داشتهام و پیش از آن در مرکز رشد دانشگاه مسئولیت داشتم؛ نخستین مرکز رشدی که در دانشگاه آزاد اسلامی در کشور داشتیم را با کمک دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان راهاندازی کردیم.
در زمان ریاست دکتر فروغی- و به نظرم چیزی که اکنون به تکامل رسیده و ما قبلا ضعف داشتیم، این بود که بخشی از شرکتهای دانشبنیان یا بخشی از تیمهای نوپا براساس نیازهای کشور محصول تولید نمیکردند و همین موجب میشد که محصولی تولید شود که بعضاً کاربردی نبوده یا تجاری نباشد یا محصولی تولید میشد، اما توان تجاری کردن آن وجود نداشت یا محصولی تولید میشد، اما کیفیت لازم را نداشت که بخشی از نیاز جامعه را برطرف کند.
باز این ارتباط با صنعت و بخش تولیدی است که موجب میشود که بهعنوان مثال دانشجوی شیمی یک مدتی در یک کارخانه اشتغال داشته باشد.
بهعنوان مثال یک کارخانه تولیدکننده مواد شیمیایی و سپس خلأها را ببینید، بهعنوان مثال فلان ماده اولیه از خارج وارد میشود و موردنیاز است و دقیقاً میتواند بفهمد این نیاز کجاست؛ وقتی که شرکت استارتآپ یا نوپایی، رویش میکند، متناسب با همان نیاز رویش پیدا کرده و کار کند.
این اتفاق به نظرم آهستهآهسته در شرکتهای دانشبنیان به چشم میخورد؛ برخی از شرکتهای دانشبنیان خیلی خوب توسعه پیدا و رشد میکنند و به گردش (بازگشت سرمایه و بازدهی) اقتصادی کمک خیلی خوبی خواهند کرد.
در دانشگاه هم نمونههایی داریم که دقیقاً این موضوع موجب ایجاد یک شرکت دانشبنیان میشود که نیاز امروز جامعه است و میبینید که خیلی خوب رشد میکند.
در بعضی از مراکز رشد و پارکهای علمی و فناوری این کشور هم شاهد همین مسئله هستیم؛ موضوع جذب نیرو هم به قدری حساس شده که شرکتهای دانشبنیان حساس هستند؛ یعنی شرکتها، موسسات تولیدی، بنگاههای اقتصادی یا کارخانجات، وقتی میخواهند نیرو جذب کنند؛ علاوه بر نخبگی، سراغ شرکتهای دانشبنیان میروند. چرا؟ چون توانمند است. شرکتی که ایجاد شده از نیروهای توانمند تشکیل شده و ایدههای جذابی مانند تولید یا سرمایهگذاری را به آنان میدهند که بتوانند این افراد را جذب کنند.
پیداست که یک پله صعود کردهایم و در نقطهای قرار گرفتهایم که نسبت به دهههای قبل پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم؛ حال اگر بتوانیم سرمایه موردنیاز اینها را هم تأمین کنیم؛ بستر تجاریسازی شرکتهای دانشبنیان را به خوبی مهیا و قوانین تجاریسازی را روان و اگر در بحث صادرات به این شرکتها کمک کنیم؛ دیگر این شرکت به نقطهای نمیرسد که ایدهاش را به خارج از کشور ببرد.
معتقدم در حوزه دانشبنیان اتفاقات خوبی افتاده و شرکتهای دانشبنیان کاربردی شدهاند؛ به خاطرم دارم در مسابقات اختراعات حضور مییافتیم و دانشجویان بعضی مواقع اختراعاتی را میبردند که کاربردی نداشت و هدف شناسایی فرد مخترع بود؛ اختراع خیلی اهمیتی نداشت و ایده اختراع هم هیچ وقت عملیاتی نمیشد؛ اما اکنون یک پله بالاتر رفتهایم؛ اختراعات و ایدهها و طرحهایمان تبدیل به شرکت شده است.
در حوزه دانشبنیان اتفاقات خوبی افتاده و شرکتهای دانشبنیان کاربردی شدهاند و دانشگاه آزاد اصفهان سهم قابل توجهی در این زمینه دارد
حالا مهم این است که این شرکت بتواند گسترش پیدا کند؛ اکنون باید به شرکتهایی برسیم که یک ثبات طولانیمدت، ریشهدار، با محصولات متنوع، دارای R&D (تحقیق و توسعه) که بتوانند محصولات نوبهنو، صورتهای روزآمد و جدیدی از محصول را به بازار عرضه کنند؛ خدمات پس از فروش داشته باشند که جزء گامهای بعدی است و دانشگاهها میتوانند در این مسیر کمک کنند.
فعالیت ۸۰ شرکت و استارتآپ در دانشگاه آزاد اصفهان
آنا: میدانیم شما نگرش اقتصادی هم دارید و در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) شرکتهای دانشبنیانی فعالیت میکنند؛ چند شرکت دارید؟
نجفی: در مجموع و با احتساب استارتآپها در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان ۷۰ تا ۸۰ مجموعه فعال هستند؛ از استارت آپهای کوچک تا شرکتهای بزرگ.
آنا: چند درصد از این شرکتها و استارتآپها به سودآوری مطلوب رسیدهاند؟
نجفی: این دیگر به قدمت و نوع محصولشان بازمیگردد؛ درصد مشخصی از این موضوع ندارم، اما فکر میکنم طبیعی است که در هر کاری، درصدی از شرکتها ناموفق هستند یا به هر دلیلی -ایده خوب نبوده یا طرح خوب نبوده یا ما نتوانستهایم حمایت کنیم یا هر اتفاق دیگری- بخشی از این شرکتها به مرحله تجاریسازی نمیرسند؛ اما شرکتهای خیلی موفق هم داریم؛ شرکتهایی که از هیچ، یعنی از صفر، با یک ایده، با یک ایده شاید تخیلی، کارش را شروع کرده و اکنون صاحب نام و برند تجاری مطرحی شده است.
آنا: مثلاً چه ایدهای؟
نجفی: مانند بذر، CRM (مدیریت ارتباط با مشتری)، گیاهان دارویی؛ بعضی از ایدههایی که در دانشگاه مطرح بوده یا بعضی از نرمافزارهایی که یک روزی فکر نمیکردیم نرمافزارهای جدی و مهمی شوند؛ اما یک شرکت، یک تیم، یک استارتآپ کار را آغاز کرده و اکنون توسعه پیدا کرده و به یک شرکت خیلی موفق تبدیل شده یا یک محصول بسیار موفقی را ارائه میدهد؛ کما اینکه از این دست شرکتها داریم؛ حال شرکتهایی که توانستهاند تیمشان را بچینند؛ نخبه جذب کنند؛ نیروی انسانی قوی را به مجموعه خودشان اضافه کنند و شبکهشان را کامل کنند؛ R&D را اضافه کنند؛ ارتباطشان را با دانشگاه -بخش تحقیقات دانشگاه – تقویت کنند و در عین حال بازاریابی را هم یاد گرفتهاند؛ به نظرم دوام آوردهاند و روبه رشد هستند و به شدت هم رو به رشدند و جایگاه خوبی هم دارند.
آنهایی هم که نتوانستهاند همکاری کنند دلایل مختلفی دارند، به هر صورت موفقیت در هر کاری باید براساس پذیرش ایدههای جدید و متعصب نبودن روی خطوطی که ترسیم کردهایم باشد و ممکن است ما از نظر علمی دچار یک تعصب روی ایدهمان شویم و این تعصب روی ایده ممکن است ما را از رقبا عقب بیندازد.
نکته مهم دیگر کار تیمی کردن است و پذیرش ایدههای جدید، پذیرش افراد جدید، تربیت نیروی انسانی، ریسکپذیری از دیگر ویژگیها هستند که بالاخره باید در شرکتهای دانشبنیان وجود داشته باشد که به نظر من این اتفاق برای بعضی از افراد یا شرکتها افتاده است.
اکنون تیمها یا شرکتهایی داریم که سالها پیش در دانشگاه بودند و امروز از دانشگاه کاملاً جدا شدهاند و خیلی خوب در بیرون از دانشگاه -حتی بیرون از این شهر– کار میکنند، خیلی موفق هستند؛ خیلی خوب پیشرفت میکنند؛ دانشجویانی داشتیم که یک ایدهای را شروع کردند و، اما مهارتهایی را پیدا کردند و شرکتشان را ادامه ندادند، اما بهعنوان یک نیروی ماهر رفتند و در یک صنعت یا یک بنگاه بزرگ و آنجا موثر واقع شدند و این هم یک نوع موفقیت است.
ادامه دارد....
گفتوگو: محمد بوشاسب
انتهای پیام/