قطار پیشرفت جمهوری اسلامی هرگز از ریل خارج نشد/ نزدیک به قله و در آستانه ابرقدرتی هستیم
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- کتاب «صعود چهلساله» که حجت الاسلام محمدحسین راجی درباره پیشرفتهای نظام جمهوری اسلامی نوشت، کتاب پرمخاطبی شد که دستاوردهای نظام اسلامی را بر اساس اسناد بین الملل به مخاطب نشان میداد و این کتاب تا جایی پیش رفت که رهبر انقلاب درباره آن فرمودند: این کتاب قلب ما را شاد کرد؛ اما به تازگی و در آستانه انتخابات مجلس جلد دوم این کتاب با عنوان «در نزدیکی قله» منتشر شده است که نشان میدهد نه تنها در این سالها پیشرفت داشتهایم؛ بلکه در نزدیکی قله و در آستانه تبدیل شدن به ابرقدرتی جهانی هستیم. گفتن از اینکه در بحبوحه مشکلات اقتصادی در نزدیکی قله هستیم، حرف آسانی نیست و اثبات این حرف که حجت الاسلام راجی آن را ثابت کرده، از آن سختتر است.
با این نویسنده گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید:
حاج آقا! این کتاب جلد دوم کتاب صعود چهلساله است. از نظر شما کتاب صعود چهلساله چه قدر موفق بود و چه قدر توانست در بین عموم مردم تاثیرگذار باشد که به سراغ جلد دومش رفتید؟
درباره موفق بودن کتاب صعود چهلساله، مردم باید و مخاطبان باید بگویند. اما از نظر ما الحمدلله استقبال بسیاری شد. در تمام استانها برای تمام نخبگان دورههایش برگزار شد. در اکثر دانشگاهها جلسات گفتوگو پیرامون این کتاب برگزار شد. در کتب درسی دانشگاهها، در کتب درسی حوزه علمیه، در کتب درسی دبیرستانها محتوای این کتاب قرار گرفت. در بعضی از فیلمهای تلویزیونی از محتوایش استفاده شد همچنین در برخی از سریالها و در سؤالات مسابقات محل رجوع بود. از کتاب صعود چهل سال صدها موشن گرافی و هزاران اینفوگرافی و پوستر درست شد و همچنین در چندین کتاب و رمان و شعر مورد استفاده قرار گرفت و محل رجوع نویسندهای مختلف قرار گرفت.
هدف شما از نوشتن جلد دوم این کتاب یعنی در نزدیکی قله چه بود؟
ما بعد از این که در کتاب صعود چهلساله ثابت کردیم که در حال پیشرفت هستیم یک بحث مهمی که پیش میآمد این بود که حالا ما پیشرفت کردیم کی قرار است به قله برسیم؟ و آیا امکان دارد با این همه مشکلاتی که در کشور وجود دارد ما باز هم در حال صعود باشیم؟ به همین دلیل در جلد دوم کتاب آمدیم کشورهای ابرقدرت دنیا را بررسی کردیم و به یک منطق جدیدی رسیدیم و با این منطق ثابت میکنیم که ما به نزدیکی قله رسیدهایم.
قطار پیشرفت ما هرگز از ریل خارج نشد
این منطق جدید در کتاب چیست؟
بحث اصلی و منطق کتاب این است ما ابرقدرتهای دنیا را بررسی کردیم مثل هلند، مثل آمریکا و بریتانیا و آلمان و به این نتیجه رسیدیم که اینها هشت مرحله را از داخل دره شروع کردند تا به قله رسیدند. ما این هشت مرحله را درباره ایران بررسی کردیم تا ببینیم ما چه طور و کجا هستیم. آیا ما هم این مراحل را طی کردیم یا نه و به این نتیجه رسیدیم که از هشت مرحله، ما مرحله ششم هستیم و ریل گذاری جمهوری اسلامی، ریل گذاری بسیار دقیقی بوده است. ریل گذاری همان وظیفه رهبران انقلاب اسلامی بوده است که ریل گذاری را دقیق انجام دادهاند اما اینکه که سرعت این قطار کم یا زیاد میشود به رأی مردم بستگی دارد. مردم در دورههایی به شخصی رأی دادند که سرعت قطار را بیشتر کرد و در دورانهای سرعت این قطار کم شد؛ اما هیچ وقت این قطار از ریل خارج نشد و هر وقت خواست از ریل خارج بشود ولی فقیه آنجا ورود پیدا کرد و جلوی این جریان انحراف را گرفت.
عدهای ممکن است بپرسند به نظر میرسد ما در حال سقوط هستیم به جای صعود، چطور ممکن است نزدیک قله باشیم؟
دلیل اینکه بعضیها تصور میکنند ما در حال سقوط هستیم مشکلات داخل کشور و به خصوص برخی از مشکلات معیشتی است که مردم سر سفرهشان میبینند. در صورتی که شما وقتی سوار قطار میشوید، اولویت اول شما این است که این قطار شما را به مقصد برساند و اگر شما را به مقصد برساند، سایر مشکلات مثل بد بودن صندلی و بدرفتاری مهماندار و.. که برای شما اتفاق افتاده قابل تحمل میشود، اگر ظاهر قطار خوب باشد، صندلی خوب، مهماندار خوب و... اما شما را به مقصد نرساند، این سفر و این قطار دیگر فایدهای ندارد. حرف ما این است که این ریل گذاری جمهوری اسلامی دقیقاً ما را به قله میرساند ولی این وسط مشکلاتی هم وجود دارد.
در حال تبدیل به ابرقدرت جهان هستیم
قلهای که رهبر انقلاب در سخنرانی خود به آن اشاره کردند، چه قلهای است؟ قله مد نظر رهبر انقلاب و جایی که ما قرار است به آن برسیم همان جایگاه کشورهای توسعه یافته در دنیا است یا قلهای دیگر با ویژگیهای متفاوتی برای آینده ما متصور است؟
قلهای که مد نظر حضرت آقاست حل بسیاری از مشکلات در کشور است و ما به سمت ابرقدرتی دنیا در حال حرکت هستیم؛ اما اینجا یک نکته وجود دارد که درست است که تجربه آنها را در پیشرفت لحاظ میکنیم و کلمه توسعه را قبول نمیکنیم؛ زیرا پیشرفت ما با توسعه آنها متفاوت است و ما در کتاب هم گفتیم که آنها برای توسعه یافتگیشان کشورهای دنیا را غارت کردند، ظلم کردند، میلیونها انسان را کشتند و عدالت را ذبح و معنویت را قربانی کردند؛ اما ما این کارها را انجام نمیدهیم.
با توجه اینکه مردم کشورمان مورد هجمه شدید دشمن هستند و پخش ناامیدی نسبت به آینده کشور یکی از مهمترین اهداف آنهاست، قشری از جامعه ما واقعاً از آینده کشور ناامید هستند و اینجا در ذهنشان بدترین جای دنیا شکل گرفته، برای این قشر چه باید کرد؟ این قشر اصلاً کتاب شما را میخواند یا سراغ سخنرانیهای شما میآید؟ برای این افراد که ذهن و دلشان را به رسانههای بیگانه و تبلیغات منفی دادهاند چه کاری میشود کرد؟
اینکه آیا سراغ کتاب ما میآیند و سخنرانیهای ما را گوش میدهند یا نه ممکن است جواب منفی باشد و این قشر کتابهای ما را نخوانند و سمت ما نیایند؛ اما بالاخره ما باید بتوانیم این حرف را با به گوش انسانهای تاثیرگذار جامعه برسانیم که آنها به این افراد بگویند و باعث پخش امید در جامعه شود. این که فکر میکنند ما در بدترین جای دنیا هستیم بخشی از آن به واسطه این است که در ذهنشان تصور واقعی از دنیا ندارند و از طرف دیگر تصور واقعی از ایران ندارند. برخی از افراد در کشور اینجور هستند. درست است که در کشور فقر و مشکلات است اما احساس فقر به مراتب بیشتر از خود فقر است.
در این کتاب از چه منابعی استفاده کردید؟ پژوهشهای چگونه انجام شده است؟
در هر زمینهای مثلاً در رابطه با هلند تقریباً بیشتر کتابهایی را که در این حوزهها نوشته شده است مطالعه کردیم و ما هیچ منبعی حتی یک منبع هم استفاده نکردیم که معتبر و از اسناد بین الملل نباشد و مثل کتاب صعود چهلساله همه مطالب به اسناد بین المللی معتبر استناد شده است.
درباره گروه پژوهشی خود توضیح میدهید؟ نه تنها درباره این کتاب بلکه درباره دیگر کتابهایتان به نظر میرسد با عدهای پژوهشگر جدی و دقیق کار میکنید که به منابع خوبی دسترسی دارند. چه طور کار میکنید و این گروه چه کسانی هستند؟
تعدادی از نخبگان دانشگاهی و بعضاً حوزوی هستند که با ما همکاری میکنند این افراد تمام دغدغهشان این است که بتوانند مردم را امیدوار و با واقعیتها آشنا بکنند تا حرکت در جامعه اتفاق بیافتد چون اگر جامعه ناامید باشد، هیچ حرکتی اتفاق نمیافتد.
چه کار باید کرد که محتوای کتاب در سراسر جامعه پخش شود و حتی به دست آن قشر ناامید و بدبین برسد؟
به نظرم باید افراد مختلف مثل هنرمندان و مثل تاثیرگذاران رسانهای یا مثل نویسندگان بتوانند از محتوا و منطق این کتاب استفاده بکنند و آثار خودشان را با استفاده از محتوای کتاب در قالبهای مختلف تولید کنند.
انتهای پیام/