ولایتی: مورخان ایرانی باید حقیقت «کهن دانشگاه جندیشاپور» را روایت کنند
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، دکتر علی اکبر ولایتی رئیس کمیته فرهنگ و تمدن ایران و اسلام شورای عالی انقلاب فرهنگی در پیامی به چهارمین کنگره بینالمللی جندی شاپور «کهن دانشگاه جندیشاپور» را یکی از مواریث پرارجِ بازمانده از نیاکان ایرانیان دانست و گفت: «کهن شهر دانشگاهی جندیشاپور» که از افتخارات جاودان مردم فهیم و فرهنگ دوست ایران اسلامی است. این دانشگاه عظیم و بینظیر که بیش از 1750 سال از تأسیس آن میگذرد میتواند مردم جهان بهویژه نسل جوان را متوجه ارزشهای نهفته ی تمدن ایران کند.
متن پیام دکتر ولایتی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
حضار محترم، اساتید گرامی، فرهنگ دوستان، عزیز خانمها و آقایان
سلامعلیکم؛
از اینکه شما فرهیختگان و اندیشه ورزان بزرگوار در چنین همایش ارزشمندی شرف حضور دارید تا به شناخت یکی از افتخارات ایران عزیز بپردازید و این حقیر و دوستان بنده را که طی بیش از ٢٠ سال گذشته برای احیای میراث کهن فرهنگی کشورمان تلاش کرده ایم یاری فرمایید سپاسگزاری میکنم.
بازشناخت این داشته و گنجینۀ بزرگ میراث فرهنگی یعنی «کهن شهر دانشگاهی جندیشاپور» از اقدامات مهم و اساسی کشور ما است. ایرانیانی که علاقه فراوانی به حفظ میراث تمدنی دارند از دانشپژوهان خود چشم آن دارند که ناگشودهها را مکشوف سازند و مواریث فرهنگی و تمدنی خویش را بازشناسی و بازگویی کنند. یکی از این مواریث پرارجِ بازمانده از نیاکان ما کهن دانشگاه جندیشاپور است که از افتخارات جاودان مردم فهیم و فرهنگ دوست ایران اسلامی است. این دانشگاه عظیم و بینظیر که بیش از 1750 سال از تأسیس آن میگذرد میتواند مردم جهان بهویژه نسل جوان را متوجه ارزشهای نهفته ی تمدن ایران کند. افزون بر این، واکاوی و شناخت این میراث عظیم علمی و فرهنگی - تمدنی از آنسو نیز اهمیت دارد که رفتارها و روایتهای غیرواقعی و مغرضانۀ برخی از پژوهشگرنمایان را برملا می سازد ؛ در این میان رفتارهای غیرحرفه ای و سوگیرانه ی بعضی از باستان شناسان غربی مانند دیولوفو و همکارانش که اشیای ارزشمند باستانی و تمدنی را به موزه لوورفرانسه منتقل کردند- در حالی که این اشیا تجسم هنر و معرفت ایرانی بودند- جای بسی تامل و نقد دارد. افزون بر این یغما، حقیقتا باید خون گریست از اینکه بعضی از این آثار تمدنی که توسط آنها قابل انتقال نبود، به دست خود آنها شکسته و خرد گردید تا دست رقبای انگلیسی شان نیافتد.
از سوی دیگر، متأسفانه این بخش از فرهنگ مجسم ایران هنوز در زیر خاکها خفته و ما ایرانیان خودْ آگاه نیستیم که چه گوهر ارزشمندی در این سرزمین علم پرور و عالِمخیز نهفته است. غفلت درونی از سویی و ضربه ی نظام معرفت شناسی تک سونگرانه ی برخی پژوهشگرنماهای غربی از سوی دیگر مجموعا روایت های مخدوش، غیرعلمی و مغرضانه ای را دامن گستر کرده است؛ این روایتها در شناخت علم و معرفت را میتوان آنگونه که ادوارد سعید متفکر فلسطینی گفته است، به «شرقشناسی» تعبیر کنیم: یعنی گفتمانی بهاصطلاح علمی برای شناخت کشورهای شرقی و اسلامی توسط غربی ها که گرانیگاه آن، تهی بودن تمدنهای شرقی و اسلامی از معرفت و علم و فرهنگ و انتساب همۀ این دستاوردهای بشری به غرب است! یکی از این روایتهای غیرعلمی و مغرضانه و شرقشناسانه را می توان در مقالهای منتشرشده در مجلۀ ساینس، مشاهده کرد که نویسنده ای آمریکایی مدعی شده بود جندیشاپور فقط مجموعه ای از چند درمانگاه و کلینیک بوده است و نه بیشتر! در مقابل این گفتمان مغرضانۀ شرقشناسی، باید روایت علمی و تاریخی جندیشاپور را عالمان و مورخان ایرانی و ایران دوست و حقیقت طلب بگشایند آنهم در مورد آن نهاد علمی و فرهنگی باعظمت که به گواه شواهد فراوان و متقن نهاد علمی و فرهنگی جامعی بوده است که در آن هزاران دانشجوی ایرانی، رومی، یونانی، سوری، عرب و هندی به تحصیل پرداختهاند.
فضای گشوده به علم در میان اساتید مسلمان و مسیحیان و طبقات و اقشار مختلف اجتماعی در زمانی اتفاق افتاد که بسیاری از ممالک درگیر مشاجرات عقیدتی بودند و اساتید و دانشمندان مورد آزار قرار میگرفتند و همچنین کسب معرفت و علم، موهبتی طبقاتی بود که خوشبختانه با ظهور مکتب انسان ساز اسلام این آسیب فرهنگی زدوده شد و در دانشگاه جندیشاپور بسیاری از علوم ازجمله مبانی ریاضیات به همت افراد بااستعداد ولی ازلحاظ مادی در طبقات فرودست رشد کردند؛ افزون بر این میتوان به ویژگیهای دیگری برای نهاد علمی و فرهنگی جندیشاپور اشاره کرد ازجمله پیشرفتهای بزرگ پزشکی در پژوهش و درمان، رشد و توسعه مباحث فلسفی و عقلی، روان شناسی و روان درمانگری ، شکلگیری و توسعۀ شهر بهمثابه شهری دانشگاهی و پیشرفته و بسیاری ویژگیهای دیگر که در منابع متعدد برشمرده شده و سایر ویژگیها که باید شناخته شوند؛ بهعنوان نمونهای از منابع بسیاری که ما را به عظمت علمی جندیشاپور نزدیک میکند میتوان به یاقوت حموی در کتاب معجم البلدان و مسعودی در مروجالذهب و معادنالجوهر اشاره کرد.
خوشبختانه بسیاری از مورخان معتبر و بزرگ به چگونگی تاریخ شکلگیری شهر و دانشگاه جندیشاپور اشاره کرده اند. ابومنصور محمد بن عبدالملک ثعالبی و قفطیْ مورخ مصری در اخبار الحکما و از معاصرین سیریل اِلگود در کتاب تاریخ پزشکی ایران تأسیس شهر جندیشاپور را به دورانی کهن تر از ساسانیان منسوب دانسته اند. در عصر ساسانیان در اندک مدتی از زمان تاسیس دانشگاه جندی شاپور گروه پرشماری از دانشمندان، پزشکان، داروسازان و فیلسوفان ملل گوناگون از سرزمین های یونان و روم و سیسیل و مصر و بینالنهرین و نیز از هند و چین، رهسپار جندیشاپور شدهاند. شاپورْ مَقدم این دانشمندان را گرامی داشت و با مزایایی بیش ازآنچه در سرزمین خود دریافت میداشتند از آنان استقبال کرد. این خیل عظیم دانشمندان در جندیشاپور به اعتبار مراکز علمی آن افزود، چنانکه نه فقط مراکز و حوزههای پزشکی آن از دیگر مراکز علمی پیشی گرفت، بلکه گام بزرگی برای تأسیس دیگر مراکز علمی و فلسفی و حکمت و ریاضی و نجوم و فیزیک در آنجا شد.
این روایت علمی و دلسوزانه از جندیشاپور است که باید شناسانده و ترویج شود و از باب این شناخت علمی و دلسوزانۀ میراث کهن تمدنی و مقابله با روایتها و گفتمانهای مغرضانه بوده است که با کمک دوستان، بخشی از کتاب تاریخ ایران پیش از اسلام را به تاریخ مستند جندیشاپور با استفاده از منابع متعدد اختصاص دادیم. و نکتۀ بسیار مهمتر اینکه ازاینپس انشاءالله با کمک شما بزرگان فرهنگ دوست کشور و ایران دوستان و جندی شاپورپژوهان سراسر جهان این امر خطیر را ادامه خواهیم داد تا بخشی از این گنجینههای ارزشمند در منظر مردم آشکار و محفوظ بماند. برای همه شما عزیزان در مسیر ارزشمند شناخت، معرفی و حفظ میراث گرانسنگ ایرانی و اسلامی آرزوی توفیق دارم.
دکتر علی اکبر ولایتی
پانزدهم اسفند هزار و چهارصد و دو
انتهای پیام/