صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فجر ۴۲ از نگاه آنا/

مثلث عاشقانه در «قلب رقه» پایتخت داعش

فیلم «قلب رقه» به کارگردانی خیرالله تقیانی‌پور از واقعیت‌های کمتر عنوان شده جنگ با داعش پرده برداشت.
کد خبر : 894836

به گزارش گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، قلب رقه از فیلم‌های منتخب بخش سودای چهل و دومین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر است که از زوایه دید جدیدی به جنگ داعش در منطقه می‌پردازد.

خون، وحشت و آتش به همراه صدای نابه‌هنجار تیر‌هایی که خلاص می‌شود، کودکان گریان و زنان مستأصل، ناامنی و آماده بودن برای مرگ. همه‌ این‌ها آن چیزی است که گروه انحرافی داعش تحت عنوان مبارزه با کفار همچون رد سهمگینی از خود بر جای گذاشت.

حالا در رقه یکی از استان‌های سوریه که در تاریخی دور، محل تلاقی لشکریان علی ابن ابی‌طالب و معاویه در جنگ صفین بوده بار دیگر اتفاقی در حال شکل‌گیری است که هر ثانیه از آن می‌تواند زندگی هزاران نفر را تهدید کند.

موضع انفعالی زنان در جنگ تقیانی‌پور

تقیانی‌پور تلاش کرده به سبک برخی فیلم‌های غربی ژانر جنگ را با یک ماجرای عاشقانه همگام سازد. عشقی که از قضا همه از آن اطلاع دارند به غیر از رقیب. ریما پزشک زنی است که در رأس این مثلث عاشقانه ایستاده و انتخابش همسرش است. در مقابل او رضا یکی از مبارزان علیه داعش و ابوعصام از فرماندهان داعش قرار گرفته‌اند. داستان از همین جا شروع می‌شود. دعوا بر سر یک زن. در عین حال که در درون‌مایه‌اش جنگ و نزاع بر سر ناموس و نشاندن حق بر کرسی است. رضا در قالب یک روزنامه نگار وارد سوریه می‌شود. آن هم سه سال بعد از دوری از همسر خود. تصادفاً در شناسایی یکی از مبارزان همسر خود را می‌یابد و قلب رقه به طپش‌های عاشقانه گرفتار می‌شود.

صحنه‌های جنگ داعش و مبارزان با وجود برخی شعارزدگی‌ها واقع بینانه است. در پلان‌های کوتاهی تقیانی‌پور حرف خود را می‌زند و رد می‌شود. وحشت کودکان، تنهایی زنان و رذالت داعش‌ها در کنار عقاید مبارزان کوتاه بیان می‌شود. داستان طولانی‌تر از آن است که بخواهد روند کندی به اتفاقات قائل شود.

یکی از فرماندهان داعش که در واقع یک نفوذی است می‌گوید در جنگ زن و فرزندان خود را از دست داده و جنگ به هیچ کس رحمی ندارد. در عین حال که هر کسی می‌تواند قربانی جنگ باشد، نقش زنان در مبارزه منفعل و بیشتر جنسیت‌زده است. موضوعی که تقیانی‌پور با پلان‌های مختلفی از رفتار فرماندهان داعش با زنان و حتی رفتار‌های خود ریما به آن اشاره می‌کند.

زنان دیگری نیز هستند که وحشت زده از حمله داعش در گوشه و کنار فیلم دیده می‌شوند، اما هیچ یک حتی نقش اول زن در داستان از انفعال‌های خود دور نمی‌شود.

آیا داستان منطبق بر واقعیت بود؟

قلب رقه به حوادث تروریستی سوریه اشاره دارد. در جریان جنگ داخلی سوریه، این شهر در سال ۲۰۱۳ توسط مخالفان سوریه و سپس توسط داعش تصرف شد. داعش این شهر را در سال ۲۰۱۴ پایتخت خود قرار داد. رقه به مدت ۴ سال از ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ پایتخت دولت اسلامی‌عراق و شام یا همان داعش بوده است.

داعش سربازان خود را تا حدی که انتحاری شوند تربیت کرده است و در هر جا حکومت می‌کند، به زنان و کودکان رحمی ندارد. هر کسی به غیر از خود را دشمن می‌پندارد و هرکسی نافرمانی کند مال و ناموس او را حلال می‌داند. اما واقعیت داستان قلب رقه یک علامت سوال است؛ هر چند باگذشت از‌این موضوع می‌توان مشاهده کرد که تقیانی فر ابعاد جدیدی از فیلم‌های مربوط به جنگ را تصویر کرده است. چه ریمایی وجود داشته باشد و چه نباشد، هزاران ریما عشق خود را در میانه آتش و بمب و تفنگ از دست داده‌اند و یا چشم به انتظارش هستند.

موضوع مبارزه بر علیه داعش نه تنها مربوط به یک منطقه خاص بلکه موضوعی فرامنطقه‌ای است. اما روند طرح کردن داستان‌هایی از‌این دست، به دلیل پرسش مکرر مخاطب از صحت و سقم رویدادها، راه رفتن بر روی لبه شمشیر است.

قهرمان خاکستری با قلبی عاشق ارجح است

در عین حال سختی کار کارگردانانی که به دنبال طرح موضوع جنگ هستند، قهرمان‌سازی است. تقیانی‌پور قهرمانی عاشق را معرفی می‌کند، اما الزماً او را فردی قدرتمند و همه چیزدان نمی‌داند. بار‌ها شکست او و بی‌توجهی و بی‌احتیاطی‌اش او را در معرض آسیب قرار می‌دهد و در واقع این آسیب همانی است که بر قلب مخاطب نیز می‌نشیند، اما باعث نمی‌شود از ارزش‌های وجودی قهرمان خود چشم بپوشد.

در بیشتر فیلم‌های مربوط به جنگ قهرمان مبرا از هر اشتباهی تصویر می‌شود. گویی نمی‌تواند و نباید خطایی داشته باشد، اما تقیانی‌پور معتقد به‌این موضوع نیست. او حتی فرمانده داعش را فردی آسیب دیده توصیف می‌کند وگذشته تلخ اوست که موجب شده امروز به یک جانی تبدیل شود.

تقیانی‌پور قهرمان خود و سایر شخصیت‌های داستان را مرتباً در دوراهی انتخاب قرار می‌دهد و تکلیف حق و باطل را روشن می‌کند. چنین شرایطی موجب می‌شود تا مخاطب حس و حال شعارزدگی از داستان نداشته باشد و تا انتهای فیلم پای صحبت‌های کارگردان بنشیند.

چقدر به فیلم جنگ نیازمندیم؟

شهران حقیقت دوست در بازی خود هدف واقعی جنگ را عنوان می‌کند. پلان‌هایی که از جنگ و رفتار وحشیانه داعش بسته شده، موضوع ترس، نابودی و خودخواهی در جنگ را تداعی می‌کند، اما چقدر به فیلم جنگ نیازمندیم و دیدن چنین صحنه‌هایی قرار است چه حس و حالی به مخاطب بدهد؟

فارغ از برخی فیلم‌ها که به دنبال طرح شعارزده یا سفارشی‌سازی ژانر جنگ رفته‌اند، این حوزه از موضوعات مورد علاقه است. علاقه‌مندان سینما فیلم‌های جنگ را برای هیجان و رسیدن به پایان داستان با پیروزی حق بر باطل می‌بینند و به آن توجه نشان می‌دهند.

فارغ از برخی ایرادات، تقیانی‌پور توانسته خود را از خیمه شعارزدگی بیرون بکشد و آنچه که امروز مخاطب تشنه آن است به او نشان دهد. قهرمان‌های واقعی بسازد و به جنگ تنها از یک مسیر ننگرد. از زندگی آدم‌ها در جنگ بگوید و تفاوت شخصیت‌های منفی داستان را به سادگی عیان کند.

هر چند قلب رقه به صورت سفارشی ساخته شده باشد، اما توانسته از قلب شهری به نام رقه برایمان حکایت کند و شاید بتوان همین واقعیت را نقطه قوت فیلم تقیانی‌پور دانست. رقه از شهر‌های قدیمی سوریه است که در دوران حضور داعش، به دلیل بمباران‌های مکرر بخش عمده شهر ویران شده بود. هر چند حکمرانی داعش در این شهر در نهایت با ورود مبارزان خاتمه یافت، اما تبعات جنگ هنوز در آن لمس می‌شود.

انتهای پیام/

ارسال نظر