صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۰۰ - ۲۴ فروردين ۱۴۰۳
گفت و گوی آنا با تیمور آقامحمدی نویسنده؛

بنویسیم و خوانده نشویم، از پا درخواهیم آمد

یک نویسنده کودک و نوجوان معتقد است:اثرِ بدون مخاطب یک شکست است. اگر بنویسیم و خوانده نشویم، ناامیدی ما را از پا درخواهد آورد. نوشتن و خوانده‌شدن دو سوی روند آفرینش‌گری است.
کد خبر : 905313

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، ونوس بهنود_ادبیات نوجوان در دهه‌های اخیر کوشش‌های قابل توجهی به خود داده و آثار متعددی وارد بازار کتاب شده است، اما به دلایلی برخی موفق و برخی ناکام است.

تیمور آقامحمدی از نویسندگان جوانی است که چند بار توانسته با آثار خود شوکی به بازار کتاب نوجوان وارد کند. رمان «رونی یک پیانو قورت داده» حتی انزوای کرونا را در هم شکست و مجموعه شعر «هرگز به جنگ سیگار تعارف نکن» در ششمین جشنواره بین المللی شعر فجر تقدیر شد.

چند هفته‌ای است که رمان نوجوان «تو خواب میکائیل هستی» نوشته تیمور آقامحمدی با طراحی جلد مریم محمودی‌مقدم در ۲۰ فصل، ۱۷۲ صفحه و شمارگان هزار و ۲۵۰ نسخه برای گروه سنی بالای ۱۳ سال از سوی نشر مهرک (واحد کودک و نوجوان سوره مهر) منتشر و در اختیار علاقه‌مندان قرار گرفته است. حالا کتاب جدید وی با عنوان «تو خواب میکائیل هستی» بهانه گفتگو با این نویسنده و چالش‌های کتاب نوجوان شد.

چرا برای نوجوانان می‌نویسید؟

یکی از واقعی‌ترین و بی‌تعارف‌ترین مخاطبان ادبیات نوجوان‌ها هستند. گاهی مواجهه او با یک اثر می‌تواند اولین بار باشد و شناختی از نویسنده نداشته باشد، بنابراین ارزش‌داوری او بی‌پرده‌تر است.

نوشتن برای این گروه و گفتگو با آنان رویارو شدن با خوانندگانی است که به متن بیش از فرامتن اهمیت می‌دهند. این ویژگی در ادبیات بزرگسالان به این شکل به چشم نمی‌خورد. جهان نوجوان مدام در حال تغییر است و برای رهیافت به آن نیازمند هم‌پایی و هم‌نفسی نویسنده است و معمولاً عدم اقبال به یک اثر داستانی به این موضوع برمی‌گردد.

جذابیت‌هایی از این دست سبب شده که تا کنون دو رمان برای نوجوانان نوشته‌ام.

آیا مخاطب آثار شما فقط نوجوان‌ها هستند یا والدین هم می‌توانند به آن مراجعه کنند؟

همان‌طور که یک نوجوان می‌تواند با داستانی همراه شود و از آن لذت ببرد، والدین هم می‌توانند برای درک و تماشای عالم نوجوان امروز داستان بخوانند.

همچنین داستان نوجوان در مرز داستان بزرگسال قرار دارد و گاهی تفکیک آن مناقشه‌برانگیز است. شما رمان «ناتور دشت» از جی. دی. سلینجر را رمان نوجوان می‌دانید یا بزرگسال؟ هر سمت بایستید، محق‌اید؛ چرا که استدلال‌هایی دارید که در جای خودش دارای منطق است. هر دو مخاطب از خوانندگان این رمان به شمار می‌روند.

فکر می‌کنم سوی داستان نوجوان به جایی می‌رود که صنعت انیمیشن دنیا قرار دارد؛ این صنعت به دلایل مختلف از جمله اقتصادی و اثرگذاری به طیف وسیعی از مخاطبان نظر دارد. این‌جا نقطه‌ای است که می‌تواند قوام‌بخش آفرینش‌های ادبی برای مخاطب نوجوان و همچنین سایر گروه‌ها باشد.

اثرِ بدون مخاطب یک شکست است. اگر بنویسیم و خوانده نشویم، ناامیدی ما را از پا درخواهد آورد. نوشتن و خوانده‌شدن دو سوی روند آفرینش‌گری است.

به اعتقاد شما نوجوان ایرانی چقدر کتاب می‌خواند و آیا از وضعیت عرضه (کیفیت کتب نوجوان) و تقاضا (میزان خوانش) رضایت دارید؟

شناختی که به‌دست آورده‌ام حاکی از آن است که نوجوان‌ها یا کتاب‌خوان نیستند یا کتاب‌خوان حرفه‌ای به معنای پرخوانند. باوجود این‌که بسیاری از آنان درگیر فضای مجازی‌اند، اما اهل کتاب متون خود را پیدا می‌کنند.

به‌طور طبیعی داستان ایرانی در نسبت با آثار ترجمه از کمیت پایینی برخوردار است. همین مقدار کم تألیفات نیز به درستی به دست مخاطب نمی‌رسد. اصلاح چرخه ناقص توزیع همواره جزو مطالبات نویسندگان بوده و اقتضائات و پیچیدگی‌های توزیع تاکنون مانع این کار بوده است.

عمومأ این گروه از مخاطبان یا والدین آنها از بین آثار روی میز کتابفروشی‌ها دست به انتخاب می‌زنند و در نبود آثار ایرانی و جذابیت، شهرت و در دسترس‌بودن کتاب‌های ترجمه سبب می‌شود که سهم ما در سبد خرید خانواده‌ها کمتر شود؛ و این وضعیت ناراحت کننده‌ای است.

در خصوص کتاب جدید خود، «تو خواب میکائیل هستی» توضیح دهید.

این رمان به موقعیت نوجوان‌هایی می‌پردازد که در نقطه مهمی از زندگی ایستاده‌اند که باید انتخاب کنند. میکائیل نوجوان پانزده ساله‌ای است که ماجرا‌هایی را روایت می‌کند که به مهم‌ترین روز زندگی‌اش ختم شده.

«تو خواب میکائیل هستی» داستان عاشقان ادبیات و موسیقی است. نوجوان‌های این رمان می‌کوشند تا سهم خود از زندگی را بگیرند و مسئولیت آن را بپذیرند. آنها منتظر نمی‌مانند تا بزرگتر‌ها به کمک‌شان بیایند، از جا برمی‌خیزند به حل مسائل خود، حتی در بخش‌هایی به فکر کمک به بزرگتر‌ها هم می‌افتند.

داستان در جهان‌های موازی اتفاق می‌افتد و میکائیل در سیری رو به رشد قرار می‌گیرد که بابتش تاوان می‌دهد. او عاشق دختری به نام آوا می‌شود و می‌کوشد خود را بالا بکشد تا شایسته دیدار شود. «تو خواب میکائیل هستی» روایت عشقی پاک و معصومانه است و به ظرفیت «عشق» می‌اندیشد که چگونه می‌تواند در زندگی معجزه بیافریند.

دوست داشتم به موقعیت بغرنج چهار نوجوان فکر کنم که چگونه گوهر وجودی خود را عیان می‌کنند. ما بیش از آنیم که می‌اندیشیم، اگر بدانیم و بخواهیم گذشته، حال و آینده به مددمان خواهد آمد.

انتهای پیام/

ارسال نظر