صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۵۷ - ۲۱ بهمن ۱۴۰۲
در یک پژوهش بررسی شد؛

شرایط اجتماعی و فلسفی امکان اخلاق نظری

نویسندگان این مقاله تلاش می‌کنند نشان دهند که چگونه «اخلاق» به موضوعی برای نظرورزی بدل می‌شود و چه شرایط اجتماعی و فلسفی برای بروز این رخداد ضروری است.
کد خبر : 895603

به گزارش گروه پژوهش و دانش خبرگزاری علم و فناوری آنا، آنچنان که از فهم موضوعات در بستر تاریخ قابل دریافت است، مفاهیم همچون موجوداتی زنده از زمان تولد تا روزی که منسوخ گردند، دچار تغییرات و دگرگونی‌هایی می‌شوند و هر کدام سرنوشت متفاوتی را پشت سر می‌گذارند.

برخلاف باور رایج که گمان می‌برد اندیشه اخلاقی جزء ذاتی تفکر بشری است، مفهوم «اخلاق» نیز از این قاعده مستثنی نیست و پیگیری متون و نوشته‌ها، در اعصار و ادوار مختلف تاریخی نشان از فراز و فرود‌هایی دارد که این مفهوم به خود دیده است.

ریحانه صارمی (دانش آموخته جامعه شناسی دانشگاه تهران) و همکارش در مقاله‌ای با عنوان «شرایط اجتماعی و فلسفی امکان اخلاق نظری» نشان می‌دهند که چگونه «اخلاق» به موضوعی برای نظرورزی بدل می‌شود و چه شرایط اجتماعی و فلسفی برای بروز این رخداد ضروری است.

* تبارشناسی اخلاق نظری

هدف این مقاله ارائه الگویی مدوّن برای تبارشناسی (genealogy) «اخلاق» نیست، بلکه نویسندگان آن تلاش می‌کنند نشان دهند که به لحاظ اجتماعی و فلسفی، چه شرایطی برای امکان چیزی به نام «اخلاق نظری» ضروری است.

در این مقاله  تأکید بر اضافه «نظری» برای اخلاق، خصوصاً بدین سبب مطرح شده که بین morality و ethics تمایز قائل شده باشند؛ بدین معنی که هدف در این مقاله تحلیل اخلاقیات (یعنی کلیت رفتار آدمی) نیست، بلکه در عوض ethos (یعنی قواعد و قوانین کلی‌ای که راهبری اخلاقیات بر عهده آنان است) در محور بحث قرار گرفته است(در اینجا به نحو گذرا به نحوه تلقی هایدگر از ethos نزد هراکلیتس نیز اشاره خواهد شد).

از این رو پژوهش این مقاله از یونان پیشاسقراطی آغاز می‌شود و به اولین متون فلسفی و اخلاق نظری می‌پردازد؛ جایی که به نظر می‌رسد اول بار اخلاق نظری وضع گردید. در ادامه تلاش می‌شود با فهم آن وضعیت در بستری تاریخی، الگویی استخراج شود تا بتوان از خلال آن، چرایی طرح موضوعات اخلاقی، به صورت نظری، در جامعه امروز ایرانی صورت‌بندی گردد.

* شکست هستی‌شناسانه

آنچنان که از پژوهش‌های این مقاله بر می‌آید، ظهور تفکر اخلاق نظری موکول به یک شکست هستی‌شناسانه (ontological) است؛ بدان معنی که اخلاق نظری همواره از پی شکست طرح‌هایی سربرآورده است که برای تببین کلان جهان وضع گردیده بودند، طرح‌هایی که تلاش می‌کنند کثرات موجود در جهان را در قالب وحدت فهم و درک نمایند.

در یونان باستان با فروریزی هستی‌شناسانه پیشاسقراطی مبنی بر کشف ماده‌المواد جهان، شرایط برای عطف نظر به کثرات توسط ارسطو به عنوان واضع اخلاق نظری فراهم گردید. هرچند شکست هستی‌شناسانه شرط لازم برای ظهور اخلاق نظری است ولی، شرط کافی نیست. شرط کافی آنچنان که در این مقاله نشان داده شده است، در رابطه‌ای دوسویه با شرط لازم، بازگشت باریک‌اندیشی ذهن به درون خود است که در شعار معروف سقراطی یعنی «خودت را بشناس» (know Yourself/γνωθι σεαυτόν) متجلی است. در این عمل، که خود به نحوی منتج از شکست هستی‌شناسانه است و بروز شکاکیت نظری است، تلاش می‌شود با بازگشت به خویش خاستگاهی برای بنای جهان و جلوگیری از فروریزی (collapse) آن بیاید.

بروز این شکست هستی‌شناسانه و طرح ایده بازگشت به خویش به عنوان شروط لازم و کافی، صرفاً ترسیم‌گر شرایط فلسفی ظهور اخلاق نظری خواهند بود. در عوض، آنچنان که جامعه‌شناسان معرفت نشان داده‌اند، حق آن خواهد بود که بستر‌های اجتماعی بروز چنین شرایط فلسفی‌ای نیز مورد بررسی قرار گیرد. وضعیت آکادمی‌ها، رواج مباحث سیاسی، غلبه مجادله به منظور کسب موفقیت و شکست‌های دموکراسی یونانی از جمله این وقایع است. در اینجا خصوصاً تحلیل‌های نیچه پیرامون وضع فیلسوفان سقراطی مطمح نظر خواهد بود.

نویسندگان تلاش می‌کنند با به سرانجام رسیدن بخش اول مقاله، الگویی برای تحلیل زایش‌های بعدی اخلاق نظری نیز ارائه کنند و بر آن اساس با تطبیق آن الگو با شرایط اکنونی و اینجایی خویش، چرایی طرح اخلاق نظری در میان ایرانیان ظرف دهه گذشته را قابل فهم کنند. بدین منظور در بخش دوم مقاله در اولین گام ملاحظاتی آماری و نمادشناسانه به منظور مدلل‌سازی گرایش امروز ایرانیان به اخلاق نظری ارائه شده است.

* اخلاق نظری یک پدیده اجتماعی

 آنچه مسلم است شرایط فلسفی، یعنی شکست هستی‌شناسانه و طرح ایده بازگشت به خویش، به عنوان الگویی ثابت قابل تعمیم است. هدف در ادامه یافتن شرایط اجتماعی‌ای است که باعث ظهور چنین شرایط فلسفی‌ای شده است.

نویسندگان در ادامه مقاله رویدادهای تاریخی دو دهه گذشته را مورد نظر قرار داده تا به تحلیلی دقیق از وضع موجود برسند. از این رو در کنار وقایع تاریخی به هژمونیک شدن علوم و معارف جدید در میان ایرانیان نیز اشاره می‌کنند؛ از سویی افزایش محبوبیت مباحث روان‌شناسی به عنوان علمی نسبی‌نگر ناظر به کسب موفقیت در زندگی اجتماعی در میان ایرانیان و معنویت‌گرایی‌های جدید که معطوف به احساسات درونی انسانی هستند نیز عوامل موثری برای دامن زدن به دو شرط فلسفی امکان اخلاق نظری بوده‌اند.

در بخش سوم این مقاله تلاش شده که الگویی تازه براساس اخلاق زیبایی‌شناسایه فوکویی از اخلاقیات ارائه شود تا برداشت کلی نفی اخلاق در این مقاله ملغی گردد.

در نهایت اینکه در این مقاله تلاش شده است با صورت‌بندی مساله به صورت دقیق و مدون، گامی در جهت فهم گرایش زایدالوصف ایرانیان به مباحث اخلاق نظری برداشته شود؛ گرایشی که به نظر می‌رسد خود به تنهایی به مثابه یک پدیده اجتماعی ظاهر گردیده است.

انتهای پیام/

ارسال نظر