صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۰۰ - ۲۶ خرداد ۱۴۰۳
مرجعیت‌علمی و دولت آینده؛

لزوم برنامه‌ریزی متوازن برای رشد و اعتلای دانشگاه‌های کشور

تأکید بر ارتقای علمی جامعه بر اساس جایگاه علمی دانشگاه و تحدید جایگاه علمی دانشگاه به عوامل منفرد و تأکید بر یک یا چند عامل به طور مجزا، نشان از ساده‌سازی مفرط و درک ناقص مفهوم دانشگاه و تأثیر آن در مناسبات اجتماعی دارد.
کد خبر : 916805

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، یکی از آمال سیاست‌گذاران آموزش عالی کشور، هماوردی دانشگاه‌های ایران با دانشگاه‌های به‌نام جهان است و این موضوع طی دو دهۀ گذشته با توجه به انتشار سیاهه‌های مختلف از رتبه‌های دانشگاه‌های جهان پررنگتر شده است. 

غلام‌علی منتظر (استاد مهندسی فناوری اطلاعات، دانشگاه تربیت مدرس) در مقاله‌ای با عنوان «درنگی بر بن‌سازه‌های اشتهارِ دانشگاه‌های پرآوازۀ جهانی» به این موضوع می‌پردازد که بازنمود این موضوع در اسناد سیاستی کشور و بازگویی آن در دولت‌های مختلف، گاه به عنوان طرح اقتصاد مقاومتی پنج-دویست و گاه به عنوان مرجعیت علمی همه نشان از علاقۀ وافر سیاست‌گذاران آموزش عالی به موضوع ارتقای جایگاه دانشگاه‌های کشور در میان دانشگاه‌های پرآوازۀ جهانی دارد.

* لزوم برنامه‌ریزی متوازن برای رشد و اعتلای دانشگاه‌های کشور

این پژوهش مطرح می‌کند که در عرصۀ عمل، به دلیل عدم شناخت خصیصه‌های ذاتی و ویژگی‌های بن‌ساز‌ه‌ای دانشگاه‌ها، توفیق چندانی حاصل نشده است و اگر در سال‌های گذشته دانشگاه‌های کشور ترکیه و دانشگاه‌های کشور‌های جنوب شرقی آسیا، جزء رقبای دانشگاه‌های ایرانی محسوب می‌شدند اکنون دانشگا‌های نوپدید عربی در کشور‌های جنوب خلیج فارس با طراحی مسیر ارتقای خود، گوی سبقت را از دانشگاه‌های ایرانی ربوده‌اند.

در ادامه این پژوهش به این مهم اشاره شده است که آنچه توجه به این موضوع و تأمل بر ابعاد آن را مضاعف می‌کند قرار گرفتن کشور در آستانۀ برنامۀ هفتم و لزوم برنامه‌ریزی متوازن برای رشد و اعتلای دانشگاه‌های کشور است.

به همین دلیل در این مقاله با بررسی اسنادی، ویژگی‌های بن‌ساز‌ه‌ای و عملکردی دو رده از دانشگاه‌های برتر جهان (دانشگاه‌های پیشرو) و دانشگاه‌های برتر منطقۀ آسیا (دانشگاه‌های تندرو) بررسی و تحلیل شده است و با بررسی شاخص‌های مهم دروندادی شامل تعداد دانشجو و تعداد استاد بودجه و منابع اطالعاتی و بروندادی تعداد مقالات، مراودات علمی بین‌المللی و تعداد اختراعات و نیز با بررسی ارتباط میان این شاخص‌ها به تحلیل وضعیت دانشگاه‌های برتر جهان و سازه‌های اعتبار آنها به عنوان مهمترین پایه‌های اشتهار آنها در میان دانشگاه‌های جهان پرداخته می‌شود. 

* جایگاه بین‌المللی دانشگاه‌های ایران

به زعم این پژوهش در میان خواص و حتی عوام، جایگاه دانشگاه‌های پرآوازۀ جهانی شناخته شده است و به کرات شنیده و دیده‌ایم که در رسانه‌های عمومی، گزارشی علمی از یک دانشگاه پراشتهار را حقیقتی مسل و گزار‌ه‌ای تشکیک‌ناپذیر می‌پندارند.

این پژوهش توضیح می‌دهد که حضور مداوم این دانشگاه‌ها درعرصۀ اجتماعی این باور را در میان عموم مردم بسیار پررنگ‌ترکرده، تا آنجا که در دوران همه‌گیری بیماری کووید ۱۹، مردم گزارش دانشگاه جانز هاپکینز را گزارش‌هایی اصیل و قابل استناد می‌شمردند و به آن احتجاج می‌کردند.

در ادامه این پژوهش آمده است که چندی است سیاست‌گذاران ملی به جایگاه بین‌المللی دانشگاه‌های ایران امعان نظر داشته‌اند. حضور چند سیاهه به‌نام و عدم حضور دانشگاه‌های کشور در آنها از یک‌سو و لزوم پیشتازی دانشگاه‌ها در عرصۀ فعالیت‌های آموزشی و دانشی از سوی دیگر، توجه به ابعاد این مسئله را بسیار جدی کرده است.

* شاخصه‌های ساز‌ه‌ای و کارکردی دانشگاه‌ها

از نظر این پژوهش شناخت ویژگی‌های ساز‌ه‌ای دانشگاه مشهور جهانی و بررسی همین ویژگی‌ها در دانشگاه‌های ایرانی می‌تواند وضعیت دانشگاه‌های معتبر ایرانی را بهتر نمایان سازد و از تلاقی این دو تصویر می‌توان دالات‌های سیاستی را برای رشد همگون ارکان دانشگاه‌های ایران در دو برنامۀ پنج‌ساله تدوین کرد.

آنچه به عینه استنباط می‌شود لزوم نگاه جامع به دانشگاه و پرهیز از تقلیل ظرفیت دانشگاه به وجهی خاص از عملکرد آن است

بر اساس یافته‌های این مطالعه تعیین شاخصه‌های ساز‌ه‌ای وکارکردی دانشگاه‌ها، سنجه‌های مناسبی را برای ارزیابی عملکرد آنها و آنگاه  قیاس دانشگاه‌ها با هم به دست می‌دهد.

به زعم این پژوهشگر تلاش در این نوشتار آن است که با بررسی ویژگی‌های تعدادی از دانشگاه‌های به نام جهانی، موضوع چالش‌برانگیز ارتقای جایگاه دانشگاه‌های ایران مورد تدقیق قرار گیرد.

از این پژوهش آنچه به عینه استنباط می‌شود لزوم نگاه جامع به دانشگاه و پرهیز از تقلیل ظرفیت دانشگاه به وجهی خاص از عملکرد آن است.

* پیشرفت دانشگاه‌های کشور

در این پژوهش به این نکته اشاره شده است که تقارن انتشار این گفتار با تدوین برنامه پنج‌ساله هفتم توسعه کشور، نشانه میمونی است که با عنایت بدان، راه پیشرفت دانشگاه‌های کشور را روشنتر سازد.

همچنان که در ادامه این پژوهش اشاره شد نمی‌توان ارتباط واضحی میان تعداد دانشجو، تعداد استاد یا بودجه دانشگاه با برونداد‌های منفرد دانشگاه‌های برتر جهانی ایجاد کرد، زیرا مثال هیچ رابطه مستقیمی بین تعداد اعضای هیئت‌علمی با تعداد مقالات منتشرشده دانشگاه‌ها وجود ندارد.

نکته درخور تأمل دیگر در این پژوهش این است که نمی‌توان رابطه مستقیمی میان تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و تعداد مقالات منتشرشده نیز یافت! یادآوری می‌شود هرچند این گزاره‌ها بر اساس بررسی معدودی دانشگاه (۱۲ نمونه) است و به لحاظ علمی، به همه دانشگاه‌های جهان تعمیم‌پذیر نیست، لیکن با توجه به برداشت عمومی در میان دانشگاهیان و برنامه‌ریزان آموزش عالی در کشور و ذکر مکرر نام این دانشگاه‌ها در لسان سیاست‌گذاران آموزش عالی تأمل برعملکرد این دسته از دانشگاه‌ها و نتایج حاصل از آن برای ادراک عمومی در میان دانشگاهیان ایرانی موجه جلوه می‌کند.

* دانشگاه و تدبیر امور علمی و راهبردی جامعه

این پژوهش مطرح می‌کند که درهم‌تنیدگی ساختار اجتماعی این جوامع با مناسبات علمی، سبب شده که انتظار آنها از دانشگاه‌ها « تدبیر امور علمی و راهبردی جامعه» باشد، به همین دلیل نیز هر دانشگاه با عقلانیتی پیچیده، نقش و مأموریتی خاص برای خود در نظر گرفته است و در همین چارچوب، دانشگاه «زایشگاه اندیشه‌های جدید» است.

ضعف توجه به مأموریت دانشگاه‌ها در جامعه و توجه صرف به یکی از وجوه منشور عملکردی دانشگاه‌ها، نه‌تنها تأثیری بر تعالی و مرجعیت دانشگاه‌ها ندارد، بلکه در درازمدت دانشگاه را از جامعه و نیاز‌های آن دور و دورتر می‌کند

این روند دانشگاه را مرجع پاسخگویی به نیاز‌های جامعه کرده است، این مرجعیت، ویژگی اکتسابی دانشگاه است، نه عنوانی اعطایی. خصیصه‌ای که با گذر ازدرازای تودرتوی مسئولیت‌پذیری اجتماعی می‌گذرد و بر اساس آن دانشگاه با تلاشی مستمر در عرصۀ رفع نیاز‌های اجتماع به آن مرتبه نائل می‌شود.

این پژوهشگر در ادامه به این نکته اشاره می‌کند که این روند در دانشگاه‌های تندرو نیز ملاحظه می‌شود: هرچه آهنگ حرکت جامعه به سمت توسعه‌‌یافتگی صنعتی بیشتر باشد، برونداد‌های دانشگاه نیز متفاوت‌تر با بقیه دانشگاه‌هاست؛ در این خصوص اشاره به تعداد بیش از ۶۰ پروانه اختراع برای دانشگاه پکن شایان توجه است.

به همین دلیل به نظر می‌رسد ضعف توجه به مأموریت دانشگاه‌ها در جامعه و توجه صرف به یکی از وجوه منشور عملکردی دانشگاه‌ها (مثلا انتشار مقاله) نه‌تنها تأثیری بر تعالی و مرجعیت دانشگاه‌ها ندارد، بلکه در درازمدت دانشگاه را از جامعه و نیاز‌های آن دور و دورتر می‌کند.

* جایگاه دانشگاه در ارتقای علمی جامعه

از جمله دلالت‌های پژوهش حاضر را می‌توان در یک نگاه کلی گفت دانشگاه و جایگاه آن در ارتقای علمی جامعه، مفهومی به غایت پیچیده و دربرگیرندۀ وجوه متفاوت حتی در برخی دیدگاه‌ها متنافر است.

با توجه به یافته‌های این پژوهش تأکید بر ارتقای علمی جامعه بر اساس جایگاه علمی دانشگاه و تحدید جایگاه علمی دانشگاه به عوامل منفرد و تأکید بر یک یا چند عامل به طور مجزا، نشان از ساده‌سازی مفرط و درک ناقص مفهوم دانشگاه و تأثیر آن در مناسبات اجتماعی دارد.

در پایان این مقاله آمده است که درهم‌تنیدگی کارکرد دانشگاه در بافتار جامعه و تأثیر متقابل این دو بر هم، شاهبیت منظومۀ مرجعیت دانشگاه‌ها است. منظومه‌ای متشکل از خرده‌نظام‌هایی که توجه به ویژگی‌های هر یک از آنها و تدوین برنامۀ توسعۀ متوازن آنها راهگشای توسعۀ پایدار دانشگاه‌ها خواهد بود و مقدمۀ این هر دو باز تعریف دانشگاه‌ها در عصر جدید و بازشناسی ارتباط متقابل با جامعه و اعتقاد به این نکته است که: راه رستگاری جامعه از دالان علم می‌گذرد.

انتهای پیام/

ارسال نظر