فریدون جنیدی: برخی کتابها پُر شدهاند از واژههای جعلی و خندهدار/ ارشاد در صدور مجوز کتاب، به زبان و فرهنگ بیتوجه است
فریدون جنیدی –ایرانشناس پیشکسوت و پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی- در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا، با انتقاد از دور شدن شاعران و نویسندگان جوان از زبان، فرهنگ و اندیشه ایرانی در آثاری که منتشر میکنند، گفت: «متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد در صدور مجوز نشر، جز به مسائل دینی و برخی ملاحظات دیگر نظارت ندارد و رهاورد چند هزارساله فرهنگ و ادبیات فارسی برای آنان مهم نیست.»
وی ضمن بیان این مطلب که ما نباید این ننگ را بپذیریم که ادبیات فارسی به وضعیت کوچهبازاری موجود درآید، درباره ناشران نیز اظهار داشت: «من در نمایشگاه کتاب تهران یکی از بزرگترین ناشران کشور به من میگفت کتاب، تا وقتی منتشر نشده یک اثر فرهنگی است اما به محض اینکه به چاپ رسید، با سایر کالاهای تجاری مانند شکلات و... هیچ فرقی ندارد. وقتی یکی از بزرگترن ناشران کشور چنین نگاهی دارد، چطور میشود از ناشران انتظار داشت که در انتخاب و انتشار کتابهاشان به ارزشها و ضرورتهای فرهنگ و زبان توجه کند؟»
این مدرس زبانهای باستانی و اسطورهشناسی، با اشاره به برخی جریانهای نوجو در شعر و ادبیات فارسی که به مسیرهای غلطی پا میگذارند، افزود: «جریانهای نوجو که یکی از سردمدارانش نیما بود، سالها است که به فعالیت خود ادامه دادهاند. حتی از آنجایی که من مخاطب رادیو و تلویزیون و فضاهای مجازی نیستم، از دیگران میشنوم که این جریانها در فضای رسانهای کشور نیز جایگاه قابل توجهی پیدا کردهاند.»
وی افزایش و تسری یافتن برخی آثار ضعیف و فاقد ارزش زبانی و ادبی در جامعه را مایه تاسف خواند و ادامه داد: «امیدوارم وزارت ارشاد و سایر نهادهای فرهنگی از این هشدار من بیدار شوند و بدانند تنها معیار نظارت بر انتشار آثار، حساسیتهای دینی و عقیدتی نیست؛ بلکه شاخصههای فرهنگی و زبانی نیز باید مورد توجه قرار بگیرد؛ در حالی که ارشاد در صدور مجوز کتاب، به زبان و فرهنگ بیتوجه است.»
این نویسنده و محقق در پاسخ به این سوال که مصادیق آسیبرسانی برخی آثار و انتشار برخی کتابها چیست، توضیح داد: «آنچه در این موارد رخ میدهد و مورد آسیب قرار میگیرد، اصالت زبان، فرهنگ و اندیشه است. وقتی واژههای جعلی، دروغی و خندهدار کتابها را میسازند و آنها را پر میکنند، مشخص است که با فرهنگ، پیشینه فرهنگی و اندیشه ایرانی مطابقت ندارد.»
وی ادامه داد: «در گذشته، در کنار بزرگترین اقر فرهنگی زبان فارسی که شاهنامه است، یکسری اشعار کودکانه نیز وجود داشت که مادران برای کودکان میخواندند؛ مثل اتل متل توتوله.... اینها به هیچ وجه به آسیبی به جایگاه ادبیات فارسی و زبان نمیرساندند ولی در سالهای اخیر، انتشار برخی کتابها و گسترش برخی جریانها، واقعا آسیب رسان است.»
جنیدی تاکید کرد: «البته فرهنگ و زبان فارسی، آسیب نمیبیند؛ آنچنانکه هیچ کس در جهان نمیتواند به شاهنامه صدمهای بزند. همانطور که انوری سرودهاست: نشنیدهای که زیر چناری کدو بنی/ برجست و بر دوید برو بر به روز بیست/ پرسید از چنار که تو چند روزهای/ گفتا چنار عمر من افزونتر از دویست/ گفتا به بیست روز من از تو فزون شدم/ این کاهلی بگوی که آخر ز بهر چیست/ گفتا چنار نیست مرا با تو هیچ جنگ/ کاکنون نه روز جنگ و نه هنگام داوریست/ فردا که بر من و تو وزد باد مهرگان/ آنگه شود پدید که نامرد و مرد کیست»
وی ادامه داد: «اما اتفاقی که باعث نگرانی میشود، جدا شدن نسلهای جدید از ریشههای فرهنگی و زبانی خود است. به نظر من برای کنترل و هدایت نسلهای تازه، باید با مهر و محبت عمل کرد و آنها را بیدار کرد. در این مسیر، دستگاههایی مانند رادیو و تلویزیون میتوانند اسباب آگاهی شوند؛ ولی متاسفانه مدیرانی در دستگاههای فرهنگی ما بر سر کارند که اصلا با فرهنگ نسبتی ندارند. همینطور آموزش و پرورش که 50-60 سال پیش چنین دغدغهای داشت؛ اما اکنون؛ گمان نمیکنم.»
این نویسنده و پژوهشگر خاطرنشان کرد: «آسیب این است که شما در پاسخ به توضیحاتی که به شما دادم، بگویید «دستت درد نکند» در حالی که من با دستم حرف نزدم! این آسیبها هستند که باید از سوی دستگاههای فرهنگی شناسایی و اصلاح شوند.»
این ایرانشناس اظهار داشت: «شاید اینکه من به سمت فرهنگ کهن کشیده شدهام و فعالیت و تحقیقات خود را در این حوزه متمرکز کردهام، تصمیم درستی نبوده و بهتر بود که با کارکردن روی فرهنگ امروزی، بیشتر به آسیبهای فرهنگ در جامعه بپردازم اما در آن صورت، حسرت اینکه چرا به فرهنگ کهن و زبانهای باستانی ایران نپرداختهام، همیشه با من باقی میماند.»
انتهای پیام/