ایران در جایگاه مرجعیت علمی/ رشد سریع کشور وابسته به فناوریهای جدید است
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، مرجعیت علمی از واژگانی است که به تواتر در اسناد بالادستی و سیاستگذاری کلان علم، فناوری و نوآوری کشور استفاده میشود اما معمولاً شاخصهای ارزیابی مناسبی از سنجش آن به طور شفاف ارائه نشده است.
تصویب آییننامه اجرایی نظام پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری کشور در شورای عالی علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1396 نقطه عطفی در نظام علم، فناوری و نوآوری کشور است. با این حال به دلیل ماهیت نرم و پیچیدگی در پایش و ارزیابی علوم انسانی، پایش و ارزیابی علم، فناوری و نوآوری در این حوزه با دشواریهایی همراه بوده است.
در این راستا، سید سروش قاضینوری (دکتری مدیریت تولید و عملیات) در یادداشتی نوشت: چشم اندازها و تصاویر مطلوب یکی از عناصر ساخت آینده هستند و برای رسیدن به آیندهای مطلوب نیازمند تصور چشم اندازی جذاب و رفیع هستیم.
چشم اندازها میتوانند به بسیج منابع، جهتدهی به توانمندیها و همافزایی نیروها کمک کنند. بدیهی است که ساخت چشمانداز به معنی دستیابی به آن نیست، بلکه بدیهی است اقدامات ما نیز باید در جهت ساخت و تحقق آن برنامهریزی و اجرا گردند.
«مرجعیت علمی» به یک معنا چشمانداز یا تصویری است که پیشروی جامعه و نظام علم و فناوری ما ترسیم شده است. یعنی جامعه علمی ما حرکت خود را باید در جهت تحقق این تصویر و چشمانداز تنظیم کند که انشالله در افق حرکتی خود در آینده به این تصور بتواند واقعیت ببخشد. این تصور که جامعه علمی ما در ایران رهبری حوزههایی از علوم و فناوری را در جهان به دست داشته باشد، بهنحویکه هم جامعه ایرانی و هم کل جامعه بشری از منافع آن برخوردار شود و جامعه علمی جهانی نیازمند مراجعه به افکار و آثار دانشمندان ایرانی باشد، چشماندازی است بلند و انگیزاننده که با تاریخ، اعتقادات، فرهنگ و روحیه ایرانی سازگاری دارد.
* مرجعیت علمی چیست؟
البته «مرجعیت علمی» فقط یک چشمانداز نیست. «مرجعیت علمی» به معنای دیگر، یک راهبرد جهتبخش برای جمهوری اسلامی ایران است. یعنی اگر جمهوری اسلامی ایران قصد دارد در چشمانداز خود تمدن نوینی را پایهگذاری کند که ما از آن تحت عنوان تمدن نوین اسلامی-ایرانی یاد میکنیم، باید راهبرد مناسب برای تحقق این چشمانداز داشته باشد و بهترین راهبرد تحقق این تصویر ملّی، مرجعیت علمی و فناوری است؛ یعنی اینکه ما اگر میخواهیم تمدنساز باشیم ممکن است راهبردها یا مسیرهای مختلفی را برای خودمان انتخاب کرده باشیم.
تاریخ نشان داده است که اقتدار نظامی یا تجاری برای یک کشور، بدون تکیه بر افکار و اندیشههای متمایز و تنها با دنبالهروی در عرصههای علم و فناوری ممکن نیست
ممکن است کسانی بیاندیشند که تمدنسازی از مسیرهای تجاری، نظامی یا ... قابل تحقق است، اما تاریخ نشان داده است که اقتدار نظامی یا تجاری برای یک کشور، بدون تکیه بر افکار و اندیشههای متمایز و تنها با دنبالهروی در عرصههای علم و فناوری ممکن نیست.
برای تمدنسازی در عصر جدید نیز هر چند تعاملات بینالمللی و استفاده بهینه از لوازم و دانشهای روز دنیا لازم است، اما بدون رهبری فکری و فنی، حداقل در بعضی از زمینههای کلیدی، کافی نیست. از این رو به نظر میرسد که «مرجعیت علمی» یکی از بهترین راهبردهایی است که میتواند تمدن نوین مدنظر را محقق کند.
بهرغم این اهمیت راهبردی مفهوم مرجعیت علمی، چه برای جامعه علمی کشور و چه برای کلیّت نظام جمهوری اسلامی ایران، و توجه این مفهوم در اسناد بالادستی، به نظر میرسد نه درک کاملی از چیستی آن ایجاد شده، نه چرایی و لزوم آن برای اقشار مختلف علمی و اجرایی کشور به درستی تبیین شده و نه برنامهریزی منسجی در جهت تحقق آن انجام شده است.
* جایگاه مرجعیت علمی ایران باستان
هرچند مرجعیت علمی یونان باستان در تاریخ تمدن غرب به رسمیت شناخته میشود و برخی از فناوریهای مرسوم در مصر باستان نیز در زمان خود پیشرفته و حتی اعجابانگیز تلقی میگردد، اما جایگاه ایران باستان نیز در چند دوره تاریخی قبل و بعداز اسلام، درخشان و غیرقابل تکذیب است.
هنوز هم میتوان به وجود دانشگاه بزرگ جندیشاپور و یا آثار فاخری مانند تخت جمشید و ... پی برد و به عظمت علم و فناوری در ایران قبل از اسلام بالید
بدیهی است که کتابسوزیهای متعدد و حتی زدودن آثار حکومتهای پیشین (مانند محو آثار اشکانی در دوران ساسانیان) ضربات هولناکی به تاریخ تمدن و فرهنگ ایران زده است، اما هنوز هم میتوان به وجود دانشگاه بزرگ جندیشاپور و یا آثار فاخری مانند تخت جمشید و ... پی برد و به عظمت علم و فناوری در ایران قبل از اسلام بالید.
* مرجعیت علمی ایران بعد از اسلام
در دوران بعد از اسلام هم نقش دانشمندان ایرانی در مرجعیت علمی دوره عباسیان واضح است، هرچند که درخشش شعرا و عارفان و اهل فرهنگ و ادب ایران همواره باعث کمتوجهی به دانشمندان شده است.
اما سوال اینجاست که آیا در دنیای امروز هم میتوان به مرجعیت علمی ایران در دنیای علم و دانش اندیشید؟ آن هم در دنیایی که رقبای متعدد و قدرتمندی در هر گوشه جهان سربرآوردهاند؟
در پاسخ باید گفت که تجارت برخی از همین رقبای نوآیند نشان میدهد که در صورت پیشرفت اقتصادی و حمایت سیاسی، یک کشور میتواند خیلی سریع رتبه خود را در جهان علم ارتقا دهد.
نمونه کشور چین که امروزه در اغلب عرصههای علمی شانهبهشانه آمریکا میآید در این خصوص قابل بررسی و توجه است. کشورهای کوچکتری هم هستند که به سهم خود رتبههای قابل توجه را در سالهای اخیر کسب کردهاند.
آنچه باعث شده که در عصر کنونی امکان رشد سریع علمی کشورها و جوامع فراهم شود (درحالیکه ایجاد یک پایگاه علمی مؤثر در دنیای قدیم، دههها و حتی قرنها به طول میانجامید) ارتباطات و فناوریهای جدید است.
امروزه هرکس در هرجای دنیا به ذخیره عظیمی از علم جهانی دسترسی دارد که آنها را میخواند و برای تصحیح درک خود نیز از نظرات داوران سطح اول دنیا استفاده میکند؛ لذا هر کشوری که از این امکان بهخوبی بهرهمند شود و بتواند در شبکههای حقیقی و مجازی دنیای علم حضور مؤثری داشته باشد، خواهد توانست بهسرعت به سمت مرجعیت علمی حرکت کند.
انتهای پیام/